۰
plusresetminus
میرزا محمد علی ذکاالملک (فروغی ) گفت : آقایان شما هیچ وقت سرداری برای دوختن به خیاط داده اید ؟ همه گفتند : آری . گفت : خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟ همه گفتند : بله . گفت : وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به منزل آوردید آستین هایش تکان می خورد . همه گفتند : نه . گفت پس چه چیز لازم بود که آستین ها را به حرکت در آورد . شاگردها گفتند : لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد . جناب فروغی فرمودند :
دست انگلیسی و آستین ملی به روایت محمد علی فروغی
حسین فردوست در کتاب خاطرات خود می نویسد : خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفت و گو از مستعمره های انگلیس بود ، که آیا خود اهالی قادر به اداره کردن ممالک خود هستند یا نه ؟ میرزا محمد علی ذکاالملک (فروغی ) گفت : آقایان شما هیچ وقت سرداری برای دوختن به خیاط داده اید ؟ همه گفتند : آری . گفت : خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟ همه گفتند : بله . گفت : وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به منزل آوردید آستین هایش تکان می خورد . همه گفتند : نه . گفت پس چه چیز لازم بود که آستین ها را به حرکت در آورد . شاگردها گفتند : لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد . جناب فروغی فرمودند : مقصود من هم همین بود که بدانید ایران شما مثل آستین بی حرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد ممکن نیست تکان بخورد ...شاید بتوان گفت این تفکر بزرگترین دلیل انقلاب ما بود .

https://www.cafetarikh.com/news/22524/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما