کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

در ماه سه روز صرع می گیرم

19 تير 1394 ساعت 23:18

از دور شبانی را دید که گوسفند می چرانید. به همراهان گفت: همین جا بمانید تا من با آن شبان صحبتی کنم



روزی حجاج بن یوسف (40-95 ق) -والی حجاز و عراق در عهد بنی امیه- در صحرایی با گروهی از خاصان خود می گشت.

از دور شبانی را دید که گوسفند می چرانید. به همراهان گفت: همین جا بمانید تا من با آن شبان صحبتی کنم.

سوار بر اسب خود شد و به سوی او رفت. بر او سلام کرد و شبان نیز پاسخ داد.

 

حجاج از او پرسید: ای شبان حجاج بن یوسف چگونه حاکمی است؟

گفت: لعنت خدا بر او باد که هرگز از او ظالمتری بر مسند حکومت ننشسته است. بیرحمی، خون آشامی، بی باکی، خدانترسی است و امید دارم که به زودی روی زمین از لوث وجود و ظلم او پاک شود.

حجاج گفت: مرا می شناسی؟

گفت: نه.

گفت: من خود حجاجم.

شبان ترسید و رنگش تغییر کرد.

حجاج گفت: نامت چیست؟

گفت: نام من وردان است و در هر ماه سه روز صرع می گیرم و دیوانه می شوم و امروز یکی از آن سه روز است.

حجاج بخندید و برفت.

علی صفی، لطائف الطوائف، 2-131


کد مطلب: 21990

آدرس مطلب :
https://www.cafetarikh.com/news/21990/ماه-سه-روز-صرع-می-گیرم

کافه تاریخ
  https://www.cafetarikh.com