جوان و تاریخ- مقالات
ریشه مقاومت آمریکا برای مذاکره با مخالفان در باوری نهفته است که خود را ابر قدرت می بیند و توان تحمیل کردن شرایط خود به دیگر کشورها به جای سازگاری با آنها را دارد.این نگرش بیش از نیم قرن پیش توسط دو برادر خارق العاده که سیاست خارجی آمریکا را در طول سالهای جنگ سرد مدیریت می کردند شکل گرفت.این دو برادر، آقایان "جان فاستردالس" وزیر خارجه، و برادر کوچکتر وی "آلن ولش دالس" رئیس سازمان سیا در زمان ریاست جمهوری "آیزنهاور" بودند.برادران دالس معتقد بودند آمریکا برای دستیابی به اهدافش نیازی به سر فرود آوردند و تن دادن به مذاکره ندارند بلکه می توانند با اعمال زور خواسته هایش را جامه عمل بپوشاند.برای مثال:برادران دالس ستیزه جویانه با هرگونه مذاکره ای با اتحاد جماهیر شوروی مخالفت کردندو حتی پس از مرگ "استالین" در 1953، "گئورکی مالنکوف" رهبر جدید شوروی از همتایان سیاسی خود درخواست ملاقات کرد؛ "وینستون چرچیل" نخست وزیر بریتانیا و "جوزف لنیل" نخست وزیر فرانسه از این پیشنهاد استقبال کردند ولی "جان فاستر دالس" کاملاً مخالف این امر بود و هیچ اجلاسی برای این سران سیاسی برگزار نشد.در مثالی دیگر:در سال 1954 "دالس" در کنفرانسی در ژنو در مورد سرنوشت ویتنام سخنرانی می کرد؛ در این اجلاس نماینده کشور چین نیز حضور داشت. پیش از اینکه "دالس" واشنگتن را به مقصد ژنو ترک کند از او پرسیدند که آیا تمایل به دیدار با این دیپلمات چینی دارد؟و "دالس" پاسخ داد :«خیر،حتی اگر اتومبیلهایمان با هم تصادف کنند او را نخواهم دید.»"دالس" میل فراوانی به منزوی کردن چین داشت.امّا نکته بسیار جالب آن است که برادران "دالس" مسئول سلسله ای از وقایع هستند که ایران و آمریکا را جدا کرد.زمانی که "دکتر محمد مصدق"، صنعت نفت ایران را ملی کرد، برادران دالس برآشفتند و تصمیم به طرح نقشه ای برای کنار زدن "مصدق" از سیاست گرفتند. نقشه دوبرادر با موفقیت پیش رفت و مصدق برکنار شد.