با انتشار اثری که پیش روی دارید، برگی دیگر بر کتاب قطور «آلاحمد پژوهی» افزوده میشود. حال و قال عرصه فرهنگی و روشنفکری جامعه ما، نشان میدهد که پدیده آلاحمد هنوز برای موافقان و مخالفان موضوعی جذاب و درخور گفتگوست. حجم گسترده مدح و ذمیکه از او میشود ،نمایانگر آن است که وی همچنان در ساحت فرهنگ و سیاست ایران نفس میکشد.
در صفحه 586 کتاب و در بخش زندگی شمس آل احمد، آمده:
من فکر می کنم ضربه محمی که تقریبا کار شمس را تمام کرد و نشان داد که دیگر به آخر خط رسیده است، همان اتفاق تعیین کننده ای بود که باعث قطع رابطه اش با دوستان جدید شد. این قضیه هم پیامد یکی از آخرین سخنرانی هایش بود. خودش می گفت: من در آن سخنرانی، با حسن نیت و البته کمی هم با سرخوشی، خاطرات و روابط خودم با یکی از مسئولان را مطرح کردم و از ان شخصیت با تعابیر خیلی خودمانی و خصوصی نام بردم، البته بدون کوچک ترین سوء نیت و قصد اسائه ادب، ولی وقتی که خبر این سخنرانی را احتمالا با آب و روغن های اضافی به گوش ان مسئول می رسانند، توسط یکی از کارکنان دفتر، برای آقا شمس پیامی فرستاده می شود که دو بخش داشته: یک بخش ان گله گزاری و انتقاد از شمس بوده به خاطر به کار بردن آن گونه تعابیر خودمانی در یک مجلس عمومی و بخش دیگر هم قرار دادن آقا شمس بر سر یک دو راهی، بدین صورت که از این به بعد در هنگام نام بردن از آن مسئول، یا از تمام عناوین رسمی سیاسی استفاده خواهید کرد و یا ... تعبیر خشنی که لفظ مودبانه اش، سکوت کامل است. این ضربه، آقا شمس را حسابی گیج کرد و بعد از چند روز حیرت و درماندگی، کارش به بیمارستان کشید.
در توضیحات محقق درباره کتاب می خوانیم:
با انتشار اثری که پیش روی دارید، برگی دیگر بر کتاب قطور «آلاحمد پژوهی» افزوده میشود. حال و قال عرصه فرهنگی و روشنفکری جامعه ما، نشان میدهد که پدیده آلاحمد هنوز برای موافقان و مخالفان موضوعی جذاب و درخور گفتگوست. حجم گسترده مدح و ذمیکه از او میشود ،نمایانگر آن است که وی همچنان در ساحت فرهنگ و سیاست ایران نفس میکشد. موافقان، مکتب او را همچنان قابل اقتباس و استناد میدانند. در اثبات این ادعا کافی است به حجم فروش آثارش، پس از نزدیک به پنج دهه از درگذشت او، نگاهی بیفکنیم که همچنان چند ناشر مهم کشور را سر پا نگه داشته است.مخالفان اما، اگر او را حریف قدرتمندی نمیانگاشتند، همچنان تمامیتوش و توان خود را صرف تخطئه و تخریب او نمیکردند، اگرچه به نظر میرسد در این امر چندان توفیقی نداشتهاند. به هر روی اگرطرح مسئله و دعوت اصحاب فکر به اندیشیدن پیرامون آن ،از فرائض روشنفکری است، به نظر میرسد آل احمددر انجام این وظیفه توفیقی شگرف داشته است، به طوری که ذهن دانشوران جامعه،اعم ازموافق ومخالف و سالها پس از درگذشت وی، همچنان درگیر مقولات مطرح شده توسط اوست.