۱
plusresetminus
روابط مصدق و سردار سپه تا حدی تغییر و جای خود را به همکاری می دهد. چنانچه مصدق، خود نیز به این موضوع در کتاب خاطراتش اشاره و گفته بود: «در این دولت کماکان سردار سپه وزیر جنگ بود و در جلسات وزیران مرتباً شرکت می‌کرد و با من تماس می‌گرفت و میانه سرد پس از مراجعت من از تبریز به گرمی مبدل شده بود...»
واکنش مصدق به کودتای رضاخان
کافه تاریخ- مقالات

دکتر مصدق، سیاستمدار معاصر ایران، از جمله افرادی است که نام او با ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد گره خورده است؛ اما نقطه عطف فعالیتهای وی نه به این مسائل بلکه به چند دهه قبل از آن و به حضور او در مجلس در دوره قاجار بازمی­گردد. مصدق بعد از فعالیتهای سیاسی، مبارزه با وجوه خاص سیاسی اعم از استبداد و استعمار را نیز در مسیر زندگی خود قرار داده و به مبارزه با برخی حرکتهای  استعمار و استبداد از جمله کودتای 1299 رضاخان میرپنج نیز پرداخت. وی از جمله افرادی بود که در کنار دیگر شخصیتهای مذهبی و سیاسی خاص با کودتای رضاخان مخالفت کرده و از طریق تلگراف اعتراض خود به این موضوع را ابراز نمود. با این مقدمه به موضع مصدق در کودتای 1299 و علل مخالفت او با کودتا پرداخته می­شود.



کودتای 1299 چگونه شکل گرفت؟

کودتای سوم اسفند 1299 از جمله حوادث مهم اواخر قرن سیزده ایران می­باشد که با تغییر حکومت، فصل نوینی در تاریخ معاصر ایران گشود. این کودتا با هم‌دستی برخی از نیروهای داخلی چون سیدضیاءالدین طباطبایی و نیز مداخله انگلیس و در رأس آن شخص آیرونساید صورت می­گیرد. در جلسه­ای که با حضور سید ضیاء و چند تن از نزدیکان وی در رابطه با قبضه قدرت تشکیل می­شود افراد شرکت کننده در جلسه به این نتیجه می­رسند که با انتخاب شخصی مناسب، به ایران خدمت کنند.1 اتفاق نظر افراد حاضر در جلسه شخص رضاشاه بود. البته به نظر می­رسد نقش انگلیس در این کودتا بسیار پررنگ­تر از عوامل داخلی بود. گرچه کسانی چون کدی بر این باورند که انگلیسیها نقش مستقیم در طراحی کودتا نداشته اند، اما طبق اسناد و شواهد موجود، مقام­های برجسته­ی نظامی و پرسنل سفارتخانه­ی بریتانیا در ایران، در تدارک کودتا نقش تعیین­کننده‌ای داشته‌اند2 و غیر مستقیم راه کودتا را هموار نمودند.

با این حال بعد از کودتا گروهی مسرور از کودتا و نیز اقدامات رضاخان در کنار او قرار گرفته و به همکاری با وی پرداختند و گروهی نیز به دلایل خاص سیاسی به مخالفت با کودتا دست زدند. دکتر محمد مصدق از جمله افرادی بود که ضمن محکوم نمودن کودتا، اعتراض خود را نسبت به آن بیان نمود. مصدق پیش از آن در جریان قرارداد 1919 وثوق­الدوله به مخالفت با آن قرارداد پرداخته و در جریان اعتراضاتش به وثوق، از کار کناره­گیری و به مدت یکسال کشور را ترک می­کند. همزمان با روی کار آمدن مشیرالدوله، مصدق که خارج از کشور به سر می­برد، احضار و به والی­گری استان فارس منصوب می­گردد. انتصاب وی به این سمت در سال 1299 و به فاصله چند ماه قبل از کودتا صورت می­گیرد. با وقوع کودتای رضاخان، مصدق به این اتفاق واکنش نشان داده و «در قبال رییس الوزرایی سید ضیاء موضع‌گیری کرده و در تلگرافی به احمدشاه خطر بروز اغتشاش در فارس را به سبب این مسئله گوشزد می­کند.»3

مخالفت مصدق با کودتا

مصدق تلاش زیادی کرد تا احمدشاه را به مقاومت در برابر کودتا تشویق نماید؛ اما کوشش وی در این زمینه به جایی نرسید و کودتا به وقوع پیوست. بعد از کودتا، مصدق نه تنها با رضاخان که با سیدضیا، نخست وزیر حکومت کودتا نیز مخالفت نمود. وی با رد اعتبارنامه سیدضیا در مجلس چهارم در رابطه با او و کودتا اظهار داشت: «کودتا شب سه حوت واقع و دستخط شاه شب ششم حوت به ولایات مخابره شده است و این دستخط در اثر کودتاست؛ والا سابقه داشت که یک مدیر روزنامه که نه طی مراحل اداری نموده و نه مقبولیت عامه داشته است، بک مرتبه رئیس­الوزرا شود...»4 مخالفت مصدق با کودتا باعث شد تا رضاخان دستور برکناری وی از ولایت فارس را صادر نماید؛ اما او اعلام کرد تنها زمانی از سمت خود کنار می­رود که فرمان عزلش توسط احمدشاه داده شود. از این رو بعد از آنکه احمدشاه فرمان عزلش را صادر و امضا نمود، از سمت خود کناره­گیری کرد.

علت مخالفت مصدق با رضاشاه ناشی از دو دلیل مهم بود. اول آنکه وی به خوبی آگاه بود که رضاخان حکومتی دیکتاتور مأبانه تشکیل خواهد داد. وجوه دیکتاتوری این حکومت از همان ابتدای کودتا آشکار بود. چنانچه  وی وقتی «در شب سوم اسفند 1299 به تهران رسید در اولین اقدام حدود 60 تن از سیاستمداران سرشناس را دستگیر کرد و به شاه اطمینان داد که کودتا برای نجات انقلاب است.»5 البته خود مصدق نیز، از جمله افرادی بود که به دلیل مخالفت با کودتا به دستور سیدضیا دستگیر و روانه زندان گردید. از سویی نطق مصدق در سال 1304 در مخالفت با تصویب ماده واحده انقراض قاجاریه مؤید مخالفت او با موضوع استبداد رضاخان می­باشد. از خلاصه نطق مصدق برمی­آمد که با حکومت رضاخان یا کشور از خدمات او محروم می‌شود، یا تبدیل به یک حاکم مستبد خواهد شد و مشروطیت زیر سؤال خواهد رفت.6

از سویی مصدق حکومت رضاخان را ساخته و پرداخته انگلیس می­دانست. گذشته از آن که بسیاری از اسناد باقی مانده دلالت بر نقش و تأثیر انگلیس در وقوع کودتا داشت، خود مصدق نیز بارها به این موضوع اشاره و نارضایتی خود از انگلیسی بودن کودتا را اعلام نموده بود. مصدق با استعمار و وابستگی کشور به انگلیس مخالف بود و می­دانست که روی کار آمدن حکومتی که عامل اصلی به قدرت رسیدن آن کشور استعمار انگلیس است، نتیجه­ای جز وابستگی سیاسی و اقتصادی به استعمار ندارد.

با این حال مصدق در طول نخست وزیری سیدضیا به واسطه مخالفت با کودتا از فعالیتهای سیاسی محروم شد؛ اما سه ماه بعد، زمانی که سیدضیا از نخست وزیری کنار گذاشته شد در دولت قوام السلطنه در پست وزارت مالیه منصوب گردید و در دولت مشیرالدوله، استاندار فارس گردید. سپس در دوره پنجم مجلس به عنوان نماینده به مجلس راه یافت. تا این دوره، روابط مصدق و سردار سپه تا حدی تغییر و جای خود را به همکاری می­دهد. چنانچه مصدق، خود نیز به این موضوع در کتاب خاطراتش اشاره و گفته بود: «در این دولت کماکان سردار سپه وزیر جنگ بود و در جلسات وزیران مرتباً شرکت می‌کرد و با من تماس می‌گرفت و میانه سرد پس از مراجعت من از تبریز به گرمی مبدل شده بود...»7 با این حال این همکاری به زودی و در جریان انتقال حکومت از قاجار به پهلوی مجدداً تغییر کرده و در نهایت وی به دلیل اعتراض به تقلب انتخابات مجلس هفتم از صحنه سیاست کنار گذاشته می­شود.

 

فهرست منابع

1-حسین مکی؛ تاریخ بیست ساله ایران، ج 1، چاپ پنجم، 1374، ص 157

2- نیکی کدی؛ ایران دوران قاجار و بر آمدن رضاخان، ترجمه­ مهدی حقیقت­خواه، تهران، ققنوس، چاپ اول، 1381، ص 137

3- محمد مصدق، خاطرات و تألمات مصدق، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، 1365، ص 126

4-امیر قربانی، کودتای رضاخانی، انتشارات گذرستان، ص 112

5- یرواند آبراهامیان. ایران بین دو انقلاب ترجمه احمدگل محمدی و محمدابراهیم فتاحی،نشر نی. چاپ یازدهم، 1377. ص 147

6- عبدالرسول خلیلی، روزنامه شرق، شماره 2380، تاریخ انتشار سوم شهریورماه 1394

https://www.cafetarikh.com/news/35751/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما