بدین ترتیب می توان شاهد مثلثی از جنایت پیشگی بود که هر آن قادر است ظهور و بروزی چون رخداد سحرگاه جمعه دوما داشته باشد. در راس این مثلث رژیم صهیونیستی عاملیت دو ضلع دیگر یعنی غرب به رهبری آمریکا و ارتجاع به سرکردگی سعودی ها را بر عهده دارد و این کودکانی چون علی شیرخواره هستند که باید مکافات سکوت جهانی در برابر جنایت پیشگی و انتقام جویی جانیان صهیونیست را به شکل شعله های آتش با گوشت و پوست خود پذیرا باشند.
جوان و تاریخ- فرزاد اعتمادی
سحرگاه جمعه نهم مرداد همین امسال بود، این نه نوازش مادرانه که زبانه های آتش بود که چشمان وحشت زده ی «علی سعد دوابشه» نوزاد شیرخواره ی فلسطینی را از هم گشود؛ آتشی که کالبد کودکانه و بی دفاع او را در برگرفت و پیش دیدگان پدر و مادری درمانده و آشفته او را زنده زنده سوزاند.
پدر علی توانست دیگر کودک چهارساله اش را از میان شعله های آتش برهاند، اما هرگز فرصتی برای نجات نوزاد شیرخواره نیافت. شهرک نشینان صهیونیست پس از نگاشتن پیام انتقام روی دیوار خانه ساکنان روستای «دوما» در حاشیه شهر نابلس زیر تصویر ستاره داوود، با بمب های دست ساز دو خانه را هدف آتش این انتقام قرار دادند و فاجعه زنده سوزی علی 18 ماهه را رقم زدند.
پس از این حوادث کلکسیون جنایت های صهیونیست ها کامل تر از قبل شد و برگی دیگر بر کارنامه وحشیگری های آنان اضافه گردید؛ کارنامه ای که از فجایعی چون «دیر یاسین» در نخستین مراحل پایه ریزی نکبت بار رژیم جعلی اسرائیل آغاز شد و در مناطق اشغالی و کانون هایی نظیر «الدوایمه»، «حولا»، «کفرقاسم»، «خان یونس»، «صبرا و شتیلا»، «قانا» و ... صحنه هایی چون کشتار مردان و زنان و کودکان و سالخوردگان، تجاوزهای جنسی، مثله کردن قربانیان، دریدن شکم زنان باردار و سوزاندن جان و جانپناه فلسطینیان را به جهانیان عرضه کرد.
در یورش های سال های اخیر نظامیان اسرائیل به غزه در نبردهای سه گانه 2008-2009، پاییز 2012 و تابستان 2014 نظامیان صهیونیست کوشیدند ابداعات تازه ای از ددمنشی خود ارایه دهند و به این شکل اقلامی چون بمب های خوشه ای، اورانیوم ضعیف شده و فسفرسفید نیز به مجموعه پیشکش های اشغالگران قدس به صاحبان اصلی آن اضافه شد.
طرفه آنکه تمامی این جنایات در لوای حمایت تلویحی کشورهای غربی و سکوت رهبران مرتجع و خیانتکار عربی طی نزدیک به هفت دهه صورت گرفته و برآیند همه موضعگیری ها علیه این جنایات از سوی دولت های یاد شده تنها در محکومیت های بی خاصیت و ضدیت های اعلانی با شهرک سازی صهیونیست ها خلاصه شده است.
در این میان نقش آمریکایی ها در حمایت از ضدبشری ترین رژیم تاریخ از برجستگی ویژه ای برخوردار است. نوع روابط آمریکا و رژیم اشغالگر قدس که در طول دهه های گذشته از نظر در هم تنیدگی منافع و سیاست ها بی نظیر بوده سبب شده تا بسیاری ناظران از تل آویو به عنوان پایتخت دوم یا بعضاً اصلی ایالات متحده یاد کنند و از سویی دیگر اسرائیل را ایالت پنجاه و یکم آمریکا بدانند. از این رو است که دست چدنی رهبران کاخ سفید را می توان آشکارا آغشته به خون هزاران فلسطینی دید.
طی سال های اخیر سبعانه ترین جنایت های صهیونیست ها نیز تردید و تزلزلی در حمایت آمریکایی از تل آویو به وجود نیاورده است. حتی پس از آنکه اکثر کشورهای جهان از جمله دولت های اروپایی در اواسط تیرماه به پیش نویس طرح محاکمه سران رژیم صهیونیستی به دلیل ارتکاب جنایات جنگی در یورش 51 روزه رای مثبت دادند و تنها 5 کشور با رای ممتنع به آن واکنش خنثی نشان دادند، این آمریکا بود که یکه و تنها باز هم پشت سر جنایتکاران صهیونیست ایستاد.
آنچه مشخص است اینکه در جهان کنونی هیچ رژیمی را نمی توان در قساوت و جنایت همپایه رژیم اشغالگر قدس به شمار آورد. در جنگ سال گذشته غزه، اقداماتی نظیر بمباران پناهگاه های غیرنظامیان از جمله مدارس سازمان ملل، استفاده از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی و ... محکومیت های شدید بین المللی را برانگیخت اما در عمل هیچ اقدام عملی برای حمایت از فلسطینیان بی دفاع در برابر این جنایات صورت نگرفت. در این جنگ نزدیک به 2000 فلسطینی جان باختند که بیش از 80 درصد آنان غیرنظامی بودند.
نکته قابل تامل اینکه صهیونیست ها در کشتار و جنایات خود هیچ حد و مرزی نمی شناسند و طی سال های اخیر افزون بر فلسطین قلمرو دیگر کشورهای منطقه چون لبنان، سوریه، مصر و ... عرصه تجاوز این دشمنان بشریت بوده است.
در این سال ها شبکه گسترده ترور صهیونیست ها با حمایت سرویس های امنیتی غربی در سراسر جهان مخالفان و حتی منتقدان اسرائیل را از میان برداشته و ابایی از افشای این جنایات نیز در میان رهبران تل آویو وجود نداشته تا جایی که بعضاً خود از چنین افتخاراتی رونمایی و پرده برداری کرده اند!
در کنار همه این اقدامات، پیدایی دست حمایت صهونیست ها از گروه های افراطی تروریستی چون داعش وجه دیگری از ماهیت جنایت پرداز غاصبان سرزمین های اسلامی را به تصویر می کشد و همه این ها در سکوت و حمایت شماری از حاکمان دولت های جهان اسلام به ویژه سعودی ها رخ می دهد؛ سعودی هایی که بی تفاوتی آنان نسبت به سرنوشت مسلمین و بغض و کینه شان نسبت به ایران حتی آنان را به بی آبرویی روابط آشکار و مناسبات گسترده با صهیونیست ها واداشته است.
بدین ترتیب می توان شاهد مثلثی از جنایت پیشگی بود که هر آن قادر است ظهور و بروزی چون رخداد سحرگاه جمعه دوما داشته باشد. در راس این مثلث رژیم صهیونیستی عاملیت دو ضلع دیگر یعنی غرب به رهبری آمریکا و ارتجاع به سرکردگی سعودی ها را بر عهده دارد و این کودکانی چون علی شیرخواره هستند که باید مکافات سکوت جهانی در برابر جنایت پیشگی و انتقام جویی جانیان صهیونیست را به شکل شعله های آتش با گوشت و پوست خود پذیرا باشند.