اندر حکایت بی اعتمادی های مصدق

جوان و تاریخ- تاریخ شفاهی

مصدق به عنوان فردی دموکرات شناخته شده است. او را رجلی مردم گرا می دانند. اما جالب آنکه این مرد دموکرات طبق برخی خاطرات حتی به نزدیک ترین افراد خود نیز اعتماد نداشت. افرادی که در مبارزه علیه ملی شدن صنعت نفت پا به پا او حرکت می کردند؛ از آن جمله الهیار صالح:

مصدق بی اعتماد

«صالح گفت: با اینکه ایشان به من خیلی اعتماد داشت معذالک مدارک و اسنادی مربوط به دوران رضاشاه در مورد تلگرافهای وزارت کشور به فرمانداران مبنی براین که در کدام حوزه چه کسی باید انتخاب شود را تهیه کرده در کیف خود گذارده و در آن را قفل می کرد و کلید ان را با نخی به گردن خود می آویخت و به احدی نمی داد و در حین مذاکرات شورای امنیت و پاسخگویی به نماینده ی انگلستان زمانی که لازم بود یکی از اسناد را از کیف خود بیرون آورده خطاب به من گفت: اللهیار، همین الساعه آن را ترجمه کن تا پاسخ دهم و هر چه اصرار می کردم اقلا چنین مدارک مهمی را 24 ساعت قبل در اختیار من قرار دهید تا با فرصت کافی ترجمه کنم، مصدق پاسخ می داد: رویه ی من همین است و آن را عوض نمی کنم. او به قدری شکاک شده بود که تا دقیقه آخر سند را رو نمی کرد تا مبادا انگلیسها دست او را بخوانند و این سیاست را در دیوان لاهه هم دنبال کرد.»1

1-مجید مهران، گفتگو با مجید مهران، به کوشش: مرتضی رسولی پور، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1394، ص 50-51