۰
plusresetminus
ایران کشوری است پهناور و دارای تمدنی با سابقة بسیار طولانی که قبل از سکونت اقوام آریایی اقوام دیگری در این سرزمین روزگار می گذرانده اند و شاهد این مدعا آثار بدست آمده با سابقة طولانی چون شهر سوختة زابل یا تپه های سیلک کاشان و ... اما پس از سکونت اقوام آریایی تا به امروز این سرزمین قوم یکپارچه ای به خود ندید زیرا موقعیت مکانی این سرزمین به گونه ای است که محل تاخت و تاز اقوام مختلف قرار گرفته و اکنون قومیت های گوناگونی در این کشور زیست می کنند.
تجزیه طلبان قومی در ایران
 

ایران کشوری است پهناور و دارای تمدنی با سابقة بسیار طولانی که قبل از سکونت اقوام آریایی اقوام دیگری در این سرزمین روزگار می گذرانده اند و شاهد این مدعا آثار بدست آمده با سابقة طولانی چون شهر سوختة زابل یا تپه های سیلک کاشان و ... اما پس از سکونت اقوام آریایی تا به امروز این سرزمین قوم یکپارچه ای به خود ندید زیرا موقعیت مکانی این سرزمین به گونه ای است که محل تاخت و تاز اقوام مختلف قرار گرفته و اکنون قومیت های گوناگونی در این کشور زیست می کنند.

واژه قومیت بیشتر استفاده کاربردی دارد و برداشت‏های متفاوتی از آن صورت گرفته است. در این میان تعریف آنتونی اسمیت دارای کاربرد بالایی است: «قوم عبارت از یک جمعیت انسانی مشخص با یک افسانه اجداد مشترک ، خاطرات مشترک ، عناصر فرهنگی، پیوند با یک سرزمین تاریخی یا وطن و میزانی از حس منافع و مسئولیت است» که عناصر محوری هویت، اعتقاد، آگاهی و فرهنگ مشترک را داراست.

ایران اسلامی به صورت کلی به قومهای مختلفی تقسیم می شود که از آن جمله قوم آذری، قوم کرد، قوم بلوچ، قوم عرب و قوم لر هستند. این اقوام همه در مبارزات ملت علیه طاغوت و جنگ تحمیلی سهم بسزایی داشته و شهیدان زیادی تقدیم این آب و خاک کرده اند.

قوم آذری زبان

آذری زبانهای ایران از اقوام ایرانی الاصل بوده و در قسمت شمال غربی ایران سکونت دارند. این بخش از سرزمین ما شامل استانهایی چون اردبیل، آذربایجان شرقی، بخشی از آذربایجان غربی، زنجان و بخش هایی از استان قزوین و همدان می شود که جمعیتی انقلابی و مؤمن و غیور در آن جای گرفته است و در اعصار مختلف خصوصاً در جریان مشروطیت و بعد از آن نقش مهمی در وقایع تاریخی ایران داشته اند.

در اوایل قرن بیستم در این خطه سخن از خودمختاری و جدایی طلبی با ایدة آذربایجان بزرگ مطرح شد. این ایده در راستای رؤیای دیرین حزب مساوات در عثمانی بود که با وحدت مناطق آذری نشین ایران با آذری های شمال رود ارس دست به تشکیل آذربایجان بزرگ بزنند. اما با شکست حزب مساوات در ترکیه و تسلط بلژیکها بر بخشی از قفقاز این رؤیا ناکام ماند.

نام اصلی سرزمین های شمالی رود ارس اران یا آلبانیهای مقیم قفقاز بود. تغییر نام این سرزمین ها از اران به  آذربایجان در راستای همان رؤیای حزب مساوات بود. اما با تسلط بلژیکها بر قفقاز نام جعلی آذربایجان برای  سرزمین های شمالی رود ارس با اهداف سیاسی حفظ گردید.

شوروی ها نیز برای گسترش نفوذ خود در ایران اولین تجربة تأسیس حزب کمونیست در ایران را در آذربایجان بدست آوردند. اولین حزب کمونیست ایران درمحلة صابونچی واقع در باکو تحت عنوان حزب عدالت در ماه مه 1917 برابر با سال 1299ه.ش انجام گرفت و اسدالله غفارزاده به عنوان صدر این حزب انتخاب شد. آنطور که پیشه وری در تاریخچة حزب عدالت منتشره در روزنامه اش به نام آژیر می نویسد:«بیچاره را (یعنی غفارزاده را) پیش از آنکه خود را به جنگل برساند در خیابان های رشت مورد حمله قرار دادند، به وسیلة اشخاصی که لازم نمی دانم اسم آنها را به قلم بیاورم»

با شکست حزب عدالت شوروی ها نقشة انقلاب ملی را در آذربایجان مطرح کردند. برای طرح این نقشه شوروی ها از دبیر اول حزب کمونیست آذربایجان شوروی به نام میر جعفر باقروف استفاده کردند و برای عملی ساختن ایدة آذربایجان بزرگ و انقلاب ملی در ایران جعفر پیشه وری در  ایران انتخاب شد که دبیر اول حزب کمونیست ایران بود. پیشه وری در سال 1309 به زندان افتاد و پس شهریور 1320 از زندان رها شده و به کار انتشار روزنامه آژیر و نشر تاریخ حزب عدالت اقدام کرد. با مرگ رضاخان در ژوهانسبورگ هم پیام تسلیتی به دربار فرستاد که مسلماً این عمل به دستور باقروف بود.

پیشه وری

در سال 1323 پیشه وری طی یبانیه ای تشکیل حزب دمکراتیک آذربایجان را اعلام کرد. فرقة دمکرات در آذربایجان مورد حمایت شوروی ها قرار گرفت. تشکیل حزب دمکرات آذربایجان پس از رد اعتبارنامة پیشه وری برای انتخابات مجلس چهاردهم انجام گرفت. پس از این اقدام پیشه وری در سال 1324 با حمایت شوروی اعلام مبارزه مسلحانه با دولت مرکزی نمود. پیرو آن کنگره ملی آذربایجان در تبریز تشکیل و تأسیس دولت پیشه وری اعلام گردید. این دولت در سایة حمایت شوروی مراکز دولتی را تصرف کرد و ارتش شوروی مقیم ایران راه نفوذ ارتش ایران را سد کرد. اما حکومت مستقل پیشه وری دوامی نیاورد و با اخراج نیروهای شوروی از ایران و توافقات صورت گرفته  پیشه وری سقوط کرده و ارتش، آذربایجان را به تصرف در آورد.

سلام الله جاوید استاندار آذربایجان شرقی شد و از دولت مرکزی تبعیت می کرد. مردم تبریز هم دست به قتل عام دمکراتها زده و بسیاری از ایشان را به هلاکت رساندند. بدین ترتیب بود که آذربایجان از شر فرقة دمکرات خلاصی یافت و به عنوان یکی از سرزمین های مهم ایران به حیات خود ادامه داد.

پس از سرکوب فرقة دمکرات در آذربایجان به برکت مردم آگاه و مؤمن این خطه چنین حوادثی دیگر در ایران به وقوع نپیوست و پس از انقلاب نیز تحرک خطرناکی در این منطقه واقع نشد.مردم آذربایجان هم وفاداری خود را به انقلاب ثابت کرده و هم به ایادی شرق و غرب ثابت کرده اند که مردمی هستند ایرانی و در کنار دیگر برادرانشان در ظل حکومت اسلامی و ولایت فقیه خواهند بود.

 اقوام کرد

 اقوام کرد در ایران اسلامی سابقة طولانی دارند  و دارای ریشه های محکم تاریخی در این سرزمین می باشند. مردم کرد از اقوام اصیل ایرانی بوده و سال هاست در سرزمینشان در کنار دیگر ایرانیان زندگی کرده اند. کردهای ایران اکثراَ سنی بوده و اقلیتی شیعه هم در آنجا زندگی می کنند.

مردم کرد ایران در طول تاریخ و ازمنه گذشته نه با مشکلی مواجه بوده اند و نه مشکلی برای حکومت مرکزی به وجود آورده اند. اما در اواخر حکومت قاجار و آغاز کار حکومت کمونیستی شوروی، این کشور سعی داشت در منطقه کردستان نیز  مانند آذربایجان حکومتی کمونیستی تأسیس کند تا بتواند به اهداف سلطه جویانه خود در ایران جامة عمل بپوشاند. به همین جهت دست به تشکیل حزب کمونیست ایران زد تا با فعال نمودن آن در حکومت ایران نفوذ کند.

در همین زمان در سال 1299 جنبش جدایی طلب سمیتقو در کردستان شکل گرفت. رهبر این جنبش اسماعیل آقا سمیتقو دارای ماهیت راستگرا و جدایی طلب بود. تا پنج سال این جنبش ادامه داشت اما به دلیل عدم حمایت مردمی از حکومت مرکزی شکست خورد.

 

اسماعیل آقا سمیتقو

پس از شکست جنبش سمیتقو و استیلای رضاخان بر ایران همچنین ممنوعیت فعالیت کمونیستی در ایران هیچ حرفی از خود مختاری و چپ گرایی نبود تا اینکه جنگ جهانی دوم آغاز و در شهریور 1320 رضاخان از اریکة سلطنت به زیر کشیده شد. در همین دوران نیروهای متفقین همزمان وارد خاک ایران شدند و فریادهای جدایی طلبی و خود مختاری آغاز شد.

حزب دمکرات و کومله با ماهیت چپ گرایانه و خودمختاری و در نهایت جدایی طلبی فعال شد و پس از بدست آوردن توفیقاتی جمهوری مهاباد را اعلام نمود و این شهر را به پایتختی خود برگزید. در نهایت این جمهوری با مواجهه با دولت مرکزی شکست خورد و بسیاری از سران آن اعدام شدند با اعدام قاضی محمد در سال 1326 این جمهوری منحل شد اما حزب دمکرات و کومله به حیات خود ادامه داد. تنها در زمان نخست وزیری مصدق با تلاش حزب توده حزب دمکرات کردستان فعال و با سقوط مصدق و دستگیری سران حزب توده فعالیت آن معلق شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و ضعف دولت مرکزی ایران یعنی بازرگان فرصتی دیگر برای دمکراتها به وجود آمد تا باز هم به حرکت دهة 20 خود ادامه داده و فریاد جدایی طلبی سر دهند. احزاب و گروههای کرد از بی نظمی به وجود آمده در ارتش، شهربانی و ژاندارمری استفاده کرده و بسیاری از پادگانها و مراکز نظامی را مورد هجوم قرار دادند و سلاح و مهمات زیادی به غارت بردند. در سال های 1358 تا 1360 تمامی جریانهای ضد انقلاب از چپ گرا و سلطنت طلب تحت پوشش دفاع از خلق کرد در منطقة کردستان فعالیت می نمود. اکثر فعالیت در این منطقه به گروههای چپ گرا به رهبری عبدالرحمن قاسملو تعلق داشت که حد اکثر کمک های تسلیحاتی را از عراق دریافت   می کرد.

با به وجود آمدن این غائله حضرت امام خمینی 1با صدور پیامی از تمام نیروهای مسلح خواستند به شرارتهای ضد انقلاب در منطقة کردستان پایان دهند. با صدور این پیام پس از جانفشانی ها و رشادت نیروهای بسیج و سپاه و ارتش در نهایت کردستان از لوث ضد انقلاب  پاک شد و حاکمیت دولت مرکزی جمهوری اسلامی ایران با فداکاری قوای مسلح بر این مناطق تثبیت شد.

 

 

قوم عرب

از اقوام دیگری که در ایران در کنار دیگر هموطنان خود زندگی می کنند قوم عرب می باشند که نزدیک به 47 درصد جمعیت استان خوزستان را شامل می شوند و طبق فرهنگ و آداب و رسوم خود رفتار می کنند.

به سبب وجود ذخایر عظیم نفتی در استان خوزستان انگلیسی ها از دیرباز توجه خاصی به این قسمت از سرزمین ما داشته اند و در اواخر حکومت قاجار در صدد جدا کردن این قسمت از خاک ایران بوده اند. جنبش قومی شیخ خزعل مهمترین تحرک قومی در آن زمان محسوب می شد که دولت انگلستان برای رسیدن به اهداف خود از این جنبش استفاده می کرد.

انگلیسی ها با استفاده از تعصب قومی در منطقة خوزستان و دامن زدن به آن به تقویت سیاست پان عربیسم پرداخته و در اواخر حکومت قاجار جریانی با عنوان خلق عرب که سرکردة این جریان شیخ خزعل بود اما با به قدرت رسیدن رضاخان در ایران توسط دستان انگلیس و تغییر استراتژی انگلستان، حمایت از شیخ خزعل قطع شد و در یک سناریوی از پیش برنامه ریزی شده وی را در مقدم رضاخان قربانی کردند.

شیخ خزعل

شیخ خزعل در سال 1315 برادر بزرگتر خود شیخ مزعل را با همدستی چند تن از غلامان خود از میان برد.

و سپس بعد از مدتی به حاکمیت خرمشهر رسید و با حمایتهای انگلستان که در شرایط بد سیاسی ایران مقارن شده بود با صدور فرمان مشروطیت و ستمکاری های محمد علی میرزا شیخ هم فرصت را غنیمت شمرد و به فکر تجزیه ایران و متحد کردن مشایخ عرب خوزستان برای تشکیل حکومت خودمختار و جعل نام خوزستان به عربستان افتاد.

سرانجام رضاشاه با بدست گرفتن قدرت و جلب نظر انگلستان شیخ را از میان برداشت.

مجموعه اقداماتی که شیخ خزعل برای تجزیه ایران انجام داد:

الف) خزعل با هزینه کردن لیره های انگلیس شاعران عرب و غیر عرب را به ساختن اشعاری در مدح خویش ترغیب نمود.و در اشعار شیخ را پادشاه عربستان معرفی مینمودند

ب) روزنامه نگاران مصر و عراق در روزنامه ها و مجلات خود خوزستان را امارة مستقله ی عربیه شیخ را پادشاه عربستان یا سلطان عربستان پسر بزرگ او شیخ جاسب را ولیهد و حاجی محمد علی رئیس التجار که پیش کار شیخ خزعل بود را الوزیر الاکبر میخواندند.

ج) وی مبالغ هنگفتی به یاوه سرایان و سیاحان در یوزه گر عراق شام حجاز مصر می بخشید تا در میان اعراب او را به نام المحسن الکبیر مشهور گردانند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آمریکا و انگلیس باز هم به جریان خلق عرب روی آورده تا از ناسیونالیستی قومی خصوصاً سیاست پان عربیسم برای به چالش کشاندن انقلاب ایران استفاده کنند. به همین علت در سال های اولیة پیروزی انقلاب منطقة خوزستان شاهد تحرکات جنبش دمکراتیک خلق عرب بود. این جنبش با شعار آزاد سازی خلق عرب ایران فعال شد و به دنبال آن رژیم بعث عراق که در تدارک حمله به ایران بود از این فرصت استفاده کرده و با شیوخ قبایل مرتبط شد. جنبش دمکراتیک خلق عرب در سال های جنگ نقش ستون پنجم را برای ارتش عراق ایفا کرد.اما به دلیل نداشتن پایگاه مردمی و در مانده شدن ارتش عراق سران جنبش به کشور عراق فرار کرده و پناهنده شدند..

قوم بلوچ:

 یکی دیگر از اقوام ایرانی که در این سرزمین سابقه ای بس طولانی دارند قوم بلوچ در استان سیستان و بلوچستان می باشند. این استان هم مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان بوده و از جنوب سواحل دریای عمان را در بر می گیرد. استان سیستان و بلوچستان شامل دو بخش کلی است بخش شمالی آن را سیستان و بخش جنوبی آن را بلوچستان در بر می گیرد. هر دو قوم اصلاً ایرانی بوده که سیستانی ها عمدتاً شیعه و بلوچ ها اغلب سنی مذهب هستند.

دوست محمد خان

سیستان و بلوچستان نیز شاهد تحرکات و فریادهای جدایی خواهی بوده است. در پایان جنگ جهانی دوم و آغاز سلطنت رضاخان دوست محمد خان در این منطقه اقدام به طغیان کرده و قصد جدایی این منطقه را از ایران داشت. این جنبش جدایی‌طلب و خودمختار، که درست مقارن انقلاب مشروطه و تحولات ناشی از جنگ جهانی اول پای گرفت، برای مدتی، در سایۀ حمایت بریتانیا، دولت محلی مستقل تشکیل داد. اما با اقتدار یافتن دولت مرکزی.پس از مذاکرات وی با دولت مرکزی دوست محمدخان را محترمانه به تهران آورده و زیر نظر قرار دادند که پس از مدتی با هماهنگی قبلی با بلوچ ها اقدام به فرار از تهران کرد و تا سمنان رسید اما در حوالی سمنان توسط چند ساربان دستگیر و تحویل حکومت مرکزی شد. پس از دستگیری وی بلافاصله محاکمه و اعدام شد.

حزب دمکراتیک بلوچستان هم در دهة 1340 در بغداد تشکیل شد که شاخة بلوچی جبهة ملی خلق ایران و ائتلافی از اعضای حزب توده بود. این حزب خواستار استان های فدرال و سوسیالیست ها خواستار تقسیم مجدد استان ها براساس معیار زمان و استفاده از زبان بلوچی در مدارس بود. این گروه کمونیست با جمعه خان بر سر مسئلة استقلال بلوچستان و مبارزه علیه دولت ایران تضاد داشت.

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران از میان بلوچ ها تنها حزب اتحادالمسلمین به رهبری مولوی عبدالعزیز ملازاده مورد حمایت مردم قرار گرفته و فاقد گرایش سوسیالیستی بود. رهبر این حزب تلاش می کرد نسبت به جمهوری اسلامی از خود گرایش مثبت نشان دهد. به مرور زمان این حزب و رهبری آن از نظام اسلامی فاصله گرفت.

قوم لر:

لُر نام قومی ایرانی است که‌ در غرب و جنوب غربی کشور ایران زندگی می‌کنند. این قوم دارای تقسیم‌بندی‌های زیادی است که در مهم‌ترین و کلی‌ترین تقسیم‌بندی به دو شاخۀ لر بزرگ و لر کوچک تقسیم می‌شود

زبان این قوم لری است. زبان لری مانند فارسی از شاخۀ زبان‌های ایرانی جنوب غربی است و از نزدیک‌ترین زبان‌ها به فارسی به شمار می‌آید. برخلاف کردها، ترک‌ها، عرب‌ها و بلوچ‌ها، قوم لر کاملاً با دولت مرکزی تجانس مذهبی، زبانی و فرهنگی دارد. به لحاظ سیاسی و تاریخی این قوم، به‌رغم سرکوب ایلات و عشایر و نیز خوانین آن در دولت مطلقۀ پهلوی اول هماهنگ با سیاست تخته‌قاپو و اسکان عشایر، هیچ‌گاه برای دولت مرکزی خطرساز نبوده است و به‌نظر نمی‌رسد چنین چیزی اتفاق بیفتاد.

نتیجه:

تعدد قومیت ها در ایران منحصر به این اقوام پنجگانه نیست اما به صورت کلی این تقسیم بندی بر ایران صادق است و از بین این اقوام گروههایی با عقاید مختلفه به وجود آمده اند که بحث در رابطه با آنها موجب اطالة کلام خواهد شد.

گرچه قومیت های متعددی در ایران زندگی می کنند اما همه ایرانی بوده و در سایة حکومت اسلامی هسنتد و همة اقوام چه کرد، چه عرب، چه آذری و چه بلوچ همه و همه با وحدت کلمه و دنباله روی آرمان های شهدا و انقیاد از ولایت مطلقة فقیه در میهن اسلامی زندگی کرده و توطئه های دشمن را برای ایجاد فاصله بین خود و نظام ناکام خواهند گذاشت.

امام خمینی(ره) در وصیت نامة سیاسی الهی خود می فرمایند:«بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزة الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.»

 

https://www.cafetarikh.com/news/20492/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما