روز پانزدهم مهر 1300 در مراسم تدفین کلنل ، در شلوغی تجمع ژاندارم های هواخواه و مردمی که اشک می ریختند شعری از عارف قزوینی شنیده شد ، که بعدها در مقبره نادری مشهد ، سنگ مقبره کلنل محمد تقی خان پسیان می شود ، جوانی که مرگش در 30 سالگی نابودی خیلی از استعدادها و توانایی های مردی ذاتا رهبر بود که با کمی مدارا و گفت و گو ، می توانست زنده بماند و در پیشرفت ایران سهمی بیشتر داشته باشد.
جوان و تاریخ- کافه هنر
روز پانزدهم مهر 1300 در مراسم تدفین کلنل ، در شلوغی تجمع ژاندارم های هواخواه و مردمی که اشک می ریختند شعری از عارف قزوینی شنیده شد ، که بعدها در مقبره نادری مشهد ، سنگ مقبره کلنل محمد تقی خان پسیان می شود ، جوانی که مرگش در 30 سالگی نابودی خیلی از استعدادها و توانایی های مردی ذاتا رهبر بود که با کمی مدارا و گفت و گو ، می توانست زنده بماند و در پیشرفت ایران سهمی بیشتر داشته باشد ، نه اینکه به عنوان یاغی به حکومت قاجار به خاک سپرده شود و در حکومت پهلوی نامش از فرهنگ دهخدا حذف شود و عزاداری اش ممنوع اعلام شود و گفتن اسمش جرم باشد برای آدم هایی مثل عارف قزوینی که شوریده کلنل و آرزوهای انقلابی اش بود و بعدها ترانه گریه را در کنسرتی پر درد با رهبری ارکستر شکرالله قهرمانی در تئاتر باقراوف تهران اجرا کرد :
گریه کن که گر سیل خون گری ثمر ندارد
ناله ای که ناید ز نای دل اثر ندارد
هر کسی که نیست اهل دل ز دل خبر ندارد
دل ز دست غم مفر ندارد
دیده غیر اشک تر ندارد
این محرم و صفر ندارد
گر ز نیم چاک جیب جان چه باک
مرد جز هلاک هیچ چاره ی دگر ندارد
زندگی دگر ثمر ندارد