یک شب دیدم چراغ منزل علی روشن است. نگاه کردم دیدم علی دارد گریه میکند. دیدم مقالهای در مورد حضرت رسول(ص) مینویسد و وقتی به مظلومیت حضرت رسول(ص) رسیده است، خودش دارد گریه میکند.
خاطره جالب محمدتقی شریعتی از علی شریعتی
3 ارديبهشت 1394 ساعت 22:11
یک شب دیدم چراغ منزل علی روشن است. نگاه کردم دیدم علی دارد گریه میکند. دیدم مقالهای در مورد حضرت رسول(ص) مینویسد و وقتی به مظلومیت حضرت رسول(ص) رسیده است، خودش دارد گریه میکند.
محمد مهدی عبد خدایی دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام درباره خاطره خود از محمد تقی شریعتی اظهار داشت: محمدتقی شریعتی پدر علی شریعتی نزد پدر من شیخ غلامحسین تبریزی درس تفسیر خوانده است.
وی با اشاره مصاحبه مقام معظم رهبری سال 59 یا 60 در مجله سروش که مربوط به خاطره دکتر علی شریعتی از پدرش است، گفت: در یک روز جمعهای آقای دکتر علی شریعتی به اتفاق مقام معظم رهبری به منزل پدری ما میآیند. دکتر علی شریعتی نظریات خودش را نسبت به تاریخ میگوید پدرم میگوید: اشکالی ندارد که شما چنین استنباطی از تاریخ دارید اما نظر بنده(غلامحسین تبریزی) نسبت به شما فرق دارد.
عبدخدایی ادامه داد: رهبری میگویند زمانی از منزل آشیخ بیرون آمدیم دکتر علی شریعتی به من گفت: نمیدانستم در شیعه چنین روحانیون آگاهی وجود دارد.
وی افزود: محمدتقی شریعتی قبل از انقلاب از مشهد به تهران مهاجرت کرد و پشت حسینیه ارشاد آپارتمانی تهیه کرد و آنجا زندگی میکرد. من و چند نفر دیگر به دیدنش رفتیم و مقام معظم رهبری و محمدرضا حکیمی هم در خانه آقای شریعتی مهمان بودند.
دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام ادامه داد: من به آقای محمدتقی شریعتی گفتم بعضیها در همه عمر خود قلم میزنند اما نویسنده نیستند. برخیها یک مقاله مینویسند اما نویسنده هستند! برخی تاریخ مینویسند اما مورخ نیستند اما ابن خلدون یک مقدمه نوشت و مورخ شد.
وی ادامه داد: آقای شریعتی شما یک پسر داشتید اما پسرتان پسر بود. جاودانهتان کرده است. برای همیشه نامت را زنده نگه داشت. محمدتقی شریعتی بلند شد و پیشانی مرا بوسید و زمان خداحافظی نیز دوباره مرا بوسید گفت حرف خوبی زدی.
وی افزود: پدر دکتر خاطره جالبی را نقل کرد که یک شب دیدم چراغ منزل علی روشن است نگاه کردم که علی دارد گریه میکند. دیدم مقاله ای در مورد حضرت رسول (ص) مینویسد و به مظلومیت حضرت رسول رسیده است و خودش دارد گریه میکند.
کد مطلب: 22708