مقدم پیش از مرگش افرادی را از ساواک به دولت موقت معرفی کرد و آنها در دولت موقت مشغول به کار شدند. اعضای اداره هشتم هم از جملۀ این افراد بودند که به نخستوزیری رفتند و اداره ضد جاسوسی را دوباره برپا کردند.» اما منوچهر هاشمی آخرین رئیس ادارۀ هشتم ساواک یکی از معاونانش را عامل برقراری این ارتباط و آغاز همکاری میان اداره هشتم و دولت موقت میداند. او میگوید: «اولین ادارهای را که به کار گرفتند، ادارۀ من، اداره کل هشتم بود. یکی از معاونینم رفت پیش استادش که با نخستوزیر بازرگان ارتباط بسیار خوبی داست.
در صفحات 90 تا 91 کتاب می خوانیم:
فعالیتهای ضد جاسوسی ساواک در «اداره هشتم» متمرکز بود، جایی که منوچهر هاشمی به مدت ۱۵ سال ریاست آن را برعهده داشت. آیتالله صادق خلخالی اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب که ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک را به جوخه اعدام سپرد، معتقد بود «مقدم پیش از مرگش افرادی را از ساواک به دولت موقت معرفی کرد و آنها در دولت موقت مشغول به کار شدند. اعضای اداره هشتم هم از جملۀ این افراد بودند که به نخستوزیری رفتند و اداره ضد جاسوسی را دوباره برپا کردند.» اما منوچهر هاشمی آخرین رئیس ادارۀ هشتم ساواک یکی از معاونانش را عامل برقراری این ارتباط و آغاز همکاری میان اداره هشتم و دولت موقت میداند. او میگوید: «اولین ادارهای را که به کار گرفتند، ادارۀ من، اداره کل هشتم بود. یکی از معاونینم رفت پیش استادش که با نخستوزیر بازرگان ارتباط بسیار خوبی داست. گفته بودیم آرشیوی بسیار ارزنده و مال مملکت و حیف است به دست این و آن بیفتد و از بین برود. بازرگان خودش او را خواسته بود و به [ابراهیم] یزدی معرفی کرده و یزدی به آن اداره آمده و این سازمان را گشته بود... بعد هم [شهید مصطفی] چمران آمد و برادرش را آنجا گذاشت. آن اوایل مدتی هم پسر بازرگان بود. به هر صورت اولین ادارهای که به کار گرفتند، اداره هشتم بود... در یکی دو سال اول من با سیستم ارتباط داشتم، ولی بعد ارتباط قطع شد.»
هرچند هاشمی اشارهای به نام معاونش نمیکند اما پرویز ثابتی مدیر امنیت داخلی ساواک افرادی که با انقلابیون همکاری کردند را اینچنین معرفی میکند: «علیاکبر فرازیان مدیرکل اداره دوم ساواک یعنی امور اطلاعات بود. او موقعی که سرلشگر ولیالله قرنی، ریاست رکن ۲ ارتش را داشت، آجودانش بود، به همین دلیل مقارن انقلاب در آمریکا بود و به ایران برگشت و بعد با تیمسار کاوه ۱۰ ماهی برای بازرگان و چمران و یزدی کار کردند... البته شایعاتی هم بود که او در ترور شهریار شفیق (فرزند اشرف پهلوی) دست داشت، اما من گفتم که او چنین جربزهای ندارد! یزدی و چمران... رفتند یک بخش از ساواک را گرفتند و بعد فرازیان را برگرداندند که مدتی کار کرد. بعد از اینکه بازرگان از قدرت برکنار شد، یزدی به فرازیان و کاوه گفته بود ما نمیتوانیم امنیت شما را تامین کنیم و بهتر است از کشور خارج شوید، آنها هم خارج شدند.»