۰
plusresetminus
تصاویری دیده نشده از ارنست پرون سوئیسی که از دوران تحصیل محمدرضا پهلوی در سوئیس با وی طرح رفاقت ریخت.
تصاویر/مرموزترین دوست شاه
رضا شاه می‌خواست فرزندش به روش غربیان بار بیاید؛ از این رو مدرسه له­روزه را در سوئیس (که کشوری بی‌طرف بود) برگزیده بود تا احتمال بروز مخاطرات سیاسی ناشی از تحصیل ولی­عهدش را در یکی از کشورهای درگیر مسائل سیاسی ایران به کم‌ترین مقدار کاهش دهد.

شاه در زمان تحصیل خود در سوئیس با جوانی سوئیسی به نام ارنست پرون آشنا شد؛ پرون، یک باغبان‌زاده سویسی بود که در کالج «روزی» درس می‌خواند. ارنست پرون، هنگامی که محمدرضا، در کالج «روزی» در سویس تحصیل می‌کرد، با او دوست شد و محمدرضا، او را با خود به تهران آورد و در دربار ایران کارش بالا گرفت و دوست صمیمی و محرم راز شاه شد.

پرون هیچگاه مسئولیت رسمی در دربار نداشت؛ ولی همه درباریان، حتی خواهران و برادران شاه از او حساب می‌بردند. پرون حتی در زندگی خصوصی شاه و همسرش مداخله داشت. پرون در طلاق شاه و فوزیه نیز نقش اساسی داشته‌است. اشرف پهلوی در خاطرات خود، به نقش پرون در برهم زدن رابطه وی با هوشنگ تیمورتاش به دستور برادرش اشاره کرده است.

یکی از وظایف پرون، انجام ماموریت‌های خصوصی برای شاه بوده‌است؛ به گونه‌ای که همسر شاه ارنست پرون را با نفوذترین فرد دربار که با او مواجه شده نام برده است؛ اهالی تهران او را «راسپوتین»‌ایران لقب داده بودند. پرون در میان اطرافیان شاه، نفوذ فراوانی داشت. در کودتای نافرجام 25 مرداد 32 ارنست پرون، رابط شاه و سفیران انگلستان و آمریکا بود.

ارنست پرون، با نام مستعار «حلقه گل سرخ» از طریق یکی از جاسوسان انگلیسی در ایران، ترتیب ملاقات کرمیت روزولت را با شاه فراهم ساخت. پرون صبح روز 25 مرداد 1332، خبر شکست کودتا را از تهران به کلاردشت به اطلاع شاه رساند و همان روز نیز دستگیر شد.

ثریا اسفندیاری بختیاری همسر دوم شاه، چنین تصویری از سالهای آخر اقامت پرون در دربار و کاخ شاه ارائه می‌دهد:

«ارنست پرون زشت و نامطبوع است. چشمهایش نفرت انگیز است... همجنس باز است... مزدور است... نادرست... ماکیاول صفت... شیطان صفت... رمال... غیب‌گو...»

ثریا در این کتاب عنوان نمود که پرون و شاه هر روز صبح یکدیگر را در اتاق شاه ملاقات می‌کنند و پرون در این ملاقات‌ها به دسیسه چینی علیه دشمنانش می‌پردازد.

اندکی پیش از انقلاب (مرداد57) کتابی تحت عنوان «پرون، شوهر اعلیحضرت آریامهر» به قلم محمد پورکیان منتشر شد که غوغایی در محافل روشنفکری به راه انداخت.

شاه در سال 1340، پرون را که بعلت سانحه‌ای لنگ شده بود و به بیماری قلبی نیز مبتلا بود، برای درمان به سویس فرستاد. وی در سن 63 سالگی دور از کشورش سوئیس و دور از ایران، در بیمارستان درگذشت و اسرار زیادی را با خود بگور برد. امروزه عملاً از میان دیگر کسانی که ممکن است به جنبه‌های دیگر زندگی ارنست پرون واقف باشند، کسی زنده نمانده‌است. شاه نیز در هیچیک از کتاب‌های خاطراتش، نامی از پرون نبرد.

فردوست می گوید: من یک مَردم! احساس مردانه من می گوید غم اعلی حضرت از مرگ پرون عادی و در حد یک دوست نبوده! من حس می کردم عاشقی ، معشوق خویش را از دست داده است!



محمد رضا شاه و ارنست پرون در زمان تحصیل در زمین تنیس



محمدرضا پهلوی به اتفاق ارنست پرون و جعفر شفقت در حال اسکی روی برف در اوایل سلطنت



ارنست پرون



ارنست پرون و گروهی از ماسونهای بلند پایه ایرانی و فرانسوی

منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی

https://www.cafetarikh.com/news/29420/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما