شاید زمانی خرید و فروش و معامله در ازدواج رایج بوده، اما زمان اون رسیده که این رفتار بدوی رو مورد بازنگری قرار بدیم:در بعضی از کشورها، دختر را در میدانهای عمومی نمایش میدادند تا مگر از میان مردان کسی خواستار و خریدار او شود؛مردم سومالی چنین عادت دارند که دختر را بیارایند و او را، سواره یا پیاده، در میان بوهای خوشعطر و عود حرکت دهند تا دامادهای داوطلب تحریک شوند و بهای بیشتری بپردازند.ا
شاید زمانی خرید و فروش و معامله در ازدواج رایج بوده، اما زمان اون رسیده که این رفتار بدوی رو مورد بازنگری قرار بدیم:در بعضی از کشورها، دختر را در میدانهای عمومی نمایش میدادند تا مگر از میان مردان کسی خواستار و خریدار او شود؛مردم سومالی چنین عادت دارند که دختر را بیارایند و او را، سواره یا پیاده، در میان بوهای خوشعطر و عود حرکت دهند تا دامادهای داوطلب تحریک شوند و بهای بیشتری بپردازند.از آماری که در دست است هیچ برنمیآید که زنی از چنین نوع زناشویی شکایت داشته باشد، بلکه کاملا قضیه برعکس است و زنان به بهایی که در مقابل خریداری آنان پرداخته میشده افتخار میکردند و زنی را که بدون فروخته شدن تن به ازدواج با مردی میداد تحقیر میکردند، چه در نظر آنان ازدواجی که بر بنیان عشق و محبت صورت میگرفته و مسئله پرداخت وجه در کار نبوده، همچون کسبی نامشروع بوده، که بدون پرداخت چیزی منافعی عاید شوهر میگردیده است.از طرف دیگر، رسم چنان بود که پدر عروس، در مقابل هدیه یا پولی که از داماد میگرفت، هدیهای نیز به او میداد، که رفته رفته مقدار آن ترقی کرده و به اندازه هدیه داماد رسیده است. پس پدران ثروتمند از آن پیشتر رفته، بر مبلغ هدیه افزودند تا دختران خود را بهتر به شوهر بفرستند؛به این ترتیب است که قضیه همراه کردن جهیز با عروس به میان آمد؛ در واقع این دفعه پدر عروس است که داماد را میخرد، یا لااقل دو عمل خرید پهلو به پهلوی یکدیگر سیر میکند.