ویلیام جمیز دورانت"، مشهور به "ویل دورانت"، نویسنده و تاریخ نگار مشهور در پنجم نوامبر سال 1885 میلادی در "نورث آدامز" ماساچوست به دنیا آمد.او با اینکه می خواست کشیش شود، اما در دانشگاه، بیشتر دانش ها، از زیست شناسی گرفته تا آموزش و پرورش را تجربه کرد و سرانجام پس از خواندن کتاب "اخلاق" اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت، آن را تا دکترا ادامه داد و استاد دانشگاه شد و کتابهای فلسفی زیادی را تألیف کرد.هنری توماس" یک بخش از کتاب خود را با نام "بزرگان فلسفه" ویژه ی او کرده است.
اما همه ی اینها دورانت را خشنود نکرد، تا اینکه به گفته ی خود، برای "برآوردن حس کنجکاوی"، سر از تاریخ درآورد و در زمان استادی دانشگاه "کالیفرنیا"، کتاب "تاریخ فلسفه" اش را نوشت که اندیشمندان و منتقدان دانشگاه، آن را تحسین کردند. پس از آن بود که دورانت تصمیم به نوشتن "تاریخ تمدن جهان" گرفت.در سال 1912 قاره ی اروپا را گشت و در سال 1913 در دانشگاه "کلمبیا" سرگرم تحصیل زیست شناسی و فلسفه شد و از محضر استادانی همچون "دیویی" بهره برد.او برای نوشتن هر بخش از کتاب به گوشه ای از دنیا سفر می کرد؛ از این رو برای تهیه مدارک تاریخی و انجام تحقیقات لازمْ سه سفر به دور دنیا انجام داد و اندوخته های علمی خویش را افزایش بخشید
از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن. هدف او نوشتن جلد اول کتاب تاریخ تمدن با نام "مشرق زمین، گهواره ی تمدن" بود. پس از چاپ جلد اول، سفرهای دور دنیای او آغاز شد که 50 سال ادامه یافت. در نهایت در سال 1975 نگارش تمامی سی جلد کتاب و همچنین سفرهایش به پایان رسید.وی در این کتاب توانسته است با بهره گیری از آثار مورخان دیگر، از "هرودوت" تا "آرنولد توینبی"، که از ابتدای تاریخ بشر تاکنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را به وجود آورد.با انتشار کتاب ده جلدی تاریخ تمدن ویل دورانت، این اثر به زودی به کتابی شگفتانگیز و پرفروش تبدیل شد و در عرض مدت کوتاهی علاوه بر به ارمغان آوردن شهرت برای نویسنده، به 12 زبان دنیا ترجمه گردید. این شاهکار بزرگ در بین آثار مورخان نامدار و صاحبان ابتکار رقیب ندارد و در تمام جهان، به عنوان یک کتاب آگاهی بخش، مورد ستایش قرار گرفته است.بر خلاف دیگر تاریخنگاران که تنها تمرکزشان بر رویدادهای تاریخی و سیر تمدن بشری بود، وی در اثر خود به عوامل تمدنساز در طول تاریخ نیز توجه نمود. ویل دورانت در این ارتباط بیان داشت:تمدن رودی است با دو ساحل، اما بیشتر تاریخ نگاران تنها به خودِ رود توجه دارند."برخلاف اکثر مورخین او دیدگاه دیگری را مطرح میکند که در آن حواشی تاریخ و تمدن (ساحلها)، میتوانند به اندازه ی خود متن تاریخ مهم باشند. به نظر او، همه ی مردمانی که در طول تاریخ، خانه و مجسمه ساخته یا شعر سراییده اند نیز در شکل گیری تمدن نقش داشته اند.او با نهایت فروتنی بیان کرده است که بدون همسر دلبندش، "آریل"، موفق به نوشتن تاریخ تمدن چند جلدی خود نمی شد که کار تحریر آن نیم قرن طول کشید.سخنرانی های ویل دورانت درباره ی ادبیات ایران در دهه ی 1950 در دانشگاه "کلمبیا"، ادبیات ایران را به جهانیان شناساند. وی یک جلسه ی تمام، تنها به تفسیر این بیت حافظ پرداخته بود:"غلام و بنده ی آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه قید تعلق پذیر آزاد است دورانت درباره ی "فردوسی" گفته است که در میهن دوستی، همتای فردوسی به دنیا نخواهد آمد و از این بابت، ایران، سرزمینی منحصر به فرد در سراسر جهان است.ویل دورانت در کتاب "درسهایی از تاریخ" که در سالهای آخر زندگی خود نوشت، می گوید:"تاریخ ملتها را باید با توجه به پدیده های علمی جدید نوشت."دورانت 96 سال عمر کرد و سرانجام در هفتم نوامبر سال 1981 بدرود حیات گفت.