1369/ 1991
مجلس اعلای اهل سنت
سازمانهایی ازقبیل مجاهدین اهل سنت ، مجاهدین بلوچستان ایران ، جنبش پایداری بلوچستان ایران و... تلاش می کنند با متمرکز ساختن امکانات و توانمندیهای خود مبارزه دربرابر نظام جمهوری اسلامی را تشدید کنند درهمین راستا « مجلس اعلای اهل سنت » درسال 1369 با انتخاب «علی اکبر ملازاده» به عنوان سخنگوی خود ، به صورت رسمی در« لندن » پایتخت انگلیس اعلام موجودیت می کند .
1375/ 1997
پس ازتخریب کاروانسرای «فیض» مشهد در12 بهمن 1372 و ظهور طالبان دراستان نیمروز افغانستان و حمایت همه جانبه احزاب مذهبی پاکستان به ویژه « جمعیت علمای اسلام » ، گروه «الفرقان» توسعه و تثبیت پیدا نمود. گروهک تروریستی حزب الفرقان یا مجاهدین معاویه در سال 1375 توسط عناصر وابسته به وهابیت اعلام موجودیت و هدف اصلی خود را مبارزه مسلحانه با نظام مقدس جمهوری اسلامی اعلام کرد. تشکیل پایگاه های آموزشی نظامی در استان « نیمروز » و در نهایت تشکیل گروهی تحت عنوان «حزب الفرقان» که همه اعضای آن ازطلاب و مولویهای متعصب اهل سنت بلوچ بودند ، فعالیت کاملا صبغه ی مذهبی و عقیدتی پیدا کرد و تحرکات خشونت بار این گروهها درپوشش حمایت از منافع قومی و مذهبی بلوچ ها علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. گرایش این جریان به مدارس علمیه پاکستان و عربستان که تحت سیطره جریان سلفی هستند با گذشت زمان تشدید شد و این گرایش نیز حاصل تعامل مستقیم فکری و مالی این کشور با این جریان بود. رهبر گروه شخصی بنام جلیل قنبر زهی معروف به مولوی صلاح الدین بود. مرکز گروه فرقان در مرکز علمی وفاقالمدارس بود که در خیابان دانشگاه منطقه گلشن اقبال کراچی پاکستان قرار داشت. گروهک مزبور در نشریه خود بنام پیام فرقان تهدید به اعلام جهادعلیه جمهوری اسلامی ایران کرده بود. فعالیت تروریستی حزب الفرقان با این نام از اوایل دهه ۸۰ کم رنگتر شد. یکی از دلایل اصلی این امر وجود انشعاباتی در بین اعضا و عناصر گروه بوده است. با حمایت سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، جسارت گروه فرقان برای اقدامات تروریستی بیشتر شد و در 8/10/81 بنا به دستورملا جلیل شهبخش، دو نفر از سرکردگان گروهک مذکور به اسامی حاجی خدانظر معروف به ملانظر سوری و حاجی لالوبریچی از استان نیمروز افغانستان وارد لچگی شده و از آن طریق تعداد 7 بمب را بصورت کولهباری به زابل حمل کرده و در مورخه 15/10/81 با یک دستگاه خودرو به زاهدان انتقال دادند. آنها اقدامات تروریستی دیگری نیز انجام دادند تا اینکه در تاریخ 2/1/1391 عبدالجلیل قنبر زهی همراه با حمزه ملازهی معاون گروهک، در حال وارد کردن بمب به کشور برای انجام عملیات تروریستی، در مناطق مرزی پاکستان به هلاکت رسیدند.
ج-5) ناآرامی های پس از انقلاب در خوزستان
اردیبهشت ماه 1358 / 1980
خلق عرب مسلمان
در اردیبهشت ماه 58 گروهی که در مطبوعات از آنها تحت عنوان «هیئت 30 نفره اعزامی خلق عرب مسلمان ایران» یاد می شد وارد تهران می شوند تا با دولت مذاکره کنند. این گروه در مصاحبه ای ضمن تاکید بر اینکه مهمترین تضاد مرحله کنونی «تضاد خلق و امپریالیسم» است از چریک های فدایی خلق حمایت می کنند. یکی از خواسته های این جمع تبدیل نام خوزستان به عربستان است. به تدریج شدت برخوردها و تعارضات بین انقلابیون و ضد انقلابیون در خوزستان بالامی گیرد. در سحرگاه نهم خرداد 58 مقارن ساعت 4 صبح یک اتومبیل سواری با چند سرنشین در شهر به حرکت در می آید و با شلیک های پیاپی آرامش شهر را به هم می زند به دنبال این اقدام عناصر خلقی وارد شهر شده شروع به سنگربندی می کنند. افراد خلق عرب از طریق کارون و شط العرب به پایگاه دریای خرمشهر حمله می کنند. آنها هنگام ظهر سه کشتی هزار تنی را به آتش می کشند. در همان ساعات اولیه درگیری ساختمانهای سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب به محاصره نیروهای انقلابی در می آید و پس از چند ساعت درگیری تصرف می شود. اسنادی که بعدها از کنسولگری عراق در خرمشهر به دست می آید نشان می دهد که این کشور بازیگر اصلی تشنجات چند ماهه در خوزستان بوده است.
د) بحران ها و مناقشات قومی در شرایط کنونی
1382/ 2003
تشکیل گروهک پژاک
بعد از تشکیل رسمی حزب کارگران کردستان (p.k.k) و انتخاب مشی جنگ مسلحانه به رهبری عبدالله اوجالان علیه دولت ترکیه، در نیمه دوم سال 2003(1382) این حزب همزمان با اعلام موجودیت در راستای کاهش از مشکلات داخلی و همچنین رسیدن به هدف اصلی و نهانی خود که تشکیل کردستان بزرگ می باشد، اقدام به تاسس حزب هایی به ظاهر مستقل برای هریک از کرستان ها نمود و شاخه ایرانی آن را با نام حزب حیات ازاد کردستان(پژاک) اعلام موجودیت کرد. ویژگی های تشکیلاتی پژاک موجب گردیده است که به علت آموزش ها و انظباط تشکیلاتی حاکم بر آن ،نسبت به سایر گروه های کرد فعال در ایران از ریزش کمتری برخوردار باشد. حوزه مورد نظر پژاک در ایران علاوه بر استان ها و مناطق مرزنشین و کردنشین غرب کشور ، بخش وسیعی از استان های قزوین ،زنجان،همدان؛کرمانشاه،و خراسان را در بر گرفته است و به همین دلیل است که پژاک تمامی اطلاعیه ها و بیانیه های خود را به 2 زبان کردی و فارسی منتشر می کند.
1382ش/ 2003
جندالشیطان
جنداللّه که با نام جنبش مقاومت مردمی ایران نیز شناخته میشود، یک گروه شبهنظامی سنی مذهب بلوچ میباشد که از ابتدای آغاز به کار خود در اوایل دهه 80 شمسی با جمهوری اسلامی ایران به مبارزه مسلحانه پرداخته است. این تشکیلات به شکل رسمی در سال ۱۳۸۲ بنیانگذاری شد. گروهک جندالشیطان که منشعب از حزب الفرقان است به سرپرستی فردی بنام عبدالمالک ریگی بود که سال ها باعث اخلال در نظم عمومی و اقدامات خرابکارانه و تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان شده بود در تمام دوران فعالیت جماعت ریگی مورد حمایت عربستان سعودی و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و برخی نیروهای امنیتی پاکستانی بود. در نهایت با مدیریت اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) و ارتش جمهوری اسلامی، در تاریخ 4 اسفند 1388 هواپیمای حامل عبدالمالک ریگی که از دوبی عازم بیشکک بود در بندرعباس به زمین نشست و این گونه سرکرده یکی از گروهکهایی که به دروغ خود را حامی مردم سیستان و بلوچستان میدانست دستگیر شد و در سال 1389 اعدام شد.
1389/ 2011
جیش العدل
بعد از سرنگونی گروهک ریگی، گروهگ دیگری به سرکردگی فردی شرور، وهابی و معاند به نام عبدالرحیم ملازاده ساکن شهرستان راسک تشکیل شد. وی بعد از دستگیری برادر شرورش عبدالرحیم ملازاده به اتهام مشارکت در شهادت مولوی جنگی زهی به پاکستان متواری شده است. گروهکی که عبدالرحیم ملازاده بنا نهاده نیز جیش العدل نام گرفت تا به زعم خود با اجیر کردن عدهای افراطی در مناطقی چون شهرستان های راسک، نیکشهر، ایرانشهر به تبلیغ افکار و اعتقادات سلفیت بپردازد. از جنایات این گروه می توان به حمله غافلگیرکننده به یک گشت مرزبانی در منطقه سراوان در تاریخ ۳ آبان ۱۳۹۲ اشاره نمود که در پی این کمین ۱۴ نفر از اعضای پلیس مرزبانی ایران شهید و ۷ تن دیگر نیز مجروح شدند. در ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ گروه جیشالعدل ۵ نفر از ایرانی حاضر در مرز ایران و پاکستان را ربودند.