در دین گوید که آفریدگان گیتی را به سیصد و شصت روز آفریدم که شش گاه ِ گاهنبار است ، ( که ) به سالی انگاشته ( شود ). همی نخست روز بشود ، پس شب آن روز را گیرد و درآید. ) کتاب بندهشن – کتاب آفرینش در آیین زرتشت –
تاریخ ِ آغاز ِ مراسم باشکوه عید نوروز به جمشید شاه بازمی گردد. او که در زمان سلطنت در آبادانی ِ ایران و آسایش خاطر ِ مردم از هجوم بیگانگان ، نقش بسیاری داشت. روزی سفر یا در واقع معراجی با تخت زرینش به آسمان ( بسوی خورشید ) داشت ، پس از بازگشت دین را تجدید و آن روز را (( نوروز)) نامید. این گاهنبار ( جشن ) ( که از آن در گاتهای زرتشت نامی برده نشده و تنها در یکی از یشتها بنام فروردین یشت ، ذکر و ستایش این گاه نگاشته شده ) پس از جمشید شاه سال به سال بر اهمیت و فراگیری آن افزوده شد. در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز بعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه ( نه فقط زرتشتیان ) اجرا می شده. با هجوم قوم عرب و نفوذ فرهنگ اسلامی و تطبیق فرهنگ ایران ِ زرتشتی با اسلام ، برداشتهای اسلامی از سنتهای ایرانی از جمله نوروز صورت گرفت.
از آنجمله از زبان و قلم اندیشمندان اسلامی رفت که : خداوند حضرت آدم را در اول فروردین آفرید و پیامبر گرامی اسلام ، حضرت علی (ع) را در این روز در دشت غدیرخم به امامت و ولایت معرفی کرد و ... به این ترتیب نوروز و صدها سنت اصیل ایرانی به مدد فرهنگ تطبیقی و التقاطی ِ خاص ایران به سنتهای اسلامی وارد شد. البته عید نوروز مخالفین هم داشته است . امام محمد غزالی در کیمیای سعادت سفارش می کند که : (( ایرانیان ، جشن ِ نوروز و سده را نگیرند،چراغانی نکنند ، لباس ِ نپوشند،حتی عزاداری کنند تا مجوس از بین برود، )) ماه فروردین را ماه ِ فَروَهَرها یا فَروَشی ها می نامند. و آن عید اموات است. درین ماه بدلیل رستاخیز ( نو شدن ِ موقت دنیا ) پرده ی میان زنده گان و مردگان به کناری رفته و ارواح ِ نیک ِ درگذشتگان به ملاقات ِ زندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی ، نیز از همین اعتقاد نشات می گیرد. ارواح ِ نیک بصورت افرادی که رویشان پوشیده ست به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نیز به آنان به رسم یادبود و برکت هدیه ای می دهند. و نیز تمیز کردن خانه ها و روشن کردن چراغها و شمعها در زمان تحویل سال برای رضایت خاطر و هدایتِ فرورها ست. در روز ابتدای فروردین ، که بنام ِ پاک و برکت دهنده ی اهورامزدا( خدای پاک ) مزین شده است ، خورشید وارد برج حَمَل شده و جهان از نو آفریده می شود. ایرانیا قدیم برای استقبال از سبزی ِ بهاران ، 25 روز مانده به فروردین بر 12 ستون ِ خشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. ( 12 ستون ، اشاره به اعتقاد ِ کهن ِ قرار گرفتن ِ جهان بر روی 12 ستون ) ششمین روز ِ فروردین که بنا به نظرات بسیاری محققان و موبدان زرتشتی ، سالروز تولد زرتشت اسپنتمان است ، به نوروز ِ بزرگ معروف است. (( آورده اند که در بامداد ِ آن روز به کوه ِ بوشنج شخص ِ خاموشی که دسته ای از گیاهان ِ خوشبو در دست دارد ساعتی نمایان است ، سپس پنهان می شود و تا سال ِ دیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی گردد. و نیز : در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند و دلیل ِ آن همان خود شستن و پاکیزگی ست. پارسیان در تمامی روزهای فروردین خانه های خود را چراغانی کرده و چوبهای خوشبو می سوزانند و شمع ها را روشن نگاه می دارند. خوانچه ای پهن می کنند که بر آن هفت چیز که نامشان با حرف ِ سین شروع شده باشد می گذارند ( هفت سین ). مانند : سبزه : نمودار ِ گلهای زیبا و زینتی ، سرسبزی و خرمی . سیب : میوه ای بهشتی و نماد ِ زایش . سمنو : از جوانه ی گندم ، نمود رویش و برکت . سنجد : بوی برگ و شکوفه ی آن محرک ِ عشق و دلباختگی ست. و ... آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد ِ نور و روشنایی و شفافیت است. معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره ی هفت سین هست که نماد ِ نطفه و باروری و زایش است. نیز در اساطیر ِ ایران ، جهان ، تخم مرغی شکل است ، آسمان چون پوسته ی تخم مرغ و زرده اش نمودگار زمین است. ماهی ِ زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی ست. ... و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ِ ایران عزیزمان پراکنده ست . در بعضی از کشورهای شرق آسیا مانند چین ، هند و پاکستان نیز هر ساله مراسمی شبیه به نوروز انجام می شود.