۰
plusresetminus
مدیر انتشارات به بانک رفته بود نامه‌ای ضمیمه چک شده بود که در آن نوشته بود بانک تجارت به اعتبار شما چک را پذیرفتیم وگرنه اگر جربزه‌دار روی لیره استرلینگ هم امضا می‌کرد آن وجه رایج بی‌اعتبار می‌شد ولی حالا می‌بینم به شما هم اعتمادی نیست.
ماجرای نپذیرفتن حکم فرح پهلوی توسط باستانی
بزرگداشت محمد ابراهیم باستانی پاریزی مورخ با حضور مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی حجت‌الاسلام دعایی مدیر مسئول موسسه اطلاعات، سیدحسن شهرستانی، احسان اشراقی استاد دانشگاه، جمشید کیانفر، مصطفی امامی، حجت‌الاسلام سیدهادی خامنه‌ای، حجت‌الاسلام حجتی کرمانی، کریم مجتهد شبستری و جمعی از علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران عصر گذشته در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

*باستانی به زادگاهش علاقه داشت

در ابتدای این جلسه محقق گفت: باستان پاریزی محقق، پژوهشگر، مؤلف و یک استاد مسلم بود که در دوران عمر خود آثار گرانبهایی را از خود بر جای گذاشته‌اند. آشنایی من با ایشان به 55 سال پیش برمی‌گردد زمانی که وی مدیر مجله ابیات دانشکده ادبیات بود، در آن زمان اولین مقاله من با نام تأثیر زبان فارسی بر زبان  عربی در آن مجله چاپ شد. که به عربی ترجمه شد و در بیروت به چاپ رسید و متن انگلیسی آن نیز در تورنتو زیر چاپ رفت.

وی افزود: در دورانی که در کانادا هم بودم با ایشان ارتباط داشتم و چند مقاله هم برای ایشان ارسال کردم. از خصایص ایشان این بود که همیشه از زادگاه خودشان یاد می‌کردند و مجلسی نبود که نامی از کرمان نبرند و در آثارشان علاقه به زادگاهشان به چشم می‌آید. اغلب دانشمندان سعی می‌کردند که کتابی در مورد زادگاه خود بنویسند و این از قدیم یک سنت بوده است. ما تاریخ بیهق، تاریخ قم و ... داریم و چقدر کتاب‌های تاریخی که مفقود شده است.

*ترجیح می‌دهم زرتشتی بمانم

حجت‌الاسلام حجتی کرمانی دیگر سخنرانی بود که در این مراسم سخن گفت و به سروده‌های وی اشاره کرد: طبع زیبا و تصویر بسیار دلفریبی که در یکی از سروده‌های باستانی پاریزی دیده می‌شود برای اهل ذوق، دل، معرفت و عاطفه کافی است و اگر هم دیگر آثار وی نبود باز کفایت می‌کرد. من علاوه بر شاگردی وی، این افتخار را دارم که قبل از 55 سال که استاد محقق فرمودند در سن 15 سالگی پس از سفر مرحوم پاریزی به شهر ما در کوچه با ایشان همسایه باشیم. ایشان که هفت سال از من بزرگتر بودند وقتی آنجا آمدند در دانشسرای کرمان مشغول تحصیل شدند. ایشان دورادور با پدرم ارتباط داشت و خاطراتی از مرحوم عموی بنده و پدرم نقل می‌کرده است. همانطور که در کتاب از آتشکده تا مسجد هم اشاره کرده‌ام پدرم در جوانی به اسلام گرویدند و پدرم به سخاوت شهرت داشتند. مرحوم پاریزی می‌گوید یک مرتبه یک بار خربزه‌ای بود که پدرم آن را بین همه فقرا تقسیم کردند و یکی برای خود نگه داشت. پدرم وقتی فوت کردند بازار کرمان تعطیل شدند و با احترام وی را دفن کردند در آن مجلس مرحوم پاریزی به عموی ما به نام خداداد می‌گوید دیدی چطور برادرت را دفن کردند و چه جمعیتی حاضر شده بودند بیا تو هم اسلام بیاور. عموی ما گفته بود که من نمی‌توانم مثل برادرم اسلام بیاورم و آنطور سخاوت داشته باشم و اگر قرار باشد مثل شما مسلمان شوم ترجیح می‌دهم زرتشتی بمانم.

*باستانی پاریزی در برابر هیچ مسئولی کوتاه نیامد

حجت‌الاسلام دعائی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در ادامه گفت: وقتی قرار شد اداره روزنامه اطلاعات بر عهده من باشد از نظرات بزرگان استفاده می‌کردم، یک روز برادر آقای حجتی کرمانی آمد و مقاله‌ای از مرحوم پاریزی را آورد و گفت که کتابی نوشته‌ام و می‌خواهم قبل از انتشار کتاب این مقاله را که برای این کتاب نوشته‌اند چاپ کنیم تا مخاطبان با آن آشنا شوند که بعد از آن مرحوم پاریزی تماس گرفتند و گفتند که این مقاله را از کجا آورده‌اید و ما توضیح دادیم و همین باب آشنایی میان من و مرحوم باستانی شد. آشنایی من با باستانی ادامه داشت تا اینکه هر جا ایشان می‌خواستند یکی از مسئولین را بنوازند و نقد کنند از طریق ما می‌نواختند و نقد می‌کردند و مورد پذیرش قرار می‌گرفت و از همین جا شد که مقالات پاریزی در روزنامه اطلاعات چاپ می‌شد.

وی افزود: بعد از آن ایشان گفتند اگر خواستید هشتادمین سال تأسیس روزنامه‌ کاری بکنید به من خبر بدهید. در نظر گرفتیم که یک چکیده‌ای از مقالات این هشتاد سال چاپ کنیم، وقتی جلد اول آن آماده شد آن را پیش استاد در بیمارستان بردم که ایشان گفت در گذشته در ماهان یک پزشکی بود که درب خانه‌اش به روی همه باز بود و برای همه نسخه می‌پیچید و در قبال آن پول می‌گرفت یک روز یک فردی که پولی نداشت می‌آید و پزشک می‌گوید بدون پول نمی‌شود، پس باید 5 متر در 5 متر باغچه را بیل بزنی تا اجرت طبابت من شود، در ادامه مرحوم پاریزی گفت تو هم آمدی عیادت من نه گل آوردی و نه شیرینی حالا این دستگیره تخت را بچرخان تا تخت صاف بشود و بیهوده اینجا نیامده باشید.

دعائی در ادامه گفت: باستانی در برابر هیچ مقام و مسئولی قبل و بعد از انقلاب کوتاه نیامد، پیش از انقلاب وقتی فرح دیبا ایشان را به عضویت هیات امنای تشکیلات آرشام در کرمان منصوب می‌کند و وقتی پاریزی متوجه می‌شود می‌گوید من نبودم و به روزنامه اطلاعات می‌دهد تا چاپ کنند ولی آنها می‌ترسند و چاپ نمی‌کنند ولی پاریزی ناامید نمی‌شود و آن را می‌دهد در قسمت آگهی چاپ می‌کند و این نمونه برخورد پاریزی با مسئولین قبل از انقلاب بود. بعد از انقلاب هم وقتی دکتر عارف وزیر علوم وقت و رئیس دانشگاه تهران باشگاه دانشگاه تهران را تعطیل می‌کند و وقتی علت را می‌پرسند می‌گوید که در آن جا نجسی می‌خورند که پاریزی در قبال این موضوع واکنش نشان می‌دهد و نامه‌ای می نویسد.

در ادامه نماینده هیأت رئیس دانشگاه تهران پیام این دانشگاه را برای این مراسم قرائت کرد: ایران عزیز همواره محل ظهور شخصیت‌های علمی بود و بر فرهنگ ملت‌ها و شخصیت‌ها همیشه تأثیر داشته است و باید مقام شخصیت‌های علمی این سرزمین را پاس بداریم. دکتر باستانی از شخصیت‌های علمی است که بوستان تاریخ این سرزمین را شاداب کرده است. دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی در ایران افتخار داشته که حضور باستانی پاریزی در این دانشگاه را بیش از نیم قرن بر خود دیده است و اکنون بر خود دانستیم که از این دانشمند تقدیر کنیم.

 
*تاریخ‌نگاری باستانی پاریزی، مصداق تاریخ‌نویسی بیهقی در دوره معاصر است


سیدحسن شهرستانی در ادامه این برنامه گفت: نمونه‌های بسیاری در علومی مانند فلسفه و ... را می‌توان دید که پژوهشگری خوش ذوق با شعر و ادبیات مباحث آن علم را جذاب کرده، ولی همان موضوع توسط یک پژوهشگر بی‌ذوق ارائه شده است. تاریخ هم یکی از همین علوم خشک است که با شعر و ادبیات می‌توان بر کام دانش‌آموز و دانشجو شیرین کرد. کاری که شهید مطهری در دروس فلسفی و کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم با استفاده از ادبیات آن را شیرین و جذاب کرده است. چرا تاریخ بیهقی در میان تواریخ نگاشته شده ماندگار شده است. نه فقط به خاطر تسلط تاریخی بیهقی است بلکه تأثیر ادبیات شیرین و توأم با طنز بیهقی نیز موثر بوده است. تاریخ‌نگاری باستانی پاریزی، مصداق تاریخ‌نویسی بیهقی در دوره معاصر است اما با طنازی و شیرینی بیشتری توأم است. تداعی معانی یکی از برجستگی‌های تاریخ پاریزی است که در آثارش غوغا کرده است. صداقت و صمیمیت در آثار باستانی موج می‌زند و انتقادپذیری ایشان بارز بوده است.

*سبک تاریخ‌نگاری پاریزی زینت بخش نگارش تاریخ بود

احسان اشراقی از اساتید دانشگاه تهران در ادامه این مراسم گفت:  از 1324 همدم و هم‌نفس با مرحوم پاریزی بودم از سال اول دانشسرای عالی تا روزهای پایانی عمر ایشان با وی دم‌خور بودم. در تمام حالات و ساعات وی در کنارش بودم و اگر قرار بر نوشتن خاطرات آن دوران باشد مثنوی هفتاد من خواهد شد. در روزهای پایانی عمر ایشان وی را در دانشگاه دیدم که حال نزاری داشت وقتی گفتم چرا این حال را داری؟ گفت چند وقت است که مریض هستم و دکتر به مدد کورتن مرا نگه داشته است. بعد از چند روز به منزلش رفتم و دیدم حالش بدتر شده و نمی‌تواند سخن بگوید صحت، صفا و راستگویی در شخصیت‌ وی بارز بود و ستاره‌ای بود که از روستای پاریزی درخشیده بود.

وی افزود: دانشسرای عالی قبل از تاسیس دانشگاه تهران بود که در همان ساختمان باغ دلگشا بود که توسط فتحعلی‌شاه ساخته شده بود، من از همانجا با پاریزی روبه‌رو شدم، پاریزی دانش‌آموز ممتاز دانشسرای مقدماتی از کرمان بود و من هم از قزوین آمده بودم و با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم. ما در خوابگاه دانشسرا نیز با هم دیوار به دیوار بودیم و اتاق‌هایمان کنار هم بود و شب‌ها از فرصت هم‌صحبتی با پاریزی استفاده می‌کردم. پاریزی به هر مناسبتی شعر می‌سرود و شعر وی در آن دوران در شهر می‌پیچید و شهره شده بود. او مورخی بدیع است که به سبک خاص خودش تاریخ‌نگاری کرده و توانسته نظر میلیون‌ها نفر را به خود جلب کند، نحوه تاریخ‌نگاری پاریزی زینت‌بخش نگارش تاریخ بوده است. وی با آراستن تاریخ به طنز و جملات نغز کتاب را خواندنی‌ کرده است.

*به بانک تجارت هم اعتمادی نیست

جمشید کیانفر رئیس خانه نقد کتاب ایران در ادامه این مراسم گفت: توفیق حضور در کلاس‌های استاد پاریزی را نداشتم زیرا مرحوم پاریزی فقط در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد، ایشان خطاب به دانشجویان به خصوص آنها که سال‌های اول وارد می‌شدند می‌گفتند قرار نیست کسی از این کلاس مورخ و نویسنده خارج شود بلکه اگر دو نفر هم مورخ شوند ما را بس است و ایشان آب پاکی را روی دست دانشجویان می‌ریختند. به نوعی به خاطر مطالعه کتاب‌های ایشان خودم را شاگرد ایشان می‌دانم. باستانی پاریزی از نخستین کسانی است که به جایزالخطا بودن انسان اشاره کرده و اشتباهات خود را در کتاب «خود مشت‌مالی» ذکر کرده است. ایشان در سال 87 به همراه 21 استاد دیگر به صورت غیرمترقبه از دانشگاه بازنشسته شد.

وی به ذکر خاطره‌ای از پاریزی اشاره کرد و افزود: از طرف انتشارات اساطیر چکی به عنوان حق‌التألیف به استاد پاریزی پرداخت شد ولی آقای جربزه‌دار (مدیر انتشارات) فراموش کرده بود که چک را پاس کند. وقتی مدیر انتشارات به بانک رفته بود نامه‌ای هم ضمیمه چک شده بود که در آن نوشته بود بانک تجارت به اعتبار شما چک را پذیرفتیم و گرنه اگر جربزه‌دار روی لیره استرلینگ هم امضا می‌کرد آن وجه رایج بی‌اعتبار می‌شد ولی حالا می‌بینم به شما هم اعتمادی نیست.

*پاریزی برای مردم تاریخ می‌نوشت

محمدتقی امامی یکی دیگر از سخنرانان مراسم بود که به سخنانی کوتاه اکتفا کرد و گفت: از سال 50 با استاد پاریزی آشنا شدم، شنیدن خاطرات دوران جوانی استاد پاریزی به اندازه‌ای برایم جالب بود که سعی کردم پیوسته ایشان را زیارت کنم پاریزی استاد تاریخ مردم بود و تاریخ را برای مردم می‌نوشت.

 
در پایان پس از اینکه حمید باستانی پاریزی از برگزار کنندگان این بزرگداشت تقدیر کرد از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و هیات رئیسه و سرپرست دانشگاه تهران از حمید باستانی پاریزی (فرزند مرحوم باستانی پاریزی) به پاس خدمات محمدابراهیم باستانی پاریزی تقدیر بعمل آمد
منبع:فارس

https://www.cafetarikh.com/news/28272/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما