در تاریخ معاصر ایران نام آیت الله شهید سید حسن مدرس با نام مجلس و قوه قانونگذاری پیوند خورده است، شهید مدرس همانند حضرت امام خمینی (ره) بر این باور که مجلس باید در راس امور باشد، اعتقاد راسخ داشت و حدود 17 سال از زندگانی سیاسی خود را صرف قانونگذاری و خدمت به مردم در مجلس شواری ملی نمود. همین روح آزادگی و قانونمندی شهید مدرس بود که او را به بزرگترین دشمن استبداد رضاخانی و همچنین یکی از چهره های درخشان تاریخ معاصر ایران تبدیل نمود. شهید مدرس از ابتدای به دست گرفتن قدرت سیاسی توسط رضاخان همواره سعی می کرد در مقابل برنامه ها و سیاستهای زیادی خواهانه رضاخان مقاومت نماید و از آن جمله می توان به مخالفت شهید مدرس با طرح جمهوری خواهی رضاخان اشاره نمود.
جوان و تاریخ- خط زمان
مقدمه
در تاریخ معاصر ایران نام آیت الله شهید سید حسن مدرس با نام مجلس و قوه قانونگذاری پیوند خورده است، شهید مدرس همانند حضرت امام خمینی (ره) بر این باور که مجلس باید در راس امور باشد، اعتقاد راسخ داشت و حدود 17 سال از زندگانی سیاسی خود را صرف قانونگذاری و خدمت به مردم در مجلس شواری ملی نمود. همین روح آزادگی و قانونمندی شهید مدرس بود که او را به بزرگترین دشمن استبداد رضاخانی و همچنین یکی از چهره های درخشان تاریخ معاصر ایران تبدیل نمود. شهید مدرس از ابتدای به دست گرفتن قدرت سیاسی توسط رضاخان همواره سعی می کرد در مقابل برنامه ها و سیاستهای زیادی خواهانه رضاخان مقاومت نماید و از آن جمله می توان به مخالفت شهید مدرس با طرح جمهوری خواهی رضاخان اشاره نمود. در دیدگاه شهید مدرس، مجلس از جایگاه ویژه ای برخوردار هست و مجلس را به منزله عصاره ملت و مرکز ثقل مملکت می دانست. وی مجلس را رقم زننده امور ملت و تنها مرجع تصمیم گیرنده در مملکت
می دانست. مدرس معتقد بود هیچ قانون، مصوّبه و امتیاز بدون نظر و تصویب مجلس، قانونی نیست. وی در جلسه 25 اسفند 1302 در بیان مقام و منزلت مجلس می گوید: «این مجلس را به منزله تمام ایران می دانم. مثل این است که سی کُرور اهالی ایران در اینجا تشریف دارند.» حضرت امام خمینی نیز بارها و بارها اندیشه سیاسی و مبارزات سیاسی شهید مدرس را ستوده اند. ایشان درخصوص شهید مدرس می فرمایند: «مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد به رضاخان بگویید من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده اند... یک شخص روحانی که لباسش از سایر اشخاص کمتر بود و کرباس به تن می کرد. او در مقابل قدرت زیاد رضاخان ایستاد و آن طور هجوم کرد به مجلس که نگذاشت رضاخان کاری بکند و در حالی که عمال رضاخان با هم زنده باد زنده باد می گفتند، ایستاد و گفت که مرده باد رضاخان و زنده باد من. یک همچون مرد قدرتمندی بود، برای اینکه الهی بود. می خواست برای خدا کار بکند و از کسی نمی ترسید... مدرس یک ملای دین دار بود چندین دوره زمام داری مجلس را داشت و از هر کس برای او استفاده مهیاتر بود. بعد از مردن چه چیز به جای خود گذاشت، جز شرافت و بزرگی. ما می گوییم مثل مدرس ها باید بر رأس هیئت تقنینیه و قوای مجریه و قضایی واقع شود.» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سالروز شهادت این عالم روحانی به عنوان روز بزرگداشت مجلس نامگذاری شده است. ازآنجایی که در اوایل سال 1395 سالروز افتتاح مجلس دهم شواری اسلامی هستیم، در این نوشتار برانیم تا مختصری به زندگی نامه این شهید راه قانون و آزادگی بپردازیم، با این امید که نمایندگان مجلس دهم با الگوگیری از زندگی سیاسی و اجتماعی شهید مدرس به چیزی جزء منافع ملت و اسلام فکر نکنند. شهید مدرس پارسایی پایدار و سیاستمداری ثابت قدم بود که لحظهای با استبداد و استعمار سازش نکرد و در تمامی مدت عمرش ساده زیستن، تواضع، قناعت و به دور بودن از هر گونه رفاه طلبی را شیوه زندگی خویش ساخت و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوی را کسب کرد.
1249 شمسی/ از ولادت تا دوران کودکی
سیدحسن قمشه ای اسفه ای، معروف به مدرس، در سال 1249 شمسی، منتسب به سادات طباطبایی و در یک خانواده روحانی ، در سرابه، از توابع زواره اردستان متولد شد. میرعبدالباقی ، پدربزرگ شهید مدرس نیز روحانی عارف و پارسایی بود که سالها به هدایت و راهنمایی مردم در امور دینی مشغول بود. پدر سید حسن، ، سید اسماعیل نیز، زندگی خود و خانواده اش را در کمال سادگی و قناعت اداره می کرد. سید حسن در قمشه (شهررضای کنونی) آموختن زبان و ادبیات فارسی و عرب را شروع نمود و حدود 10 سال در این شهر تحصیلات مقدماتی خود را به اتمام رساند
1265 شمسی/ مهاجرت به اصفهان
شهید مدرس در سال 1265 زمانی که 16سال بیشتر نداشت جهت ادامه تحصیل علوم و معارف دینی به اصفهان مهاجرت نمود و در طول 13 سالی که در اصفهان اقامت گزید، به یک روحانی برجسته در حوزه علوم و معارف دینی تبدیل شد. در اصفهان در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است.
1279 شمسی/ مهاجرت به نجف و تحصیل در حوزه علمیه نجف
سید حسن مدرس جهت تکیمل و تقویت معارف دینی و اسلامی خود در این سال تصمیم به مهاجرت به نجف نمود تا در حوزه علمیه این شهر از محضر عالمان بزرگ دینی کسب علم و تجربه نماید. مدرس حدود 7 سال در شهر نجف اقامت گزید و در انتخابات دومین دوره مجلس شورای ملی از طرف علمای نجف، به عنوان یکی از پنج مجتهدی که قوانین مصوّب مجلس را برای مغایر نبودن با موازین شرع نظارت می کردند، برگزیده شد. شهید مدرس د رنجف در محضر آیت الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و باعارف نامدار حاج آقا شیخ حسینعلى اصفهانى هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکى و شریعت اصفهانى بهره برد و با سید ابوالحسن اصفهانى، سیدمحمد صادق طباطبائى و شیخ عبدالکریم حائرى، سید هبه الدین شهرستانى و سیدمصطفى کاشانى ارتباط داشت و مباحثههاى دروس خارج را با آیه الله حاج سید ابوالحسن و آیه الله حاج سیدعلى کازرونى انجام مى داد.
1286 شمسی/ بازگشت به اصفهان
شهید مدرس در این سال از راه ناصریه به اهواز و سپس به اصفهان مراجعت نمود. بازگشت آیت الله مدرس به ایران، همزمان با اوج گیری تحولات انقلاب مشروطه بود. شهید مدرس ضمن تدریس در مدرسه جده کوچک، همزمان به فعالیت سیاسی نیز روی آورد. اولین گزارش دربارة حضور آیتالله مدرس در عرصة مبارزه و سیاست به دورة استبداد صغیر باز می گردد. او در این برهه نایب رئیس انجمن ولایتی اصفهان بود.
1293 شمسی/ نمایندگی شهید مدرس در مجلس سوم و عضویت مدرس در کمیته دفاع ملی
با افتتاح سومین دوره مجلس شواری ملی، شهید مدرس به عنوان نماینده مردم تهران، در این مجلس عضویت داشت. اما با وقوع جنگ جهانی اول، و علی رغم اعلام بی طرفی دولت ایران، انگلستان و روسیه خاک ایران را اشغال نمودند. ارتش روسها تا قزوین پیش رفتند؛ با احتمال سقوط تهران، مجلس از اکثریت افتاد و منحل شد. به قول آیتالله مدرس مجلس جوانمرگ شد. بیست و هفت نفر از نمایندگان مجلس همراه گروهی از مردم و رجال کشور تهران را ترک کردند و به قم رفتند و در آنجا کمیتة دفاع ملی را تشکیل دادند و هیئت چهار نفرهای را که آیتالله مدرس نیز در میانشان بود در رأس امور قرار دادند. قشون روسیه به تعقیب آنها پرداخت و در رباط کریم میانشان جنگی در گرفت که روسها در آن پیروز شدند. مهاجرین پس از تحمل این شکست هر یک به سویی رفتند. آیتالله مدرس برای جمعآوری نیرو به اصفهان رفت و از حمایت حاج آقا نورالله اصفهانی برخوردار شــد.
1297 شمسی/ مخالفت سرسختانه مدرس با قراداد 1919
همزمان با انعقاد قرارداد استعماری 1919 توسط وثوق الدوله، شهید مدرس به مخالفت با این قرارداد و عاملین آن پرداخت. آیتالله مدرس قرارداد 1919 را قراردادی ننگین میدانست و معتقد بود که «روز انعقاد قرارداد اوت 1919 یک روز نحس برای ایران بود و یک سیاست مضر برای دیانت اسلام. ایرانی باید خودش ایرانی باشد، سیاستش هم ایرانی باشد. روی ایرانی بودن هم میایستد.»
1299 شمسی/ کودتای سوم اسفند و دستگیری شهید مدرس و تبعید به قزوین
حدود نیمه شب سوم اسفند 1299 ش رضاخان و نیروهایش توانستند وارد تهران شوند و احمد شاه را وادارند که حکم رئیس الوزرایی سیدضیاء الدین طباطبایی را صادر کند. اولین اقدام کودتاچیان دستگیری تمام کسانی بود که احتمال می دادند به مخالفت با آنها برخیزند. پیرو همین سیاست آیت الله مدرس را دستگیر کردند. وی چند روزی در محل قزاقخانة قدیم زندانی بود تا این که به قزوین تبعید شد و تا پایان کار کابینة سید ضیاء در تبعید باقی ماند.
1300 شمسی/ عضویت شهید مدرس در مجلس چهارم شورای ملی
آیت الله مدرس توانست با رای مردم تهران به مجلس چهارم راه یابد. در این مجلس او رهبر جناح اکثریت و نایب رئیس اول مجلس بود.
1302 شمسی/ مجلس پنجم و تقابل شهید مدرس با سردار سپه
رضاخان سردار سپه که در فکر برقراری جمهوری و تغییر سلطنت بود،با کمک طرفدارانش موفق شد در انتخابات مجلس پنجم ، نمایندگان طرفدار خود را به مجلس راه دهد، اما هنوز آنقدر قدرت نداشت که بتواند مانع ورود مخالفینش به مجلس شود. آیت الله مدرس نیز توانست به عنوان نماینده تهران به مجلس پنجم راه یابد و رهبر اقلیت مجلس شود. مجلس پنجم در 22 بهمن 1302 شروع به کار کرد.
1304 شمسی/ مجلس پنجم و خلع سلطنت قاجاریه
در 9 آبان 1304 ش طرفداران رضاخان که در مجلس اکثریت داشتند ؛ ماده واحدهای را که متضمن خلع سلطنت از قاجارها بود تسلیم مجلس شورای ملی کردند. اکثریت مجلس در اختیار هواداران رضاخان بود و مخالفت جناح اقلیت مجلس به رهبری مدرس کاری از پیش نبرد. مخالفین فقط توانستند پس از ایراد سخنرانی و اعلام مخالفتشان جلسه مجلس را به عنوان اعتراض ترک کنند و آیت الله مدرس نیز با بیان این جمله که «صد هزار رأی هم بدهید خلاف قانون اساسی است». غیر قانونی بودن جلسه را اعلام کرد. پس از خروج مخالفین ازمجلس، خلع سلطنت از قاجاریه به رأی گذاشته شد و به تصویب رسید.
1307 شمسی/ ضرب و شتم شهید مدرس و تبعید به خواف
سرتیپ درگاهى رئیس شهربانى تهران ، در شب دوشنبه شانزدهم مهرماه 1307 به همراه چند پاسبان مسلح به منزل مدرس رفته ، پس از مضروب و مجروح کردن اهل خانه و زیر کتک گرفتن شهید مدرس وى را سر برهنه و بدون عبا دستگیر کردند و به قلعه خواف تبعید نمودند.
1316 شمسی/ شهید راه قانون و آزادگی
شهید مدرس بعد بعد از تحمل 9 سال دوران تبعید در قلعه خواف کاشمر، در دهم آذر 1316 شمسی 3، به دست سه نفر به نامهاى جهانسوزى ، خلج و مستوفیان ، با چای سمی مسموم شد و سپس با انداختن عمامه شهید مدرس به دور گردنش در حین نماز، او را به شهادت رساندند. شهید مدرس در کنار زندگی و مبارزات سیاسی خود، از تحقیق در علوم و معارف دینی نیز غافل نبود و در طول حیات سیاسی و اجتماعی خود، آثار و تالیفات ذیل را داشتند:
- تعلیقه بر کفایه الاصول آخوند خراسانى .
- رسائل الفقهیه که به کوشش استاد ابوالفضل شکورى بتازگى انتشار یافته است .
- رساله اى در ترتب (در علم اصول فقه )
- رساله اى در شرط متاءخر (در اصول )
- رساله اى در عقود و ایقاعات .
- رساله اى در لزوم و عدم لزوم قبض در موقوفه .
- کتاب حجیه الظن (در اصول )
- شرح رسائل شیخ مرتضى انصارى .
- حاشیه بر کتاب النکاح مرحوم آیه الله شیخ محمد رضا نجفى مسجدشاهى .
- دوره تقریرات اصول میرزاى شیرازى .
- رساله اى در شرط امام و ماءموم .
- کتابى در باب استصحاب (در علم اصول .)
- کتاب احوال الظن فى اصول الدین .
- شرح روان بر نهج البلاغه .
- اصول تشکیلات عدلیه با (همکارى دیگران )
- زندگینامه ((خودنوشت )) که براى روزنامه اطلاعات فرستاده است .