نیروهای انگلستان، در حالی که مردم یک شهر از گرسنگی به جان آمده بودند، آذوقهای را که از شکم گرسنه همان مردم زده بودند ، هنگام عقب نشینی در برابر نیروهای عثمانی برای آنکه به دست حریف نیفتد، یکجا از بین بردند. کتاب حاضر درباره یکی از تلخترین دورههای تاریخی ایران بود و نویسنده آن را هولوکاست خوانده است.
نویسنده درباره مبحث هولوکاست در مقدمه کتاب می نویسد:
سال 1919 که ایران تحت استعمار انگلیس بود، به خاطر متمرکز نبودن بحث مدیریت کارآمد، سقوط قاجار و روی کارآمدن دولت پهلوی، باعث شد که انگلیسیها مایحتاج غذایی خود را از ملت ایران تامین کنند. ارتش انگلستان برای تدارک آذوقه مورد نیاز نفرات خود در ایران، به جای وارد کردن آذوقه از هندوستان، اقدام به جمعآوری و خرید گندم و جو و سایر مایحتاج مردم گرسنه و قحطی زده ایران میکند. نیروهای انگلستان، در حالی که مردم یک شهر از گرسنگی به جان آمده بودند، آذوقهای را که از شکم گرسنه همان مردم زده بودند ، هنگام عقب نشینی در برابر نیروهای عثمانی برای آنکه به دست حریف نیفتد، یکجا از بین بردند. کتاب حاضر درباره یکی از تلخترین دورههای تاریخی ایران بود و نویسنده آن را هولوکاست خوانده است.
در قسمتی از کتاب نیز آمده است:
عملکرد ارتش انگلستان در ایران مسبب اصلی تشدید فاجعه قحطی بزرگ بوده است. این ارتش با خرید مقادیر زیادی از غله و موادغذایی از بازار ایران باعث افزایش قیمت مواد غذایی شد و مردم ایران را از این مواد محروم کرد. جالبتر این که مانع واردات مواد غذایی از آمریکا، هندوستان و بین النهرین به ایران میشد و همچنین از پرداخت درآمدهای نفتی به ایران استنکاف میکرد. اسناد وزارت جنگ نظامی انگلیس در رابطه با ایران سالهای 1914 تا 1921 هنوز در حالت طبقهبندی شده قرار دارند و اعلام شده که تا سال 2053 علنی نخواهد شد. البته هیچ تضمینی نیست که بعد از این پنجاه سال هم علنی شود.