هنگامی که گروهی از بازرگانان روس با " اجناس نفیسه و امتعه و اقمشه "؛ نزد نادر بار یافته بودند؛ " ... در حین حضور نواب صاحبقران از جماعت تجار و احوال و پرسش پادشاهی آقا بانو ( منظور آنا ایوانوانا می باشد. ) نمودند که زن چگونه پادشاهی می کند؟ و ارکان دولت او چگونه خدمت می نمایند؟ ایشان گفته بودند که پادشاهی ما به ارث می باشد؛ از زمان عیسی تا حال آباء و اجداد ما ذکوراً و اناثاً خدمت آن درگاه می نمایند؛ خواه زن باشد و خواه مرد که از ما طایفه خللی راه نمی یابد. نواب صاحبقران فرمودند که چه شود که بین ما و آن عقد ازدواج رو نماید که دولت یکی شود. تجاران عرض؛ که مژده بهتر از این نمی باشد. "
هنگامی که نمایندگان نادر نامه و پیشکش هایی از وی نزد " آقا بانو " بردند و امپراتور از پیشنهاد نادر مبنی بر " اتحاد و یگانگی و مواصلت فیمابین زهره و مشتری " آگاه شد در پاسخ چنین نوشت:
" ما مملکت و خود را به هیچ وجه از تو دریغ نداریم؛ اما لازم مواصلت چنان است به مذهب حضرت عیسی ( ع ) که داماد وارد حجله ناز می گردد. هر گاه شما اراده اتحاد و یگانگی دارید باید چند یومی به عنوان ملاقات وارد این دیار گردید و با هم نمک خورده بعد الیوم نظر به خواهش شما معمول خواهم داشت.
از کتاب نخستین رویاروییهای اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژووازی غرب از دکتر عبدالهادی حائری؛ ص ۱۹۸