در بخش رابطه ایران با عراق آمده است:
مباحث مربوط به نگرش ایران نسبت به بعثیها و گرایش آنها به سمت شوروی، درخشان هستند. ایران که با موساد همکاری میکرد سعی داشت تا پای آمریکا را نیز به این دسیسه باز کرده و با استفاده از کردها رژیم عراق را نگران کند تا این امکان برای ایران فراهم شود و اروند رود (که مرز آبی میان دو کشور بوده و پیش از آن نیز مرز حکومت صفوی با امپراتوری عثمانی به شمار میرفت) را به دست بیاورد. عراق پیش از آغاز جنگ هشت ساله ۸۸-۱۹۸۰ به دنبال دستیابی به این مسیر آبی بود. منابع متعددی که الوندی فراهم میکند نشان میدهند که شاه این عملیات مخفیانه را آغاز کرد ولی زمانی که اعمال نفوذش بر بغداد ثمر داد و عهدنامهٔ ۱۹۷۵ الجزایر امضا شد و مرزهای رسمی دو کشور بر پایهٔ خط تالوگ رودخانه تعیین شد، ناگهان از این حمایت دست کشید. در این زمان دولت فورد در آمریکا بر سر کار آمده بود و چارهای نداشت جز اینکه همراه ایران از این درگیری مخفیانه بیرون بیاید، همانطور که نیکسون و کیسینجر ایران را در آغاز این درگیری همراهی کرده بودند.
در تشریح سیاست دو ستونی می خوانیم:
سیاست «دو ستونی» نیکسون که در تفاهمنامهٔ ۹۲ امنیت ملی هم مشخص شده بود، ایران (در اولویت) و عربستان سعودی را ضامن ثبات خلیج فارس میشمرد. با این وجود، این شاه است که به دو ستون دیگر - نیکسون و کیسینجر - متکی است. پس از سال ۱۹۷۴ تنها یکی از این ستونها یعنی کیسینجر در کاخ سفید باقی ماند. در این سال نیکسون کنارهگیری کرد، فورد به ریاست جمهوری رسید و درآمد نفتی ایران به شدت افزایش یافت و به حدود ۱۸ میلیارد دلار رسید. علیرغم موقعیت شاه در اوپک، او در تحریم نفت شرکت نکرد.