بر پایه یادداشتهای روزانه «کالیستنسCallisthenes» مورخ رسمی اسکندر و محاسبات تقویمی، 12 آگوست سال 330 پیش از میلاد، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی «پرسپولیس» شاه نشین وقت در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس ـ تکاب در کُهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران به فرماندهی «آریو برزن Ario Barzan» ساتراپ منطقه رو به رو و متوقف شدند و این هنگ 1000 تا 1200 نفری چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش انبوه اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود.
بر پایه یادداشتهای روزانه «کالیستنسCallisthenes» مورخ رسمی اسکندر و محاسبات تقویمی، 12 آگوست سال 330 پیش از میلاد، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی «پرسپولیس» شاه نشین وقت در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس ـ تکاب در کُهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران به فرماندهی «آریو برزن Ario Barzan» ساتراپ منطقه رو به رو و متوقف شدند و این هنگ 1000 تا 1200 نفری چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش انبوه اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. [در آن زمان شهر شوش پایتخت اداری و پرسپولیس پایتخت سلطنتی ـ شاه نشین ایران بود. در تابستانها، اداران دولتی از شوش به همدان منتقل می شدند. برخی از سازمانهای دولتی ایران هم در شهر بابِل استقرار داشتند.].
سرانجام آن هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و آریو برزن فرمانده دلیر آن نیز برخاک افتاد.
مورخ اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در گاوگاملا Gaugamela (کردستان کنونی عراق ـ ناحیه اربیل) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در «گاوگاملا» با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که درحال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و «آریو برزن» در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد.
دلاوری های ژنرال آریو برزن، یکی از فصول تحسین برانگیز تاریخ ایرانیان را تشکیل می دهد و نمونه ای از جان گذشتگی ایرانی در راه میهن را بازتاب می دهد.
آریو برزن و مردانش درست 150 سال پس از ایستادگی لئونیداس در برابر ارتش خشایارشا در ترموپیل، که آن هم در ماه آگوست [نهم و دهم آگوست سال 480 پیش از میلاد] روی داد مقاومت خودرا به همان گونه در برابر اسکندر آغاز کرده بودند. اما فرق میان مقاومت لئونیداس و آخرین ایستادگی «آریو برزن» در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته و آخرین سخنانش را بر سنگ حک کرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشند، ولی [گویا] تصمیم گرفته شده بود که مجسمه «آریو برزن» را از دروازه شهر یاسوج به گوشه ای خلوت منتقل کنند. چرا؟. اگر به فهرست درآمدهای توریستی یونان بنگریم خواهیم دید که بازدید از بنای یادبود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هرسال میلیونها دلار درآمد گردشگری داشته است. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان می برند: "ای رهگذر، به مردم لاکونی (اسپارت) بگو که ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم.". [قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد.]. لئونیداس پادشاه اسپارتی ها بود که در آگوست سال 480 پیش از میلاد، دفاع از تنگه ترموپیل در برابر حمله ارتش ایران به خاک یونان را برعهده گرفته بود.