۰
plusresetminus
میرزا ملکم خان ناظم الدوله از چهره های تا حدی پیچیده تاریخ معاصر ایران است. او در همه نامه هایی که از خارج از کشور به ایران می فرستاد؛ یک دغدغه بیشتر نداشت و آن هم اینکه برای او از ایران پول بفرستند.
اگر فقط حقه بازی بکنم، سالی هشت هزار تومان مداخل می کنم!!
کافه تاریخ- کشکول

 

میرزا ملکم خان ناظم الدوله از چهره های تا حدی پیچیده تاریخ معاصر ایران است. او در همه نامه هایی که از خارج از کشور به ایران می فرستاد؛ یک دغدغه بیشتر نداشت و آن هم اینکه برای او از ایران پول بفرستند:

«... ملکم خان نه به قانون اعتقادی داشت (چه در روزنامه اش و چه خواست و ادعایش) و نه به آزادی و استقلال کشورش؛ و اعمال و کردارش چهره ای تاریک از او ترسیم کرده است. در صحت این ادعا، اسناد فراوانی موجود است؛ چنانکه در نامه ای به ناصرالدین شاه می نویسد: «... والله والله هر یک از تکالیف را که اشاره بفرمایید، قبول خواهم کرد؛ همه حالت راضی هستم، مگر بیکاری، حتی بیکاری را هم قبول خواهم کرد، اما به شرط اینکه اسباب گذران من مهیا باشد. اگر بخواهند هم گرسنه باشم و هم بیکار بمانم، این نخواهد شد. من اگر فقط حقه بازی بکنم، سالی هفت هشت هزار تومان مداخل می کنم، اگر روزنامه نویسی بکنم، به اصطلاح قدیمی ها هر کس را بخواهم، به زانو می اندازم. با وصف این، چگونه ممکن است  که من خود را زنده دفن کنم؟....»1

 

1-موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1393، چاپ نهم، ص 185-186

https://www.cafetarikh.com/news/36911/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما