ناآرامیهای قومی در ترکمن صحرا
1357 تا 1358 / 1979 تا 1980
دومین بحران از نظرشدت و عمق بعد از انقلاب اسلامی ، درگیریهای ترکمن صحرا بود ، جرقه ی اولیه نزاع با اختلاف نظر برسر تغییر نام بندرشاه به بندرترکمن یا بندر امام خمینی (ره ) زده شد و به مرور به سایر مناطق ترکمن صحرا سرایت کرد . در این بحران جریانهای مثل ؛ جنبش ملی مجاهدین ، کانون خلق ترکمن و چریکهای فدایی خلق نقش عمده داشتند و صحنه گردان درگیریهای بودند ناآرامی ها در ترکمن صحرا تا بهمن سال 58 ادامه داشت. 18 بهمن جمع زیادی از مردم ترکمن اعم از شیعه و سنی در مقابل چریکهای فدایی موضع گرفتند و درگیری سختی بین مردم و هواداران فداییان خلق رخ می دهد که به کشته و مجروح شدن دهها تن می انجامد. با شدت گرفتن درگیری ها، ارتش در روز 22 بهمن عملاوارد جنگ می شود. در روز 23 بهمن آخرین سنگرهای چریکها سقوط کرده و ستاد خلق ترکمن به تصرف نیروهای انقلاب در می آید و ارتش حفظ امنیت و انتظامات منطقه ترکمن صحرا را بر عهده می گیرد. پس از این درگیری ها به مرور آرامش بر منطقه حاکم می شود و از نفوذ نیروهای چپ در منطقه کاسته می شود.
ناآرامیهای قومی در آذربایجان
1358/ 1980
دراین مقطع ما در آذربایجان شاهد سه رخداد بحران زا از سوی سه جریان سیاسی ، ناسیونالیستی بودیم . جریان اول ، تشکیل حزب « خلق مسلمان » به محوریت کاظم شریعتمداری که بانی آشوب های شهری در آذر و دی ماه 1358 گردید. جریان دوم مربوط به ناسیونالیست های افراطی آن سوی رودخانه « ارس » بود که با شعار تشکیل آذربایجان واحد اقدام به تنش آفرینی با دولت مرکزی کرد . جریان سوم ؛ پان ترکیست های ترکیه که با ایده تحقق « ترکستان بزرگ » وارد صحنه شدند و علیه جمهوری اسلامی طرح ادعا میکردند .
ناآرامیهای قومی در بلوچستان
1358 ش / 1980
تأسیس سازمان دموکراتیک مردم بلوچستان به رهبری مهندس رحمت حسین پور در سال 1358که آرمانهای قومی را مدنظر داشت و در نتیجه دولت مجبور به واکنش و برخورد خشن با آن گردید. این سازمان بعدا نشریه مکران با زبان بلوچی را با هدف احیای زبان بلوچی و ادبیات آن به به سردبیری فردی به نام «خالد داد آریا » منتشرکرد واعتقاد داشت که به همه بلوچ های پاکستان ، افغانستان ،شوروی ، حاشیه خلیج فارس وایران تعلق دارد.
1358 ش/ 1980
تأسیس کانون سیاسی - فرهنگی خلق بلوچ به سال 1358در زاهدان که بیشتر در حوزه دانشگاهی فعالیت می کرد و متأثر از پاکستان بود.
دهه 1360/ 1982
جبهه آزادیبخش بلوچستان
جبهه آزاد بخش بلوچستان به رهبری زرد کوه که خود را ادامه دهنده راه « جمعه خان » دردهه چهل می دانست ، این گروه دردرگیری با نیروهای انقلاب ازهم پاشید.
دهه 1360/ 1982
گروه پیشمرگ بلوچ
گروه پیشمرگ بلوچ به محوریت « امان الله برکزایی » از اشراف زادههای بلوچ و از اعقاب « دوست محمد خان» مرتبط با شاه، دومین گروه مسلح درمنطقه بود. سران این گروه « با کریم بخش سعیدمی » ، عضو شورای ملی و « زرد کوهی » و همچنین با آمریکا و دیگر قدرتهای کمونیستی با هدف راه اندازی مبارزات چریکی در بلوچستان ایران تعامل نزدیک داشت ، اعضای این گروه درسال 1360 به پاکستان متواری شدند.
دهه 1360/ 1982
گروه بولچ
در این مقطع یک گروه مارکسیتی کوچک دیگر ایرانی در پاکستان به اسم «بولچ راچ زورمبش » (جنبش مردم بلوچ ) توسط عناصر طرفدار مسکو در سازمان دموکراتیک بلوچستان تشکیل شد که فعالیت خود را بر محور شناسایی حق خود گردانی برای تمام خلق های ایران ازجمله حق جدایی در یک ایران فدرال و سوسیالیست قرارداده بود.
دهه 1360/ 1982
حزب اتحاد مسلمین
حزب اتحاد مسلمین ، تحت رهبری مولوی «عبدالعزیز ملازاده (ملازهی) »بود. وی بیشتر به عنوان نماینده بلوچ های اهل سنت عمل می کرد تا پیگیری گرایشهای و محلی بلوچ ها ، ملازاده یک دوره نماینده مجلسی شورای اسلامی نیز بود و در رفراندم فروردین 58 جمهوری اسلامی ایران شرکت کرد. اما به دنبال تاسیس حزب رهبران اهل سنت منطقه در همه پرسی قانون اساسی درآذر 58 دراعتراض به اصل 12 آن شرکت نکرد. طرح مطالبات قومی ،واگذاری پست های استان به افراد بومی ، دادن خود مختاری به بلوچ ها ازاهداف او در فعالیتهای سیاسی حزب اتحاد مسلمین بود.
دهه 1360/ 1982
جبهه وحدت بلوچ
عراق به واسطه نفوذ تاریخیاش درمنطقه (راه اندازی جبهه آزاد یبخش بلوچستان ) ، جبهه وحدت بلوچ به رهبری « جمعه خان بلوچ » از موسسان جبهه آزاد بخش بلوچستان و «میرمولا مراداد زهی» از سردارهای با نفوذ منطقه را ایجاد کرد . حمایت از حقوق از دست رفته بلوچ ، و وادارکردن جمهوری اسلامی به دادن خود مختاری از اهداف این جبهه بود.
دهه 1360/ 1982
سازمان مجاهدین اهل سنت
سازمان مجاهدین اهل سنت که ازقدمت بیشتری برخورداراست ، هدف خود را تلاش برای احیای مجدد اسلام وجامعه اسلامی ، دفاع از حقوق اهل سنت ایران وجهان ! اعلام می کند. این سازمان با حزب « اتحاد اسلامی » افغانستان به رهبری « عبدالرسول سیاف » تعاملی نزدیک برقرار می کند و با تقویت بخش نظامی سازمان ، ازحمایتها و امکانات جریان «سیاف» استفاده می نماید . حدود یک سال پس ازشکل گیری سازمان با هدف یکی کردن فعالیت گروهای مختلف بلوچ مستقردر« پاکستان » جبههای تحت عنوان « مجلس اعلای اهل سنت ایران » ایجاد می کند .
1364/ 1986
جنبش مجاهدین بلوچستان ایران ( جمبا)
این جنبش حاصل اختلافات جمعه خان و میرمولا مراد زهی درخصوص توزیع پولهای اهدایی ازعراق نهضت مقاومت محلی بود. این اختلافات باعث شد « مراد زهی » درسال 1364 از ریاست جبهه و مسئولیت خود خلع و جبهه به صورت شورایی اداره گردد. اما وضعیت جدید نیز دوام نیاورد و با دخالت مستقیم عراق از درون این جبهه جنبش مجاهدین بلوچستان ایران معروف به « جمبا » فعالیتش را آغاز کرد و شخصی به اسم « محمد خان میرلاشاری » رهبری این جنبش را به عهده گرفت و از نیمه دوم همان سال عملا دست به عملیات مسلحانه علیه انقلاب زد. این جنبش نیز هدف خود را خودمختاری بلوچستان با خط مشی مسلحانه اعلام کرد . در بین سالهای 64 تا 69 اوج فعالیت این جنبش با حمایت عراق بود اما همزمان با جنگ خلیج فارس وقطع حمایت عراق ازجنبش ، دوام نیاورد و منحل شد .
ادامه دارد...