شاه در روز پانزدهم آبان، طی سخنانی خطاب به مردم، روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری را اعلام کرد. تیمسار فردوست، این واقعه را چنین توضیح میدهد:
" محمدرضا تنها شانس خود را در دولت نظامی میدانست و ازهاری را بهترین مهره تشخیص داد زیرا یک آمریکایی تمام عیار بود. درست است که ازهاری یک افسر پشت میز نشین بود، ولی ارتشبد بود و سالها ریاست ستاد ارتش را داشت و آمریکاییها در پشت او بودند."
فردوست در جای دیگری، باز هم به نقش آمریکاییها در روی کار آمدن دولت ازهاری اشاره میکند:
" ناکامی دولت آشتی ملـّی شریف امامی روشن بود و تظاهرات هر روز اوج بیشتری میگرفت و امام در پاریس به شدت خواست سقوط سلطنت و اخراج محمدرضا از کشور را مطرح میساخت. محمدرضا تصمیم گرفت که بار دیگر شانس خود را امتحان کند و با راهنمایی آمریکاییها دولت نظامی ازهاری را سرکار آورد."
ارتشبد ازهاری یکی از عناصر شاخص و با نفوذ بهائی بود که در کابینه خود نیز از برخی عناصر بهائی مانند سپهبد سعادتمند (بهعنوان وزیر اطلاعات و جهانگردی) استفاده کرد.57
فریده دیبا (مادر فرح) نیز راجع به ازهاری چنین میگوید:
"ازهاری بیشتر از آن که به پادشاه وفادار باشد، به آمریکاییها وفادار بود. آن طوری که محمدرضا میگفت، ازهاری در موقع تحصیل نظامی در آمریکا جذب آمریکاییها شده و به توصیه آنها مراتب رشد و ترقی را پیموده و به ریاست ستاد ارتش رسیده بود. ازهاری مدتها در پیمان سنتو، دست راست آمریکاییها بود."
در یک سند " خیلیمحرمانه " سازمان سیا به تاریخ 27 نوامبر 1978 (6 آذر 1357) در مورد ارتشبد غلامرضا ازهاری چنین آمدهاست:
" ازهاری در اولین نطقی که بهعنوان نخستوزیر خطاب به ملت ایراد کرد، استقرار مجدد نظم را هدف عاجل و فوری اعلام کرد ... ازهاری هرگونه آشوب جدید داخلی را با شدت عملی بیشتر از آنچه جعفر شریف امامی انجام داد، سرکوب خواهد کرد ... دادگاههای نظامی به فعالیتهای ضد رژیم و موارد نقض حکومت نظامی رسیدگی خواهند کرد. سانسور مطبوعات شدید خواهد بود."
دولت ازهاری از همان روز 15 آبان به کلیه نیروهای انتظامی بخشنامه کرد: "برای حفظ امنیت و جلوگیری از ادامه تخلف عناصر آشوبطلب و اخلالگر، از فردا مأمورین انتظامی با نهایت قدرت هرگونه عملیات اخلالگرانه را به شدت سرکوب و در مواردی که نیاز به استعمال اسلحه باشد، با نظر فرمانده مستقیم یا رئیس، بلافاصله اقدام شود."
حمایت دولت آمریکا از دولت نظامی ازهاری
برژینسکی، خوشحالی خود از شنیدن خبر روی کار آمدن دولت نظامی را اینگونه بیان میکند:
" خبرهای رسیده مبنی بر اینکه شاه سرانجام اقدام به تشکیل دولت نظامی کرد، خیال مرا آسوده ساخت. من این اقدام را نشانه خوبی در نظر میگرفتم مبنی بر اینکه شاه سرانجام با بحران برخورد کرده و آماده است تا رهبری خود را به گونهای مؤثر اعمال دارد. به نظر من او با داشتن یک ارتش بزرگ در تحت فرماندهی خود، در صورت برخورد رودررو میتواند اوضاع را در کنترل گرفته و از ارتش در جهت برقراری نظم و ریشهکن ساختن فساد موجود بهرهگیرد (!)"
مارتین استانیلند نیز در کتاب خود در مورد موضع برژینسکی میگوید: در تمام طول بحران ایران، برژینسکی از اقدامات خشن و در صورت لزوم تشکیل دولت نظامی طرفداری میکرد.
گری سیک (مسئول امور ایران در شورای امنیت ملی آمریکا) نیز میگوید: برژینسکی معتقد به انجام اقدامات خشونتآمیز علیه انقلابیون بود و قاطعانه از شاه حمایت میکرد.