۰
plusresetminus
مبارزه روحانیت با سلطنت طاغوتی پهلوی با فراز و نشیب‌های فراوانی روبرو بود اما این مبارزه همچنان تداوم یافت و نسل به نسل منتقل شد تا در انقلاب اسلامی سال 57 به شکوفایی رسید. علما و بزرگان دینی بسیاری در این راه تلاش کردند که نام هر یک از آنها بر تارک تاریخ ایران به شکل خاصی می‌درخشد
ماجرای ملاقات آیت‌الله بروجردی و رضاخان
مبارزه روحانیت با سلطنت طاغوتی پهلوی با فراز و نشیب‌های فراوانی روبرو بود اما این مبارزه همچنان تداوم یافت و نسل به نسل منتقل شد تا در انقلاب اسلامی سال 57 به شکوفایی رسید. علما و بزرگان دینی بسیاری در این راه تلاش کردند که نام هر یک از آنها بر تارک تاریخ ایران به شکل خاصی می‌درخشد. در این میان آیت الله العظمی بروجردی یکی از روحانیون و علمای بنام دوران پهلوی بود که با سیاست خاصی در مقابل فرهنگ غربزده پهلوی ایستادگی کردند و با ورود ایشان به حوزه علمیه قم این حوزه با پیشرفت خاصی روبرو شد. به باور بزرگان  آیت الله العظمی بروجردی بر این باور بود که اگر حوزه قوی و مستحکم گردد می‌توان بر ضد ظلم بهتر ایستادگی کند. ایشان مجتدین والایی پرورش دادند و همین افراد بعدها تاثیرات فراوانی در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و وقایع تاریخی داشتند. 


آیت الله ابوالقاسم خزعلی یکی از شخصیت‌های دینی و علمی و سیاسی است که از دوران حضور آیت الله العظمی بروجردی در حوزه علمیه قم خاطراتی نقل کرده است. ایشان از جمله تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی(نماینده سمنان در مجلس خبرگان قانون اساسی)، عضو سابق شورای نگهبان برای ۲۰ سال، عضو مجلس خبرگان رهبری از ابتدا تاکنون هستند. در ادامه بخشی از این خاطرات آیت الله خزعلی از آیت الله بروجردی که در کتاب ایشان ذکر شده است، می‌آید:‌
 
شیوه مبارزه آیت الله بروجردی با طاغوت
 
برخی خیال می‌ کنند روح مقاومت و مبارزه در آیت الله العظمی بروجردی ضعیف بود. اما سیاست ایشان این بود که از برخی از تندروی‌های سیاسی جلوگیری کنند تا حوزه حفظ شود. ایشان بر این باور بود که اگر حوزه قوی و مستحکم گردد می‌توان بر ضد ظلم نعره زد. ایشان مجتهدین والایی پرورش دادند. من چهار سال پس از آمدن معظم له ، به قم آمدم بنابراین در شمار اولین کسانی نبودم که از ایشان بهره‌ بردند. آقایان صافی نخستین شاگران ایشان بودند شاید بتوان گفت هفتصد، هشتصد نفر در محضر ایت الله بروجردی به درجه اجتهاد رسیدند.
 
آیت الله العظمی بروجردی مهم ترین وظیفه زندگی خود را حفظ حوزه می‌دانست؛ گذشت زمان نشان داد تمام سخنان و اقدامات ایشان در این باره درست بوده است. وی می گفت با بودن آب فراوان است که ماهی بزرگ پرورش می یابد، و آب خرد ماهی کوچک پرورش می‌دهد. قم در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی متفکل تربیت روحانیون بزرگ گردید. از زمانی که حوزه علمیه قم روی به گسترش نهاد، غروب حوزه نجف شروع شد.
 
دقیقا مشخص نیست که قبل از ورود آیت الله بروجردی به قم چه تعداد طلبه در انجا حضور داشتند. البته شاید از روی دفتر شهریه‌ها بتوان تعداد آنها را معلوم کرد. ولی اطمینان دارم تعداد آنها چشمگیر نبوده است، اما در نتیجه‌ی اقدامات و اصلاحات آیت الله العظمی بروجردی حوزه علمیه قم از طلبه موج می‌زد. هم زمان با تشکیل کلاس‌های آیت الله بروجردی استادان دیگری نیز به تدریس می‌پرداختند که از جمله می‌توان به امام (ره)، آیت الله حجت، آیت الله داماد،‌ آیت الله محمد تقی خوانساری و چند تن دیگر اشاره کرد.
 
ماجرای بی اعتنایی آیت الله به حضور شاه در قم
 
اجازه ملاقات‌هایی که آیت الله بروجردی به سران کشور می ‌داد صرفا برای حفظ حوزه بود، ایشان هرگاه تشخیص می‌داد که این ملاقات‌ها به نفع اسلام و حوزه نیست و ممکن است دربار، از آن سوء استفاده کند، اجازه تشرف آن‌ها را نمی‌داد. خاطره‌ای در این باره دارم که لازم است به آن اشاره کنم روزی فهمیدیم شاه می‌خواهد برای زیارت حضرت معصومه (س) و پس از پایان درس آیت الله بروجردی در حرم با ایشان ملاقات کند. آیت الله العظمی بروجردی احساس کرد که این ملاقات به نفع شاه تمام خواهد شد، شاگردان ایشان ( من نیز در میان آنها بودم) چند ساعت منتظر ماندند، اما خبری نشد. شاه از این رفتار آزرده خاطر شد و فورا قم را ترک کرد. این واقعه در سال 1339 رخ داد. از آن تاریخ از فوت آیت الله العظمی بروجردی دیگر هیچ ملاقاتی با درباریان و شخص شاه رخ نداد. آیت الله بروجردی تشخیص داد که حوزه به قدر کافی قوی شده است و دیگر احتیاجی به در پیش گرفتن احتیاط نسبت به حکومت از سوی حوزه و علما نیست.
 
ماجرای ملاقات آیت الله بروجردی با رضاخان
 
یک بار آیت الله بروجردی در بازگشت از سفر حج مجبور به عبور از کردستان گردید، درست در همان زمان رضاشاه نیز در آنجا بود. رضاشاه از ایشان خیلی عصبانی بود، اما چون از میزان نفوذ این مرجع آگاه بود سعی کرد سبب تحریک مردم لرستان نشود، چون در این سرزمین به آیت الله بروجردی لقب امام حسین داده بودند. رضاشاه ترتیب ملاقاتی را داد و سعی کرد به گونه‌ای با ایشان برخورد و این روحانی عظیم الشان را خفیف و تحقیر کند.
 
در محل ملاقات یک صندلی قرار دادند. آیت الله بروجردی زودتر آمد نشست همه فکر می ‌کردند با آ‌مدن رضاخان، ایشان از صندلی بلند می‌شود و به جای او، رضاخان بر صندلی خواهد نشست و به این ترتیب آیت الله بروجردی مجبور خواهد شد سرپا بایستد با آمدن رضاشاه مرجع بزرگ هیچ حرکتی نکرد، ‌بنابراین رضاشاه جفت آیت الله بروجردی نشست و به این ترتیب عزت رضاشاه مبدل به ذلت شد.
 
امامه آبی رنگی که آیت الله بروجردی بر سر می‌گذاشت
 
نکته دیگری که درباره آیت الله العظمی بروجردی لازم است اشاره کنم این است که ایشان بسیار ساده و بی تکلف بود. هنگامی که از لرستان به قم آمد، عمامه‌اش آبی رنگ بود، یعنی به همان رنگی که در لرستان و بروجرد میان سادات رواج داشت بعد از آمدن به قم عمامه‌ی سیاه بر سر گذاشت.

منبع: فردا

 

https://www.cafetarikh.com/news/31075/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما