در دوره سلطنت آقا محمد خان قاجار، خانهای قجر در ولایات ایران حکم می راندند که اکثراً «قوانلو» و بعضاً «دولو» بودند. ولی در اوایل سلطنت فتحعلیشاه، حاجی ابراهیم خان کلانتر_اعتمادالدوله_ رفته رفته خویشانش را یکی پس از دیگری به حکومت گماشت تا جاییکه در سراسر ایران منطقه ای نبود که از حیطه نفوذ فامیل او_هاشمی_ برکنار مانده باشد.
جوان و تاریخ- کشکول
در دوره سلطنت آقا محمد خان قاجار، خانهای قجر در ولایات ایران حکم می راندند که اکثراً «قوانلو» و بعضاً «دولو» بودند. ولی در اوایل سلطنت فتحعلیشاه، حاجی ابراهیم خان کلانتر_اعتمادالدوله_ رفته رفته خویشانش را یکی پس از دیگری به حکومت گماشت تا جاییکه در سراسر ایران منطقه ای نبود که از حیطه نفوذ فامیل او_هاشمی_ برکنار مانده باشد.
سرانجام نفوذ روزافزون خانواده هاشمیه، سبب تحریک حسادت نزدیکان و اطرافیان شاه شد و ایشان شاه را از قدرت شیطانی جهود زاده جدید الاسلام به هراس افکندند. فضل الله منشی در تاریخ ذوالقرنین در این رابطه می نویسد:
«... بر حسب امر اعلی، چنین تدبیر کردند که در روزی معین، حاجی و متعلقانش هر جا هستند اسیر بند و گرفتار کمند خاقان ظفرمند گردند و کسانی معتمد به اطراف ولایات فرستادند و در روز غره شهر ذیحجه 1215 حاجی و کسانش را زنجیر سیاست بر پا نهادند و اوضاعی که سالیان دراز چیده بودند، در یک روز برچیده شد.»
چنین بود که روز اول ذی الحجه ۱۲۱۵ قمری (۲۶ فروردین ۱۱۸۰ه. ش.) او را دستگیر کردند و به طالقان فرستادند. حدود یک ماه بعد به دستور شاه قاجار، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند. اموال حاجی به نفع شاه ضبط شد و سمتش به میرزا محمدشفیع آصفالدوله رسید. در قتل عام خانواده هاشمیه، از کلیه کسان و فرزندان ابراهیم خان کلانتر، تنها دو فرزند خردسالش باقی ماندند و این دو طفل که دو قلو بودند، یکی علیرضا نام داشت که همان موقع مقطوع النسل، و بعدها معتمد حرم فتحعلیشاه شد و دیگری علی اکبر نامیده می شد که چون به مرض آبله دچار بود و مردنی به نظر می رسید به امان خدا رهایش کردند.تقدیر چنین بود که آن طفل مردنی زنده بماند و چراغ خانواده قوام و هاشمی را که می رفت به خاموشی گراید روشن نگهدارد، و از سر نو نطفه یکی از بزرگترین فامیلهای اشرافی ایران، به اهتمام او بسته شود. توضیح آنکه تنها بازماندهٔ او سرسلسلهٔ تباری شد که در انتها به قوامالملکهای شیرازی میرسید و آخرین آنها علی قوام داماد رضاشاه و نخستین همسر اشرف پهلوی بود.