مقاصد ناپلئون از فرستادن گاردان به ایران در حقیقت ابراز دشمنى و مخالفت با دو دولت روسیه و انگلستان بود.ناپلئون تسلط روسیه را بر گرجستان که منجر به افتتاح روابط نزدیک بین آن دولت و دولت عثمانى مىشد،مخالف مصالح خود مىدانست و بنابراین لازم بود که از هر حیث سپاه ایران را در برابر آن دولت تقویت کند.تهدید انگلستان به وسیلهى حمله به هندوستان نیز جزو نقشه سیاسى امپراتور بود.
جوان و تاریخ- کافه هنر
مقاصد ناپلئون از فرستادن گاردان به ایران در حقیقت ابراز دشمنى و مخالفت با دو دولت روسیه و انگلستان بود.ناپلئون تسلط روسیه را بر گرجستان که منجر به افتتاح روابط نزدیک بین آن دولت و دولت عثمانى مىشد،مخالف مصالح خود مىدانست و بنابراین لازم بود که از هر حیث سپاه ایران را در برابر آن دولت تقویت کند.تهدید انگلستان به وسیلهى حمله به هندوستان نیز جزو نقشه سیاسى امپراتور بود و براى این منظور نیز تقویت سپاه ایران و ایجاد خط سوق الجیشى از کنار دریاى سیاه تا معابر شرقى فلات ایران لازم بود.به همین علت ناپلئون تعلیمات مفصل و مشروحى به سرتیپ گاردان داد که خلاصهى آن تحقیقات کامل جغرافیایى راجع به راههاى ایران و مقدار علوفه و آذوقه و وسائل حملونقل و چگونگى سپاه فعلى و تقویت آن سپاه در برابر روسیه بود.بدین منظور ناپلئون علاوه بر افسرانى که براى تعلیم سپاه ایران و تهیهى وسائل و مهمات جنگى همراه گاردان مأمور ایران شدند،عدهاى مهندس نیز براى نقشهبردارى راهها و معابر جزو هیئت اعزامى به ایران فرستاد و روىهمرفته هیئت اعزامى ناپلئون یک هیئت کامل العیار و مرکب از افسران نظامى،مهندس،توپچى،منشى،طبیب،کارگران فنى و متخصصین توپریزى بود و فتحعلى شاه کلیه مخارج این هیئت را از زمان ورود به سرحد تا موقع خروج از خاک ایران بر عهده گرفت. ناپلئون در انتخاب اعضاء هیئت اعزامى نهایت دقت را به خرج داد و کسانى را مأمور این کار نمود که تا حدى از اوضاع و احوال ایران اطلاع داشتند.در این هیئت ترهزل (Trezel) برنارد (Bernard) مهندس جغرافیا و مأمور نقشهبردار 1فابویه (Fabouille) ربول (Reboule) متخصص توپخانه لامى (Lamie) و بنتان افسر صنف مهندس وردیه (Verdier) افسر صنف پیادهنظام بودند و علاوه بر این اشخاص سه نفر از شاگردان مدرسه السنه شرقیه براى مترجمى و یک نفر طبیب و سه نفر منشى و دو نفر مبلغ مذهبى همراه گاردان حرکت کردند.مسافرت هیئت از راه آسیاى صغیر انجام گرفت و بیش از 4 ماه طول کشید و عاقبت در اوائل رمضان 1222 هجرى به سرحدّ ایران رسیدند.عباس میرزا،فتحعلى خان نورى را به استقبال ایشان فرستاد و در شوال 1222 هجرى(دسامبر 1807 میلادى)به همراهى میرزا رضا خان قزوینى وارد تهران شدند.فتحعلى شاه آنچه لازمه پذیرایى از آن هیئت بود،به عمل آورد و براى آنکه دوستى خود را نسبت به ناپلئون ثابت کند،پس از یک هفته عهدنامههاى تجارتى و صورت معاهده فینکیناشتاین را که گاردان همراه آورده بود،امضاء کرد و فرمان داد که طبق ماده 4 عهدنامه فینکناشتاین جزیره خارک براى ایجاد تکیهگاه نظامى فرانسه به نمایندگانى که از طرف گاردان تعیین مىشوند،واگذار گردد و نیز قراردادى براى خرید 20 هزار تفنگ تحویل عمال ایران شود.گاردان عهدنامههاى امضاء شده را با این قرارداد و خلاصهاى از وقایع مدت مسافرت هیئت براى وزیر خارجه فرانسه فرستاد. از اعضاء هیئت اعزامى بعضى مانند ترهزل مأمور تحقیقات جغرافیایى شدند و بنا به دستور ناپلئون راههایى را که دریاى سیاه را به معابر هند اتصال مىداد مورد مطالعه قرار دادند و نتیجه تحقیقات ایشان،مرتبا به وسیله گاردان به اطلاع وزارت خارجه فرانسه مىرسید.افسرانى که مأمور تربیت و تعلیم سپاه جدید ایران بودند،در تهران و آذربایجان به کار خود مشغول شدند و على الظاهر در حدود 35 هزار نفر پیادهنظام ترتیب دادند.فابویه متخصص توپخانه در اصفهان کارخانه توپریزى تأسیس نمود و به دستور فتحعلى شاه 20 توپ سبک صحرایى در مدت 8 ماه فراهم آورد.بنتان و لامى مأمور شدند که در اردوى عباس میرزا خدمت کنند.افواج سمنانى و مازندرانى در تهران و 20 هزار پیاده آذربایجانى در تبریز و 14 هزار نفر سرباز در اصفهان تحت تعلیم نظامى افسران فرانسه قرار گرفتند و بعد از یکسال عده سپاه تعلیم دیده به 35 نفر هزار رسید که با سواران چریک اردوى عباس میرزا متحدا در جنگهاى قفقازیه شرکت کردند.تعلیماتى که از طرف افسران فرانسوى به سربازان ایرانى داده مىشد با مشکلاتى که از حیث اختلاف روحیه و فکر و اخلاق در میان بود،به کندى پیش مىرفت و علاوه بر آن چون منظور عمده فتحعلى شاه و عباس میرزا،آشنا ساختن افراد سپاه به فنون جنگ پیادهنظام و استعمال تفنگهاى جدید بود و از طرف دیگر فشار شدید روسها در جبهه قفقازیه سرعت عمل را در تعلیم سربازان ایجاب مىکرد،همینکه یک فوج دو سه ماهه تحت تعلیم قرار مىگرفتند و مختصر آشنایى با اصول استعمال تفنگهاى جدید حاصل مىکردند،از طرف عباس میرزا به جبهه جنگ احضار مىشدند و به همین جهت افسران فرانسوى در حقیقت به تشکیل سپاه کامل العیار جدید در ایران موفق نشدند.علاوه بر آن هیئت اعزامى فرانسه نتوانست به عملیات خود در ایران ادامه دهد و سالى برنیامد که بنا به پیشآمدهاى سیاسى،گاردان با همراهان خود ایران را ترک گفت و افسران انگلیسى جانشین آنان شدند.سپاهى که هنوز به تعلیمات نظام فرانسه کاملا آشنا نشده بود،کمى بعد از خروج گاردان تحت تعلیم افسران انگلیسى قرار گرفت.