در ص 27 کتاب می خوانیم:
یکی دیگر از ابعاد کمتر شناخته شدۀ کودتای ۱۳۳۲، عملیات روانی ساخته و پرداختۀ سیا علیه مصدق و حزب توده است؛ موضوعی که در گزارش تحقیقی ویلبر، به تفصیل بیان شده است. او از جمله به کارکرد عوامل اصلی ایستگاه سیا در تهران یعنی کیوانی و جلیلی و همچنین عوامل بریتانیا یعنی برادران رشیدیان اشاره میکند. نیروهایی که مسئول توزیع پول و خوراک اطلاعاتی علیه مصدق در میان فعالان سیاسی و مطبوعات هدف بودند. آنها همچنین مسئول سازماندهی نیروهایی بودند که قرار بود با انجام اقدامات ایذایی به اسم اعضای حزب توده به بدنام کردن هرچه بیشتر این حزب بپردازند. ویلبر با اشاره به کمکهای سیا به پیشبرد اهداف جنگ روانی شامل تبلیغات خاکستری علیه دولت و تبلیغات سیاه علیه حزب توده مینویسد: «توافق شد که ایستگاه بلافاصله با تبلیغات خاکستری سیاست جدید حمله به دولت مصدق را آغاز کند. تبلیغات خاکستری به تبلیغاتی گفته میشود که اشارۀ روشنی به منبع آن نشده است. این در مقابل تبلیغات سیاه است که به خاطر بیاعتبار کردن متهم به همکاری کردن به منبع آن استناد میشود. ایستگاه این خط مشی را به عوامل خود مخابره کرد و به برادران رشیدیان در اینتلیجنس سرویس منتقل نمود. از گروه هنری سیا خواسته شد تا تعداد قابل توجهی کاریکاتورهای ضد مصدقی تهیه کند.»
در ص 47 کتاب آمده است:
مسئولیت تهیه این اقلام تبلیغاتی که ۲۸ تیرماه، یک ماه پیش از کودتا به تهران رسید، با دونالد ویلبر بود که پیشتر نیز در سال ۱۳۲۸ با سفر به ایران در تبلیغات پروژۀ بدامن علیه شوروی شرکت داشت. اوج استفاده از اقلام تبلیغاتی سیا علیه مصدق در دوران برگزاری رفراندوم انحلال مجلس هفدهم بود، چنانکه به نوشتۀ ویلبر: «در خلال روزهای رفراندوم، ایستگاه گزارش مفصلی از تلاش چندجانبۀ عوامل خود برای بهرهبرداری از غیرقانونی بودن این رفراندوم، پیش از این حادثه و خلال آن، ارائه کرد. بیانیههای یک رهبر مذهبی در این روزها نیز بر همین نکته تاکید داشت. ایستگاه خاطرنشان کرد که بیست روزنامۀ محلی به شدت مخالف مصدق بودند و پانزده کاریکاتوری که توسط ادارۀ مرکزی سیا علیه مصدق تهیه شده بود در طول هفتۀ برگزاری رفراندوم در این روزنامهها چاپ شده بود.»
در ص 51 می خوانیم:
یک هفته مانده به کودتا، شدت گرفتن جنگ روانی علیه مصدق، با اقداماتی علیه حزب توده همراه شد که این حزب را به عنوان خطری بزرگ برای استقلال کشور و دین مردم معرفی میکرد. ویلبر با اشاره به آنچه تبلیغات سیاه علیه حزب متحد شوروی در ایران میخواند، نوشته است: «عوامل سیا با به راه انداختن تبلیغات سیاه به اسم حزب توده، به هشدار دادن به رهبران مذهبی تهران توجه جدی داشتند و این رهبران را تهدید میکردند که اگر با مصدق مخالفت کنند، با مجازات سختی مواجه میشوند. تماسهای تلفنی تهدیدآمیزی به اسم حزب توده با آنها صورت گرفت و یکی از چند بمبگذاری ساختگی در منزل این رهبران به اجرا درآمد.»