گروهی از کشورها موسوم به جهان سوم به ابتکار جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، ژنرال ژوزف تیتو رئیس جمهور یوگسلاوی و سوکارنو نخست وزیر اندونزی تلاش کردند تا نیروی سومی را پایه گذاری نمایند. به همین منظور، رهبران بیست و پنج کشور آسیایی و آفریقایی در باندونگ اندونزی در هیجدهم آوریل 1955 گرد هم آمدند و شالوده جنبشی را ریختند و نام جنبش عدم تعهد را بر آن نهادند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و استقرار نظام دو قطبی در فضای سیاست بین الملل و شکل گیری جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، جهان به دو گروه ( که به بلوک شرق و غرب معروف شدند ) تقسیم گردید. بلوک غرب به رهبری امپریالیسم آمریکا و بلوک شرق به رهبری کمونیسم شوروی.
اما در این میان، کشورهایی نیز بودند که هر یک به دلیلی اقدام به عرض اندام و خودنمایی کردند و اعلام نمودند که مستقل بوده و تعلق خاطری به هیچ کدام از دو گروه فوق ندارند. در همین راستا، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هندوستان در سال 1947 میلادی اظهار داشته بود که سیاست عمومی، اجتناب از سیاست قدرت و عدم الحاق به هر گروهی علیه گروه دیگر است. ما باید با هر دو بلوک رفتاری دوستانه داشته باشیم و در عین حال به هیچ کدام وابسته نباشیم. هر دو بلوک فوق العاده نسبت به یکدیگر بد گمانند همانگونه که کشورهای دیگر با سوظن به این دو بلوک می نگرند.[i][1]
گروهی از کشورها موسوم به جهان سوم به ابتکار جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، ژنرال ژوزف تیتو رئیس جمهور یوگسلاوی و سوکارنو نخست وزیر اندونزی تلاش کردند تا نیروی سومی را پایه گذاری نمایند. به همین منظور، رهبران بیست و پنج کشور آسیایی و آفریقایی در باندونگ اندونزی در هیجدهم آوریل 1955 گرد هم آمدند و شالوده جنبشی را ریختند و نام جنبش عدم تعهد ( Non Align Movement ) را بر آن نهادند.[ii][2]
در طول کنفرانس، دو جبهه متشکل از کشورهای مختلف به وجود آمد که گروه نخست از هند و اندونزی پیروی میکرد و طرفدار سیاست استعمارزدایی بود و جبهه دوم از کشورهایی چون پاکستان، سیلان، ترکیه و عراق تشکیل میشد که موضع مخالفت با کمونیسم را در پیش گرفته بود. سرانجام با کوششهای نهرو هر دو جبهه در یک گروه فراگیر علیه استعمار و استثمار از نوع غربی یا شرقی متحد شدند و به این ترتیب، نطفه عدمتعهد در کنفرانس 1955میلادی در باندونگ اندونزی بسته شد.[iii][3]
کنفرانس کشورهای آسیایی و آفریقایی که در سال 1955 میلادی در شهر باندونگ اندونزی برگزار شد یک اجتماع جهان سومی به شمار می رفت که برای نخستین بار کشورهای از استعمار رهیده آسیایی و آفریقایی را گرد هم آورد. در واقع، این کنفرانس مقدمه ای برای شکل گیری نهضت عدم تعهد به شمار می رفت. به تعبیری میتوان گفت که این کشورها هرگز به دنبال ایجاد بلوک سومی در مقابل دو بلوک قبلی نبودند، بلکه به دنبال این بودند تا با احتراز از دنباله روی از دو بلوک، راه جدیدی را برای استقلال خود انتخاب کنند.
در نخستین اجلاس رسمی جنبش که در سال 1961 در شهر بلگراد برگزار شد، شرکت کنندگان تعریفی را از عدم تعهد ارائه دادند که دولت های عضو باید واجد آن باشند:
1. پیگیری سیاست مستقل مبتنی بر همزیستی مسالمت آمیز.
2. عدم مشارکت در ائتلاف های نظامی چند جانبه.
3. پشتیبانی از جنبش های آزادی بخش و استقلال طلبانه.
4. عدم مشارکت در پیمان نظامی دو جانبه با ابر قدرت ها.[iv][4]
اهداف و اصول جنبش عدمتعهد
احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، کاهش تشنجات و تضادهای موجود در روابط بینالمللی ناشی از تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب، مخالفت با شرکت در اتحادیههای نظامی و خود داری از واگذاری پایگاه های نظامی به بلوکها، پشتیبانی از منشور ملل متحد و نیز اصول مسلم حقوق بینالملل، خود مختاری تمامی ملل جهان و آزادی تمامی سرزمینهای تحت استعمار، همکاری مثبت بین المللی، مبارزه با توسعه نیافتگی اعم از اقتصادی و سیاسی، سیاست ناپیوستگی، حل مسالمتآمیز اختلافات، مبارزه با نژادپرستی، لزوم خلع سلاح با نظارت بینالمللی و امضای قرارداد خلع سلاح از سوی قدرتهای بزرگ، ایجاد سنتزی از ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم برای گسترش روابط کشورهای جهان سوم.[v][5]
نشست های برگزار شده اعضای جنبش عدم تعهد
اعضای جنبش عدم تعهد تاکنون پانزده نشست داشته اند که به آنها اشاره می شود:
1. اجلاس بلگراد در کشور یوگسلاوی سابق در سال 1961
2. اجلاس قاهره در کشور مصر در سال 1964
3. اجلاس لوزاکا در کشور زامبیا در سال 1970
4. اجلاس الجزیره در کشور الجزایر در سال 1973
5. اجلاس کلمبو در کشور سریلانکا در سال 1976
6. اجلاس هاوانا در کشور کوبا در سال 1979
7. اجلاس دهلی نو در کشور هندوستان در سال 1983
8. اجلاس حراره در کشور زیمباوه در سال 1986
9. اجلاس بلگراد در کشور یوگسلاوی سابق در سال 1989
10. اجلاس جاکارتا در کشور اندونزی در سال 1992
11. اجلاس کارتاگینا در کشور کلمبیا در سال 1995
12. اجلاس دوربان در کشور آفریقای جنوبی در سال 1998
13. اجلاس کوالالامپور در کشور مالزی در سال 2003
14. اجلاس هاوانا در کشور کوبا در سال 2006
15. اجلاس شرم الشیخ در کشور مصر در سال 2009
از زمان شکل گیری جنبش عدم تعهد، ابر قدرت ها تمام تلاش خود را به کار گرفته بودند تا مانع اتحاد و یکپارچگی کامل میان اعضای این جنبش شوند، چون اتخاذ استراتژی عدم تعهد از جانب کشورهای جهان سوم در تقابل با سیستم موازنه قدرتی که آمریکا و شوروی با بلوک بندی های ناشی از جنگ سرد به دنبالش بودند قرار داشت. یعنی ایالات متحده آمریکا معتقد بود که عدم وابستگی کشوری به بلوک غرب که آمریکا سردمدار آن به شمار می رفت در واقع به معنای دشمنی آن کشور با آمریکا به حساب می آمد.
می توان گفت که وجود جنبش عدم تعهد در زمان جنگ سرد و جناح بندی دو بلوک شرق و غرب، سدی در برابر این بلوک بندی به شمار می رفت و نیز نقش مهمی در استقرار صلح جهانی ایفا کرده است. همواره یکی از سیاست های اصلی جنبش عدم تعهد استعمارزدایی بود که با توجه به همین استراتژی، بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی از سلطه استعمار گران رها شدند و عصر نوینی را در حیات سیاسی خود آغاز کردند.
از جمله مواردی که سبب ناکامی هایی در جنبش عدم تعهد برای دست یابی به اهدافش شده است را می توان در این نکات خلاصه کرد؛
1. وجود گروه بندی های داخلی در جنبش عدم تعهد.
2. ترکیب ناهمگون اعضا از مواردی است که دولت های غیر متعهد را در رسیدن به اهدافشان با نا کامی مواجه ساخته است.
3. ناسیونالیسم؛ علیرغم آنکه از ابتدای تشکیل جنبش سعی بر آن بود تا سنتزی از ناسیونالیسم و انتر ناسیونالیسم به وجود آید ولی عملاً منمافع ملی هر یک از اعضا، مصالح همگانی و آرمانهای با ارزش جنبش را تحت الشعاع خود قرار داده است.
4. اعمال نفوذ قدرت های بزرگ از عواملی است که باعث بروز نا کامی هایی در رسیدن دولت های غیر متعهد به هدف هایشان شده است.[vi][6]
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال 1991 میلادی و به تبع آن از بین رفتن سیستم دوقطبی در سطح نظام بین الملل، برخی را عقیده بر این بود که دیگر جنبش عدم تعهد کارویژه ای نخواهد داشت، زیرا این مهم زمانی معنا داشت که دو گروه در مقابل هم قرار داشتند و این جنبش به عنوان نیروی سوم نقش متعادل کننده را در روابط بلوک شرق و غرب بر عهده داشت. با همین استدلال بود که کشور آرژانتین خروج خود را از این جنبش اعلام کرد.
در مقابل، نگاه دیگری وجود دارد که معتقد است با فروپاشی شوروی نه تنها از اهمیت و اعتبار جنبش عدم تعهد کاسته نشده، بلکه بر اهمیت آن نیز افزوده شده است. زیرا در زمانی که دو بلوک در مقابل هم قرار داشتند، هر یک از آنها با بالانس کردن طرف مقابل جلوی یکه تازی های رقیب را می گرفت و مانع از اعمال نفوذ بیش از حد آن قدرت می شد، ولی در حال حاضر و با توجه به تک قطبی بودن نظام بین الملل، کشورهایی که با این نظام همسو نیستند در معرض تعرض از جانب این سیستم هستند، لذا ضروری است تا با تقویت هر چه بیشتر جنبش ها و اتحادیه هایی همانند جنبش عدم تعهد از ترکتازی های کشورهایی نظیر آمریکا جلوگیری شود.
جنبش عدم تعهد با داشتن بیش از 120 عضو می تواند جایگاه بسیار مهمی در ساختار بین الملل ایفا کند که این مهم با توجه حضور برخی کشورهای قدرتمند در این جنبش و با اعتماد و خودباوری این کشورها به توانایی های خودشان امکان پذیر می نماید.