تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود، برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود.بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار "پتراشفسکی" محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند.
تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود، برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود.بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار "پتراشفسکی" محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند.تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند.22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند.چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام "داستویفسکی" است و تزار دستور لغو حکم او را داده.این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت.وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.