گروه دالتون که با نام "برادران دالتون" نیز معروفند، خانوادهای شامل هم مردان قانون و هم یاغی در غرب وحشی آمریکا در خلال سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۲ بودند.تخصص آنها در زمینه غارت بانک و قطار بود. ایشان ابتدا با برادران یانگرز همکاری میکردند که گروهی به نام جیمز یانگر گنگ با رهبری جسی جیمز بود و بعداً از آنها جدا شدند.سه نفر از برادران دالتون به نامهای گرت متولد ۱۸۶۸ ، باب متولد ۱۸۶۹ و امت متولد ۱۸۷۱ بودند. برادر چهارم به نام ویلیام هم یاغی بود اما با گروه وایلد بانچ همکاری میکرد.
اجساد "برادران دالتون" پس از کشته شدن در یک سرقت از بانک غرب وحشی؛ ایالات متحده؛ 1892
گروه دالتون که با نام "برادران دالتون" نیز معروفند، خانوادهای شامل هم مردان قانون و هم یاغی در غرب وحشی آمریکا در خلال سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۲ بودند.تخصص آنها در زمینه غارت بانک و قطار بود. ایشان ابتدا با برادران یانگرز همکاری میکردند که گروهی به نام جیمز یانگر گنگ با رهبری جسی جیمز بود و بعداً از آنها جدا شدند.سه نفر از برادران دالتون به نامهای گرت متولد ۱۸۶۸ ، باب متولد ۱۸۶۹ و امت متولد ۱۸۷۱ بودند. برادر چهارم به نام ویلیام هم یاغی بود اما با گروه وایلد بانچ همکاری میکرد.اعضای اصلی باند دالتونها تشکیل شده بود از گرت، امت و باب و دو یاغی دیگر به نام بیل پاور و دیک بردویل که در دزدی از قطار و فرار با اسب مهارت داشتند.در یکی از مشهورترین سرقتها اعضای این باند تصمیم عجیبی گرفتند، آنها در نخستین ساعات صبح پنجم اکتبر 1892 تصمیم گرفتند در روز روشن همزمان از دو بانک در شهر کوچک کافیویل در کانزاس دزدی کنند.آنها گمان میکردند این جسارت آنها باعث شهرت بیشتر و البته موفقیت بیشترشان خواهد بود اما کاملاً در اشتباه بودند. زیرا مردم که دیگر از دزدیهای این باند خسته شده بودند، تصمیم گرفتند خودشان دست به کار شده واز شر این یاغیان خلاص شوند.وقتی باند دالتونها به شهر رسیدند، اسبهای خود را به حفاظهای کنار یک خیابان خلوت و کم رفت و آمد بسته و به دو گروه تقسیم شدند.دو نفر از برادران دالتون، یعنی باب و امت به بانک مرکزی شهر رفته و سه نفر دیگر به بانک کاندان حمله کردند، از شانس بد دالتونهاف یکی از شهروندان چهره یکی از برادران را شناسایی کرده و به سرعت، خبر را در شهر پخش کرد.او فریاد میزد «دالتونها در حال دزدی از بانک هستند.»تا خبر در شهر پخش شود و مردم برای مقابله با آنها آماده شوند، کار باب و امت تمام شده و آنها مشغول ریختن پولها در ساک بودند، در همین مدت کوتاه، مردم سلاحهای خود را برداشته و بانکها را محاصره کردند.زمانی که باب و امت از بانک مرکزی خارج شدند، مردم شهر از هر طرف به آنها شلیک کرده و آنها را مجبور کردند تا دوباره به داخل بانک بازگشته و پناه بگیرند.همین فرصت کافی بود تا عده بیشتری از مردم در اطراف دو بانک جمع شوند. در این لحظه تیری که از تفنگ یکی از شهرندان شلیک شد از پنجره وارد بانک شده و با بازوی بردویل برخورد کرد.پس از یک درگیری وقتی باب و امت اوضاع را کمی آرامتر دیدند تصمیم به خروج از بانک گرفتند اما بار دیگر باران تیر بر سر آنها بارید و باب نیز کشته شد.تنها کسی که آنقدر خوششانس بود که توانست با جراحات بسیار زیاد از این حادثه جان سالم به درببرد، امت دالتون بود.به غیر از افراد باند دالتونها 4 نفر از مردم و کلانتر شهر یعنی «چارلز کانلی» نیز در این درگیری کشته شدند .امت پس از مرخص شدن از بیمارستان محاکمه شده و به حبس ابد محوم شد، اما پس از 14 سال به خاطر رفتار خوبی که از خود نشان داد، مورد عفو قرار گرفته و از زندان آزاد شد.پس از آزادی، امت کارهای خلاف گذشته را کنار گذاشته و به شغل نویسندگی و بازیگری مشغول شد.