۱
۱
plusresetminus
اگر مشتری کله پزی از افراد والامقام یا درباری بود، خود صاحب مغازه، نان ها را داخل ظرف خرد می کرد و با دست بر روی آن فشار می آورد تا تکه های نان خیس شود و آب اضافی آن را می گرفت و پس از آن به شکل مخروطی در می آورد و مقداری روغن و مغز بر روی آن گذاشته و آن را به مشتری برمی گرداند.
«کله پاچه خوری» ایرانیان در تاریخ
کافه تاریخ- سبک زندگی

در زمان های گذشته مشتریانی که به مغازه های کله پزی مراجعه می کردند، مطابق میل خود هر نوع نانی را که دوست داشتند و معمولا نان سنگک بود با خود به مغازه کله پزی می بردند . صاحب مغازه آنها را به نشستن بر روی یکی از تختها راهنمایی می کرد. و آنها بر روی آن مینشستند. پس از آن یک سینی یا مجمعه که وسط آن ظرفی از آب کله بود توسط شاگرد مغازه برای او برده می شد و او نان را در آن تلیت می کرد. اگر مشتری از افراد والامقام یا درباری بود، خود صاحب مغازه، نان ها را داخل ظرف خرد می کرد و با دست بر روی آن فشار می آورد تا تکه های نان خیس شود و آب اضافی آن را می گرفت و پس از آن به شکل مخروطی در می آورد و مقداری روغن و مغز بر روی آن گذاشته و آن را به مشتری برمی گرداند.

کله پاچه خوردن به سبک قدیم

البته دو، سه لقمه ای که مشتری از غذا می خورد، شاگرد مغازه ظرف غذا را از جلویش برمی داشت و دوباره با اضافه کردن روغن و کمی مغز، به او باز می گرداند. پس از آن، نوبت به خوردن گوشت می رسید و صاحب مغازه بنا به شخصیت مشتری، ظرفی از چشم، بناگوش، پاچه و زبان تهیه می کرد و بر روی آن روغن و دارچین می ریخت و به مشتری می داد. در این جا هم اگر مشتری دارای شخصیت والایی بود، دست و اگر از افراد معمول بود، پای گوسفند بر روی ظرف قرار می گرفت. البته مبلغی به آب کله تعلق نمی گرفت و مغازه دار فقط پول گوشت را دریافت می کرد .

قیمت یک وعده این غذا، از سه شاهی تا ده شاهی بود و دو، سه شاهی نیز جهت نان دریافت می شد. مشتری کله پزی ها اکثرا افراد دست به جیب و به قول امروزی ها آدم های لارج بودند ولی این صنف دارای مشتری های فقیر و بی پول هم بود که بعضی های شان به خوردن همان آب کله اکتفا می کردند ولی عده ای با چانه زدن و سماجت، کمی هم روغن، مغز و گوشت نیز دریافت می کردند.

https://www.cafetarikh.com/news/35948/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

feedback
Iran, Islamic Republic of
درود برشما آخرخوردن کله پاچه وقتی مشتری کاسه دستش می‌میگیرد وبه سمت صاحب مغازه دراز می‌کند ازچه واژه ای استفاده می‌کند؟ که صاحب مغازه بنابه میل خودش یکی ازاعضای کله پاچه راداخل کاسه میگذاردوهزینه ای هم دریافت نمیکند