مسلمانان هنگامی که نسبت به اهمیت وجودیشان در جهان و اهمیت تمدنشان بین دیگر تمدنها آگاه شوند، از عواملی که باعث عقبماندگی آنها از دیگر ملتها میشود، دست برمیدارند و در برابر افراد و تمدنهایی که به دنبال تفرقه در جامعهشان هستند، میایستند. آنها باید بدانند که جایگاه امروزیشان نسبت به 50 سال گذشته بسیار متفاوت است.
نویسنده در بخشی از این کتاب مینویسد:
«نگاه اسلام به انسان نگاهی میانه است. نگاهی بین خداوندگاری او و به حاشیه راندنش. انسان در نگاه قرآنی، خلیفه خداوند روی زمین است، او وکیل خداوند است بر روی زمین. او با نقشِ وکالت خود در زمین تصرف میکند، نه به صورت مستقل و خودسر و این مطابق پیمان و معاهدهای است بین او و خداوند که احکام و ضوابط آن بیان شده است. همان چیزی که آموزههای الهی آن را به «دین» تعبیر میکنند. دیدگاهی که اسلام در بعد نظری و عملی در تعامل با دیگر تمدنهای انسانی تقدیم میکند، اسلام را به لحاظ ساختاری و فکری دارای قدرت رهبری زندگی بر روی این کره خاکی معرفی میکند، آن هم با صلاحیت و چابکی بالا. اسلام این امید را به انسان میدهد که با سعادت و کرامتی که خداوند به او عطا کرده زندگی کند، به دور از هر ساختار و نیروی سلطهگر، همانطور که به همین شکل با دیگر نظامها و تمدنها برخورد میکند.»
علامه فضلی در پاسخ به سئوالی درباره «رهنمود عملی برای جمع کردن مسلمانان و تبدیل آنها به قدرت تمدنی پیشرو» بیان میکند:
«این موضوع با بیداری و هوشیاری پیوند خورده است. مسلمانان هنگامی که نسبت به اهمیت وجودیشان در جهان و اهمیت تمدنشان بین دیگر تمدنها آگاه شوند، از عواملی که باعث عقبماندگی آنها از دیگر ملتها میشود، دست برمیدارند و در برابر افراد و تمدنهایی که به دنبال تفرقه در جامعهشان هستند، میایستند. آنها باید بدانند که جایگاه امروزیشان نسبت به 50 سال گذشته بسیار متفاوت است. در حال حاضر به شکل ویژهای زیر ذرهبین دیگر جوامعاند و حساب دیگری برای آنها باز میکنند، چرا که آنها وجودشان را در بُعد فرهنگی و فکری به شکل عمومی ثابت کردند. در حال حاضر هم تلاشهای زیادی در دولتهای اسلامی برای تبدیل جوامعشان به جوامعی صنعتی با اقتصادی قوی در حال انجام است، چرا که اقتصاد نقش ویژهای در نفوذ و اعمال قدرت در جهان دارد. بنابراین انتظار داریم که هر کس دلش برای اسلام میتَپَد اختلافات جوامع ما را به سمت اتحاد پیش ببرد تا تفرقه. این چنین است که میتوانیم در را به روی نفوذ دشمنان ببندیم، خصوصاً که هنوز ضعفهایی داریم و مجالی برای بروز چنین حالتهای تفرقهآمیزی نداریم.»