خلع ید انگلستان از کانال های نفت جنوب و اعمال حق حاکمیت ملی در بهره برداری از پس افکندهای بومی،نویدبخش آزادی و استقلال و سرآغاز دوران خوشبختی و سرافرازی ملت ایران به شمار آمد و در همه جای کشور جشن ها و چراغانی ها با احساسات شورانگیز مردم همراه شد. در باشگاه حزب ایران نیز گردهمایی باشکوهی ترتیب یافت و این قصیده توسط گوینده در آنجا خوانده شد.
جوان و تاریخ- کافه هنر
خلع ید انگلستان از کانال های نفت جنوب و اعمال حق حاکمیت ملی در بهره برداری از پس افکندهای بومی،نویدبخش آزادی و استقلال و سرآغاز دوران خوشبختی و سرافرازی ملت ایران به شمار آمد و در همه جای کشور جشن ها و چراغانی ها با احساسات شورانگیز مردم همراه شد. در باشگاه حزب ایران نیز گردهمایی باشکوهی ترتیب یافت و این قصیده توسط گوینده در آنجا خوانده شد. این قصیده در خرداد ماه 1330 پس از خلع ید از شرکت غاصب نفت ایران و انگلیس که لانه جاسوسی و نیرنگهای سیاسی و خاستگاه نفوذ اهریمنی و سیاست استعماری انگلیس در ایران بود در روزنامه ها نیز چاپ شد. گوشه هایی از این قصیده در ادامه می آید:
تا که شد خلع ید از شرکت غدار قدیم
گشت کوته ز سر گنج گران دست لئیم
نیک برچیده شد آن کهنه بساطی که درو
بود ز اسباب جنایت همه آلات عظیم
منهدم گشت همان طاق و رواقی که نبود
جز اقامتگه یک مشت تبه کار مقیم
باز شد مشت یکی شرکت غدار و لیک
بسته شد دست دغل بازی و اطوار ذمیم
شیشه قهر و غضب کرد به یکباره خراب
بنگه ریمنی و مامن اصحاب حجیم