۱
۱
plusresetminus
جلال در رابطه با مفهوم غرب در اندیشه خود می نویسد: «برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی بلکه دو مفهوم اقتصادی است. غرب یعنی ممالک سیر و شرق یعنی ممالک گرسنه.»
میهمانی ناخوانده و نامیمون به نام غربزدگی
جوان و تاریخ- مقالات

 

امروزه با نفوذ استحاله فرهنگ غربی در بسیاری از کشورهای جهان سوم، توجه به غربزدگی بیش از پیش اهمیت یافته است. بسیاری از ایرانیان اصطلاح غربزدگی را، با کتاب جلال آل احمد که با همین نام منتشر شده، می­شناسند و در باب فلسفی و یا سیاسی بودن آن نیز نقدهایی وارد کرده­اند. هر چه هست، جلال در این کتاب، غربزدگی را میهمانی ناخوانده و نامیمون دانسته که با ورد خود به کشورهای جهان سوم فرهنگ؛ سیاست و اقتصاد آنها را تحت تأثیر قرار می­دهد. این کتاب که قبل از انقلاب و در سال 1340- 41 نگارش و چاپ گردیده است، حاوی نکات مهم سیاسی می­باشد که در این نوشته به برخی از این نکات و نیز نقدهای وارد شده بر آن پرداخته می­شود.

 

زمینه­های فکری مؤثر در نگارش کتاب غربزدگی

 

غربزدگی در ایران، ریشه در دوران آشنایی ایرانیان با غرب و فرهنگ آن دارد. دوران قاجار را می­توان نقطه تاریخی آغاز سفر ایرانیان به غرب و نیز ترجمه آثار و کتب غربی دانست که باعث شد تا برخی از فرنگ برگشتگان، شبیه سازی و یا تقلید از فرهنگ غرب را مورد توجه و تأکید قرار دهند. از مهمترین افرادی که تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفتند، می­توان از تقی زاده نام برد که جمله معروف «از فرق سر تا نوک پا غربی شدن» را مطرح نمود.جریان مخالف غربزده­ها، ناسیونالیستها بودند که در برابر این گروه قرار گرفتند. غربگرایی در دوران پهلویها نیز ادامه یافته و در دوران محمدرضاشاه با وارد شدن محصولات اصطلاحاً فرهنگی غرب هچون فیلم، موسیقی و نیز کالاهای لوکس به اوج رسید. در این شرایط نویسندگانی چون جلال آل احمد، با نگارش کتابی تحت عنوان «غربزدگی» پیشتاز اعتراض به این نوع جریان شدند. جلال که در خانواده­ای مذهبی رشد یافته بود، در طول دوران زندگی خود مراحل خاص و متفاوتی را از نظر سیاسی طی کرد. وی بعد از اتمام دوران دبیرستان، به حزب توده پیوست ولی بعد از مدتی به دلیل اعتراض به مدیریت حزب از آن جدا شد. جلال معتقد بود که رهبر حزب تحت تأثیر بیگانگان قرار دارد. اعتراض به غربزدگی که مظهری از آن، تأثیرپذیری کامل از فرهنگ و اندیشه­های غربی بود، از همان آغاز فعالیتهای سیاسی جلال مشهود بود اما با کتاب غربزدگی به اوج خود می­رسد.

 

وی در رابطه با مفهوم غرب در اندیشه خود می­نویسد: «برای من غرب و شرق نه معنای سیاسی دارد و نه معنای جغرافیایی بلکه دو مفهوم اقتصادی است. غرب یعنی ممالک سیر و شرق یعنی ممالک گرسنه.»1 از این منظر، مقصود آل احمد از غربزدگی در وهله اول، اقتصادی است که بر اساس آن کشور غربزده همواره مصرف کننده محصولات غربی بوده و از این رو اقتصاد، جنبه­ی مصرفی دارد. به زعم جلال، این موضوع باعث می­شود تا آن کشور خود را ناتوان از ساخت آن محصولات دیده و از این رو بتدریج با وابسته شدن به اقتصاد غربی، استقلال اقتصادی و سیاسی خود را از دست بدهد. بنابراین، غربزدگی مشخصه دورانی از تاریخ مااست که به مقدمات ماشین یعنی به علوم جدید و «تکنولوژی» آشنا نشده­ایم.2 وی ریشه­ی این غربزدگی را در انقلاب صنعتی می­داند که بر اساس آن غرب برای تأمین ماشین­آ­لات صنعتی خود نیازمند مواد خام کشورهای شرق که عمدتاً کشورهای عقب ماند­ه­، فقیر و تولید کنندگان مواد خام می­باشند، گردید. جلال معتقد است این کشورها قادرند به کمک ماشین، مواد خام را به صورت پیچیده تری درآورند و در شکل نهایی کالا، آن را به کشورهای دیگر عرضه نمایند. این مواد فقط نفت و سنگ آهن و... نیست؛ بلکه شامل اصول عقاید، ارزشها، فیلم، موسیقی و سایر محصولات ارزشی نیز هست. بدین ترتیب جلال، غربزدگی را به عرصه فرهنگی، هنری و سیاسی نیز تعمیم می­دهد.3

 

در تعریف جلال، غربزدگی به سان یک بیماری، بتدریج در زندگی، فرهنگ و تمدن کشور غربزده رسوخ می­کند. «مجموعه عوارضی که در زندگی و فرهنگ و تمدن و روش اندیشه مردمان نقطه ای از عالم حادث شده است...»4 در همین رابطه وی، موضوع آزادی زنان را نیز از مصادیق غربزدگی می­داند. جلال با انتقاد از اینکه « از واجبات غرب‌زدگی یا مستلزمات آن، آزادی دادن به زنان است»5 عنوان می­کند که این موضوع تحت تأثیر فرهنگ غرب به برداشتن حجاب زنان پیوند خورده است، این در حالیست که زنان نیازمند حقوق مهمتری هستند که هنوز از آن بی­بهره­اند. این نوع نگاه که نتیجه آن غربزدگی زنان است باعث شده تا زن که باید حافظ سنت و خانواده باشد، به ولنگاری کشیده و به سوی خودنمایی و بی‌بند و باری واداشته شود که این موضوع در درازمدت می­تواند باعث حقارت، از دست دادن اعتماد به نفس و هویت فرهنگی زنان شود. 

 

علاوه بر موضوع زنان، اعدام شخصیتهایی چون شیخ فضل­الله نوری نیز از مسائل مورد توجه آل­احمد می­باشد. وی معتقد است که شیخ فضل­الله مدافع کلیت تشیع اسلامی و فرهنگ ایرانی بود و در مقابل، پیشوا و رهبر بسیاری از جریانات مخالف شیخ فضل­الله، غربزدگانی چون ملکم خان و تقی زاده و... بودند. از این رو، اعدام این شخصیت اسلامی برخاسته از تفکرات غربزدگان در برابر اسلام و فرهنگ ایرانی بود.

 

جلال نتیجه می­گیرد که ما «نتوانسته­ایم موقعیت سنجیده و حساب شده­ای در قبال ماشین و هجوم جبری­اش حفظ کنیم. بلکه مضمحل شده­ایم.»6بدین معنا وی عصر خود را دورانی می­داند که دیگر حتی احساس رقابت و یا کینه و حسد نسبت به غرب و مظاهر آن فراموش شده و جای خود را به درماندگی و پذیرش کامل غرب داده است. بر این اساس غربزدگی باعث شده تا ما بسیاری از ملاکها و ارزشهای خود را فراموش کرده و با قبول ارزشهای غربی، به آن اصول ببالیم. این در حالیست که ماهیت واقعی فرهنگ و فلسفه غرب ناشناخته مانده و ما تنها ظاهر ادای غرب را درمی­آ­وریم. در نهایت جلال با ارائه استدلال­های خود، بی هویتی، خود باختگی و غارت کشور توسط بیگانگان و از دست دادن اختیار صنعت، اقتصاد و سیاست را از نتایج غربزدگی معرفی می­کند که مهمترین بخشهای کتاب و محوریت اصلی آن را نیز همین موضوعات شکل می­دهد.

 

با این حال، کتاب غربزدگی گرچه از نظر محتوایی حاوی مطالب مهمی بوده و ارزش خاصی دارد؛ اما نقدهایی از نظر علمی و تاریخی بر آن وارد شده است. مثلاً برخی معتقدند که اگر مقصود از "غرب " کشورهای صنعتی است که به صنعت و ماشین­آلات دست یافته­اند آیا همه این کشورها خط مشی یکسانی در تأثیرگذاری بر کشورهای شرق دارند و آیا این تأثیر یکسان است؟

 

از نظر تاریخی نیز جلال، ریشه­های شکل گیری غربزدگی را از دوران سیطره یونانیان بر ایران و نیز دوران صفویه می­داند که بسیاری از مستشاران نظامی، بازرگانان و سیاحان وارد کشور شدند، که همین موضوع نقدهایی را از این منظر وارد نموده است.

 

با این حال علیرغم تمام انتقاداتی که به این کتاب می­شود باید گفت، کتاب از نثر خاصی برخوردار بوده و از این جهت باعث شد تا آثار بعد از وی متأثر از نثر و محتوای این اثر باشند. همچنین باید گفت جلال در نگاهی آسیب شناسانه و متأثر از شرایط عصر خود، در تلاش بود با مظاهر غربزدگی ستیز کند نه غرب به مفهوم کلی آن!

 

فهرست منابع:

 

1-جلال­آل احمد، غربزدگی، تهران: فردوس، 1380، ص 19.

 

2-همان، ص 17.

 

3-همان، ص 3.

 

4- همان، ص 34.

 

5-همان، ص 91.

 

6-همان، ص 13.



 
https://www.cafetarikh.com/news/21151/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

feedback
Iran, Islamic Republic of
عالی بود