سفیر امریکا در ایران،ویلیام سولیوان درخاطرات خودتحت عنوان "مأموریت در ایران" به مطالبی که رهبران آمریکادر در دوران انقلاب ایران و غالباً برای دفاع از موضع خود دربرابر انقلاب اشاره کرده اند ودر خلال آن به جزئیات گفتگوهای خصوصی و محرمانۀ خود با شاه واقداماتی که به منظور توقف جریان انقلاب ایران یا تغییر مسیر آن به عمل آورده ، پرداخته است.
در زمینه سیاست نظامی و بین ا لمللی محدرضا پهلوی ضمن اشاره به نقطه ضعف در برنامه های خرید اسلحه و فساد و سوءاستفاده های کلان حاشیۀ این امر ، مینویسد (ص 81)
باید متذکر شوم که تنها ایالات متحده فروشنده اسلحه به ایران نبود.انگلیسیها وسائط نقلیه سنگین و تانکهای چیفتن به ایران می فروختند ،فرانسوی ها تجهیزات نیروی دریائی وناوچه های جنگی ، آلمانها هم مشغول بستن قرار دادهایی برای ساختن زیردریائی برای ایران بودند و حتی روسها هم از این نمد کلاهی داشتند و اتومبیل های زره پوش و وسائط نقلیه سبک و کامیون و تجهیزات توپخانه به ارتش ایران می فروختند. قسمت اعظم فروش اسلحه آمریکا به ایران مربوط به هواپیما و تجهیزات دفاع ضد هوائی و بعضی از وسایل پیشرفته نیروی زمینی بود و سفارش ساختن چند رزمناو به امریکا تازه ترین سفارش مهم خارج از این حدود بود.سلاحهای سبک را بیشتر خود ایرانیها با مدرنیزه کردن صنایع نظامی که قبل از جنگ جهانی دوم بوسیله آلمانیها بنیان نهاده شده بود می ساختند ونکته جالب توجه اینکه در مدرنیزه کردن این صنایع اسرائیلی ها نقش عمده ای داشتند....با کمک کارشناسان اسرائیلی بعضی از سلاحهای ساخت اسرائیل برای استفاده نیروی مسلح نیز ساخته می شد.
در سیاست مذهبی و روابط محمدرضا شاه با روحانیت نیز مینویسد: (ص 90)
روابط روحانیت با شاه در دوران سلطنت وی همیشه یکسان نبود.در اوائل سالهای 1950 رهبران مذهبی ایران با حمایت از دکتر مصدق در مقابل شاه موضع گرفتند .ولیدر سال 1953 همین رهبران مذهبی به علت اختلافاتی که با همکاری حزب توده در براب رمصدق گرفتند و راه بازگشت شاه را به سلطنت هموار ساختند.بعد از سقوط مصدق تا چندین سال روابط رهبران مذهبی با شاه تا حدی متعادل وگاه حسنه بود تا اینکه از اوائل 1960و بدنبال اعلام برنامۀ اصلاحات ارضی از طرف شاه مرحلل نوینی ازمبارزه بین روحانیت شیعه و شاه آغاز شد.