آغاز فعالیتهای سیاسی ــ فرهنگی استاد مطهری را بایستی از سال1337 دانست؛ زیرا در این سال بود که شهربانی و ساواک هر دو برای ایشان تشکیل پرونده داده و اعمال، گفتار و کردار وی را به واسطه ماموران خود تحت مراقبت قرار دادند. شهید مطهری از همان آغاز در جریان نهضت اسلامی به رهبری مراجع و در راس آنها امامخمینی ــ در سال1341 ــ بهطورفعال حضور داشت.
مقدمه
انقلاب اسلامی در اثر تعامل میان مردم و روحانیت شیعه و در راس آن امامخمینی(ره)، به پیروزی رسید. ایشان بهعنوان رهبر حرکت و نهضت اسلامی اعتراضات مردمی سراسری را به سمتوسوی تشکیل نظامی جدید براساس آرمانهای اسلامی ــ شیعی ــ سوق داد. در بررسی نقش اقشار مختلف در پیروزی نهضت اسلامی، روحانیت مبارز و انقلابی را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد: نخست، رهبران فکری و فرهنگی هستند که شاگردان ممتاز امام(ره) بودند. در میان این دسته میتوان به آیتالله دکتر شهید بهشتی، آیتالله دکتر مفتح، حجتالاسلام دکتر باهنر، و سرانجام آیتالله استاد مطهری، اشاره کرد. دسته دوم علمای شهرستانها بودند که به جهت موقعیت اجتماعی و مذهبی و نفوذی که در شهرهای محل سکونت خود داشتند، نقش مهمی در انقلاب ایفا کردند. شخصیتهایی چون آیتالله شهید قاضی طباطبایی در آذربایجان، شهید دستغیب در فارس، آیتالله شهید صدوقی در یزد، آیتالله شهید اشرفیاصفهانی در کرمانشاه، آیتالله شهید مدنی در همدان و مرحوم آیتالله شیرازی در مشهد هریک مبارزات مهمی را در راستای نهضت اسلامی به رهبری امام انجام دادند. در مرتبه سوم، وعاظ و گویندگان انقلابی چون مرحوم حجتالاسلام فلسفی، شهید حجتالاسلام محلاتی، مرحوم حجتالاسلام حسینی همدانی، حجتالاسلام شجونی، معادیخواه و... قرار دارند که با زبان گویای خود تاثیر قابلتوجهی در بیداری افکار عمومی جامعه داشتند. دسته چهارم نیز ائمه جماعات هستند که در مساجد محل خود تاثیرگذار بودند.
در میان این چهار دسته، ضمنآنکه هرکدام ویژگیها و تاثیر خاصی دارند، گروه نخست به جهت تولید فکر و اندیشه و بسترسازی فرهنگی لازم برای انقلاب و دگرگونی، از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. این دسته، در کنار مبارزات سیاسی علیه حکومت، شیوه جدیدی را در راستای مبارزه به کار گرفتند. آنان با ایجاد تغییر در ماهیت و کارایی وعظ و خطابه، به مبارزه صبغه فرهنگی دادند و در یک حرکت بیسابقه «تٍز روحانیت غیرحرفهای» را مطرح کردند؛ بهاینصورتکه با انتخاب شغل آموزشی و فرهنگی در آموزشوپرورش یا وزارت آموزشعالی، ضمن برقراری تماس مداوم با محیط دانشگاهی، دانشجویان و دانشآموزان، سعی کردند دغدغه معیشت را نیز از خود دور سازند و ضمنا فعالیتهای فرهنگی خود را تحت لوای این مجموعهها، بهدور از محدودیتهای موجود پیگیری کنند. شهیدان دکتر بهشتی، دکتر باهنر، دکتر مفتح و مطهری، همه از جمله شاگردان طراز اول امام بودند که در آموزشوپرورش و یا دانشگاه خدمت میکردند.
ویژگی دیگر این گروه، کسب تحصیلات دانشگاهی در کنار تحصیل علوم دینی در حوزههای علمیه بود. درواقع آنها با ورود به دانشگاه، کسب مدارج عالی علمی و اشتغال به تدریس در این مراکز، تصور تقابل علوم جدید با علوم دینی و حوزوی را منتفی کردند. در این مقام و موقعیت بود که شخصیتهایی چون استاد مطهری و دکتر مفتح توانستند در مراکز علمی در جمع جوانان مستعد، اندیشه ناب اسلامی را ترویج نمایند.
در بررسیهایی که پیرامون انقلاب اسلامی صورت گرفته است، متاسفانه نقش این دسته در بسترسازی فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی مورد غفلت قرار گرفته و یا با اجمال و اختصار از آن گذشتهاند. در این نوشتار، با سیری کوتاه در زندگانی و مبارزات سیاسی ــ فرهنگی آیتالله شهید مطهری، فرازهایی مهم از مبارزات او مطرح خواهد شد.
1298ش
آیتالله مرتضی مطهری در سیزدهم بهمن سال1298.ش در قریه فریمان واقع در هفتادوپنج کیلومتری شهر مشهد در خانوادهای مذهبی و روحانی بهدنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات اولیه در مکتب، به فراگیری دروس ابتدایی پرداخت و از سن دوازدهسالگی در حوزه علمیه مشهد به تحصیل علوم دینی مشغول گردید.
1316ش
مطهری در سال1316.ش در شرایط مبارزه شدید حکومت پهلوی با روحانیت و مظاهر اجتماعی اسلامی، بهمنظور تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. او در دوران اقامت پانزدهساله خود در قم از درس فقه و اصول آیتاللهالعظمی بروجردی استفاده کرد؛ همچنین به مدت دوازدهسال از محضر امامخمینی(ره) فلسفه ملاصدرا، عرفان، اخلاق و اصول را آموخت، تاجاییکه از شاگردان خصوصی امام به حساب میآمد. مطهری، پس از امام، به درس فلسفه علامه طباطبایی ــ صاحب تفسیر المیزان ــ منتقل شد. ایشان نهجالبلاغه را نزد آیتالله علیآقا شیرازی فراگرفت. از اساتید دیگر وی میتوان به آیتاللهالعظمی حجت کوهکمرهای در اصول و آیتالله محمد محقق داماد در فقه اشاره کرد.
1331ش
آیتالله مطهری پس از تکمیل تحصیلات خود در سال1331 به تهران منتقل شد. وی ابتدا در مدرسه سپهسالار و سپس در مدرسه مروی به تدریس پرداخت. ایشان در همین ایام، مقدمه و پاورقی بر جلد اول اصول فلسفه و روش رئالیسم را به پایان رساند.
1334ش
در سال1334 فعالیت علمی خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی آغاز کرد. ازاینپس، وی در قالب ایراد سخنرانی و نگارش کتاب، همکاری گستردهای را با مجامع اسلامی و کانونهای مذهبی پیگرفت. پس از تشکیل انجمن پزشکان در سالهای1337 و 1338، مطهری سخنران اصلی جلسات این انجمن بود و این همکاری در سالهای بعد نیز همچنان ادامه یافت.
1337ش
آغاز فعالیتهای سیاسی ــ فرهنگی استاد مطهری را بایستی از سال1337 دانست؛ زیرا در این سال بود که شهربانی و ساواک هر دو برای ایشان تشکیل پرونده داده و اعمال، گفتار و کردار وی را به واسطه ماموران خود تحت مراقبت قرار دادند. شهید مطهری از همان آغاز در جریان نهضت اسلامی به رهبری مراجع و در راس آنها امامخمینی ــ در سال1341 ــ بهطورفعال حضور داشت. پس از واقعه دوم فروردین سال1342 و حمله نیروهای امنیتی و انتظامی حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز، تعداد زیادی از طلاب دستگیر و به سربازی اعزام شدند. در مدتیکه این طلاب در پادگان باغ شاه تهران به سر میبردند، مطهری به دیدار آنها میرفت. ادامه فعالیتهای او ساواک را بر آن داشت تا به وی در این خصوص تذکر دهد. مرتضی مطهری جزو اولین افرادی بود که پس از سرکوب خونین قیام پانزدهم خرداد سال1342 بازداشت شد. این قیام در پی انتشار خبر دستگیری امامخمینی صورت گرفت.
1342ش
دستگیری و زندانیشدن علما و وعاظ تا پانزدهم مرداد همانسال ادامه یافت. مطهری همزمان با این وقایع با هیاتهای موتلفه اسلامی رابطه نزدیکی برقرار کرد؛ ضمنآنکه از دوره ملیشدن نهضت نفت با فدائیان اسلام نیز در ارتباط قرار گرفته بود. آیتالله مرتضی مطهری به دستور امام عهدهدار رهبری و هدایت هیاتهای موتلفه گردید. فعالیتهای او پس از زندان به تبلیغ و سخنرانی در مساجد مشهور تهران ــ مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و مسجد اتفاق ــ متمرکز شد؛ و این در حالی بود که ساواک کنترل و مراقبت شدیدی از سخنرانیهای او به عمل میآورد. سخنرانیهای روشنگرانه مطهری به تهران محدود نمیشد بلکه ایشان در شهرهای متعدد بهویژه در دانشگاهها از جمله دانشگاههای تبریز، شیراز و نفت آبادان، سخنرانیهایی ایراد میکرد که از سوی دانشجویان مورد استقبال قرارگرفت.
1346ش
از جمله اقدامات مهم و تاثیرگذار شهید مطهری، میتوان به تاسیس موسسه خیریه تعلیماتی و تحقیقات علمی و دینی حسینیه ارشاد به همراه ناصر میناچی و محمد همایون در بیستوهشتم فروردین 1346 اشاره کرد. گرداننده اصلی حسینیه ارشاد استاد مطهری بود. بعدها دکتر علی شریعتی نیز به حسینیه وارد شد و با حضور آن دو، این مکان رونق خاصی گرفت و مخاطبان اصلی و شرکتکنندگان آن نیز اغلب جوانان و دانشجویان بودند. بااینهمه، خطمشی گردانندگان حسینیه ارشاد بهگونهای بود که استاد علیرغمآنکه از بانیان آن به شمار میرفت، ناچار به کنارهگیری از آنجا شد. بهدنبال حمله نیروهای اسرائیلی به مردم بیدفاع فلسطین و اخراج تعداد زیادی از مردم مظلوم در سال1349، مطهری به همراه علامه طباطبایی و آیتالله موسویزنجانی شمارهحسابهایی جهت کمک به جنگزدگان افتتاح نمودند که حساسیت فوقالعاده ساواک را برانگیخت؛ چنانکه به طرق مختلف سعی در تهدید و ارعاب او داشتند؛ ازجملهآنکه پس از شهادت آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی در زندان، ساواک تهران او را احضار کرد و صورتجلسههای متناقض مقامات زندان را در مورد علت مرگ آیتالله سعیدی به وی نشان داد تا بدینوسیله تفهیم کنند که اگر از فعالیتهای خود دست برندارد، دچار چنین سرنوشتی خواهد شد.
1349ش
در ادامه ایجاد این محدودیتها، ساواک در بیستوششم دیماه1349 طی ابلاغی به رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دستور داد ایشان را از ادامه تدریس معاف کنند؛ ضمنآنکه کلیه فعالیتهای وی چه در تهران و چه در شهرستانها بهطورکامل تحت کنترل قرار گرفت و با نزدیکترشدن موعد برگزاری جشنهای2500ساله شاهنشاهی، این مراقبت و کنترل هرچهبیشتر تشدید گردید. بااینوجود، مطهری همچنان به سخنرانیهای متعدد خود در مساجد الجواد و هدایت ادامه داد؛ که البته هر دو مسجد در سال1351 تعطیل شدند. ساواک در پی احساس خطر از جانب حسینیه ارشاد، محل مذکور را نیز تعطیل کرد. متعاقب این تعطیلی، تعدادی از جوانان و دانشجویان مسلمان در مقابل درب بسته حسینیه ارشاد دست به تظاهرات زدند که به دستگیری هفده نفر از آنان و از جمله استاد مطهری منجر گردید. ایشان پس از تحمل مدتی حبس و بازجوییهای مفصل، سرانجام آزاد شد. اما این دستگیری و حبس او را از فعالیتهایش بازنداشت و ایشان پس از آزادی همان رویه سابق خود را ادامه داد. شهرت و اعتباری که سخنرانیهای او پیدا کرده بود، باعث میشد وی جهت ایراد سخنرانی به شهرستانهای متعددی دعوت شود. در ادامه این فعالیتها بود که ساواک ایشان را ممنوعالمنبر کرد و پس از مدتی، به همکاری علمی و آموزشی وی ــ بهعنوان رئیس دپارتمان فلسفه دانشکده الهیات ــ نیز خاتمه داده شد. شهید مطهری در سال1355 در مسافرتی به نجف اشرف موفق شد با حضرت امام(ره) دیدار کند. این اقدام با توجه به حساسیت ساواک، در نوع خود کار بسیار خطرناکی بود.
1355ــ1357 ش
همچنین مطهری در طی سالهای1355ــ1357 در اکثر جلسات روحانیون مبارز در تهران، شرکت موثر و محوری داشت. این جلسات پایه و اساس جامعه روحانیت مبارز تهران را شکل داد. سازمان مجاهدین خلق در سال1354، که تا آن زمان خود را یک گروه مبارز اسلامی مطرح کرده بودند، علنا طی اعلام مواضع استراتژیک جدید، خطمشی کمونیستی را برگزیدند و ازآنپس مخالفت اصولی و اساسی با آنها نیز در دستور کار شهید مطهری قرار گرفت.
شهادت آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی پس از دورهای رکود در روند نهضت اسلامی، بهتبع تبعید امامخمینی(ره)، به حرکت این نهضت شتاب بخشید و مبارزان مسلمان را به تجدید یاد و خاطره و نام رهبر دور از وطن نهضت واداشت. آیتالله مطهری در برپایی مجالس باشکوه ختم حاجمصطفی نقش بارزی ایفا کرد و از آن جمله در هشتم آبان1356 مراسم باشکوهی را در مسجد ارک تهران برگزار نمود. اهانت روزنامه اطلاعات به مقام مرجعیت شیعه و ساحت امامخمینی در هفدهم دیماه همانسال، قیام نوزدهم دی را توسط طلاب و مردم قم به بار آورد. چهلم شهدای قم، تبریز را به صحنه حرکت گستردهتری تبدیل کرد. دهم فروردین تظاهرات مردم یزد به مناسبت چهلم شهدای قیام مردم تبریز توسط نیروهای انتظامی و نظامی به خون کشیده شد. حلقههای شتابزای انقلاب یکی پس از دیگری بهوقوع پیوست. حمله به منزل علما در نوزدهم اردیبهشت، سالگرد قیام پانزدهم خرداد، تحریم عید نیمهشعبان از سوی رهبری نهضت، شروع ماه مبارک رمضان، نماز عیدفطر در تپههای قیطریه، کشتار مردم تهران در میدان ژاله و دهها واقعه خونین دیگر در سراسر کشور، ایران را در آستانه انقلاب قرار داده بود. استاد مطهری بهعنوان یکی از ارکان جامعه روحانیت مبارز نقش مهمی در هدایت این حرکت عمومی داشت. با اوجگیری حرکتهای اعتراضآمیز، حکومت بعثی عراق به اشاره حکومت ایران اقداماتی را جهت جلوگیری از فعالیتهای مبارزاتی سیاسی امام در نجف فراهم آورد که خشم و اعتراض شدید مردم و روحانیت مبارز را برانگیخت. پس از عزیمت امامخمینی(ره) به فرانسه تلگرافی از سوی جمعی از روحانیون تهران خطاب به رئیسجمهور این کشور مبنی بر برخورد احترامآمیز با رهبر انقلاب مخابره شد که نام استاد نیز در جمع امضاکنندگان تلگراف بود. در وضعیت جدید، زمینه ارتباط بیشتری میان امامخمینی و مبارزان مسلمان فراهم آمد. چندماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، استاد مطهری برای برنامهریزی و هماهنگی با رهبر انقلاب راهی فرانسه شد. امام مسئولیت تشکیل شورای انقلاب را به ایشان واگذار کرد تا زمینه مساعد برای تشکیل حکومت اسلامی فراهم آید. پس از بازگشت مطهری، آیتالله دکتر بهشتی نیز راهی فرانسه شد. در جریان اعتصابات گسترده در دوران انقلاب، تلاشی جهت تولید نفت برای مصارف داخلی توسط هسته هدایت نهضت صورت گرفت که استاد مطهری نقش موثری در این تلاش داشت. دولت شاپور بختیار پس از رویکارآمدن دستور داد فرودگاههای کشور بر روی پروازها بسته شود. در اعتراض به جلوگیری از بازگشت امامخمینی به کشور، روحانیون مبارز در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند. طراح اصلی این اقدام استاد شهید مطهری بود. با قطعیتیافتن بازگشت امامخمینی به میهن، مطهری به همراه شهید حجتالاسلام محلاتی و شهید دکتر مفتح شورای مرکزی کمیته استقبال از رهبر انقلاب اسلامی را بهوجود آورد. سرانجام پس از سالها انتظار، هواپیمای حامل امامخمینی در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. شهید مطهری و آیتالله پسندیده اولین کسانی بودند که در داخل هواپیما به ایشان خیرمقدم گفتند. متن خوشامدی هم که در فرودگاه مهرآباد در حضور امام خوانده شد، به قلم مطهری بود.
1358ش
امامخمینی پس از ورود به ایران در دوازدهم بهمن سال1357 به بهشتزهرا رفت. قبل از سخنرانی تاریخی حضرت امام، آیتالله مطهری نطق کوتاهی ایراد کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در بیستودوم بهمن، شهید مطهری نقش حساسی را در تشکیل کمیتههای انقلاب ایفا نمود. تلاشهای بیوقفه و شبانهروزی ایشان تا لحظه شهادتش در یازدهم اردیبهشتماه سال1358 همچنان ادامه داشت. وی در طول سالها مبارزه سیاسی و فرهنگی یکی از فعالترین و پرکارترین شخصیتهای اصیل اسلامی بود که آثار متعددی را در عرصههای مختلف، با توجه به نیاز روز و ضرورتهای اجتماع، برجای گذاشت. تمام آثار او که همگی در پاسخ به مقتضیات جامعه بود، در قالب صدها سخنرانی، بحث علمی، کتاب و مقاله بر جای مانده است. وی به هنگام شهادت، یکی از اعضای برجسته شورای انقلاب بود. استاد مطهری(ره) پس از پایان جلسهای که در منزل آقای سحابی برگزار شده بود، توسط گروه مشکوک فرقان مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.