گویند بعضی از دخترها را در حالت خواب از مادرهایشان جدا می کردند ، زیرا بیچاره ها راضی به تفرقه نبودند....
دختران به جای مالیات!
23 مرداد 1395 ساعت 10:41
گویند بعضی از دخترها را در حالت خواب از مادرهایشان جدا می کردند ، زیرا بیچاره ها راضی به تفرقه نبودند....
جوان و تاریخ- سبک زندگی
عمدتا زمانی که از امنیت سخن به میان می آید، تصور می شود مخلان امنیت یک کشور یا بیگانگان هستند که با حمله و لشکرکشی و غارت، مردم و منابع یک کشور، سبب ساز فقدان امنیت می شوند و یا متخلفانی که در داخل کشور به جان و مال و ناموس مردم چشم دارند. در حالی که نا امنی می تواند از خود کسانی نشئت بگیرد که قرار است ضامن امنیت یک کشور باشند. در تاریخ ما شکاف میان ملت و دولت از همین امر ناشی می شد. این ناامنی در مورد پیکره مونث جامعه حتی پر رنگ تر نیز بود. آنچنان که گاهی به زنان به مثابه کالا و متاع نگریسته می شد و در صورتی که یک خانواده توان بازپرداخت مالیات و یا بدهی خود را نداشت، همه چشم ها متوجه ناموس آن خانواده می شد. برای به تصویر کشیدن این واقعیت نیازی نیست به تاریخ ایران باستان رجوع کنیم، حتی در ایران دو سده پیش نیز این مشکلات وجود داشت:
«وضع عامه مردم ایران در دوران قاجاریه بسیار بد بود و آنان از وضع ناهنجار اقتصادی رنج بسیار می بردند. شاهزادگان و والیان و حکام چنان زندگی را به مردم تنگ کرده بودند که در بسیاری از این موارد چون پولی در مقابل خواسته های آنان موجود نداشتند، دختران خود را به این افراد به ناچار تقدیم می داشتند، و چون در آن زمان دوره زن بارگی قدرتمندان بود و در نزد آنان بهترین کالا به حساب می آمد لذا زمانی که وضع بد اقتصادی بر گرده خانواده ها فشار می آورد، از دختران خود برای رها شدن از آن تنگناها مایه می گذاشتند.»
«از جمله در چهاردهم جمادی الاولی سال 1324 یکی از وعاظ در جریان نهضت مشروطیت طی نطقی که ایراد داشت، اینگونه دردها را آشکار بیان کرد. وی در جائی خطاب به مردم گفت: «.... حکایت قوچان را مگر نشنیده اید که پارسال زراعت به عمل نیامد و می بایست هر یک نفر مسلمان قوچانی سه ری گندم مالیات بدهد. چون نداشتند و کسی بداد آنها نرسید حاکم آنجا سیصد نفر دختر مسلمان را در عوض گندم، مالیات گرفته و هر دختری را به ازاء دوازده من گندم محسوب و به ترکمان می فروخت. گویند بعضی از دخترها را در حالت خواب از مادرهایشان جدا می کردند ، زیرا بیچاره ها راضی به تفرقه نبودند....»1
1-حسن آزاد، پشت پرده های حرمسرا، ارومیه، انتشارات انزلی، ص 325-326.
کد مطلب: 22145