این ساختار مقدمه ای شد برای از بین رفتن قاجاریه و ایجاد حکومت پهلوی با دو رکن فراماسونری در بعد روشنفکری و بهاییت در بعد مذهبی.که در واقع این دو بازویی که از مشروطه در آمده بود شاهدیم که هم رضا شاه و هم محمدرضا در حکومتشان این دو قشر نفوذ داشتند که همین ادوارد براون به شدت از بهاییت حمایت و طرفداری میکند و خود او که فراماسونر است با یک فراماسونر دیگر یعنی تقی زاده بنیانگذاران دانشکاه تهران میشوند
و به نظر شما این ساختاری که انگلیسیها ایجاد میکنند ادامه پیدا میکند بله؟
بله این ساختار مقدمه ای شد برای از بین رفتن قاجاریه و ایجاد حکومت پهلوی با دو رکن فراماسونری در بعد روشنفکری و بهاییت در بعد مذهبی.که در واقع این دو بازویی که از مشروطه در آمده بود شاهدیم که هم رضا شاه و هم محمدرضا در حکومتشان این دو قشر نفوذ داشتند که همین ادوارد براون به شدت از بهاییت حمایت و طرفداری میکند و خود او که فراماسونر است با یک فراماسونر دیگر یعنی تقی زاده بنیانگذاران دانشکاه تهران میشوند. یعنی میخواهم بگویم بحث حکومت پهلوی بدون درک نقش فراماسونری و بهاییت اصلا قابل فهم نیست.پس همین مشروطه باعث شد که این حکومت انگیسی تشکیل بشود و بعد میبینیم که تسلط انگلیس به حدی میشود که کشور ما نفت را به صورت رایگان به نوعی در اختیار انگلیسیها قرار میدهد و بعد از آن هم نهضت ملی شدن صنعت نفت نه این که واقعا بخواهند نفت را ملی کنند بلکه میخواستند نفت را از انگلیس به آمریکا بدهند.چون در واقع دوره ایست که انگلیس قدرت فراوان و مستعمراتش را از دست داده و آمریکا به عنوان ابرقدرت ظهور کرده و نهصت ملی شدن نفت هم به دنبال این هست که به صورت قانونی نفت را از اختیار انگلیس خارج کند و به آمریکا بدهد و به نوعی در اثر کودتای بیست و هشت مرداد نوعی معامله نفت بین آمریکا و انگلیس رخ داد.
و در این بین برخورد فقهای وقت با این مساله چه بود و چه شیوه ای را در واقع در پیش گرفتند در قبال این ماجرا؟
فقها به شدت با مشروطه مخالفت کردند و بیان کردند که این حکومت دینی نیست و از همانجا در واقع بحث نظریه ولایت فقیه مطرح شد که در واقع تز اولیه ش توسط محقق کرکی در دوره شاه تهماسب صفوی گذاشته شده بود و جریان بزرگی که میشود نوعی تجدد فقهی به آن گفت با نگارش کتاب دائره المعارفی جواهرالکلام آغاز شده بود و بحثهای لائیسیته در دوران پهلوی باعث شد که یک جنب و جوش و تحولی در حوزه های علمیه اتفاق بیفتد.و حوزه علمیه قم تشکیل شد که در واقع راه حوزه علمیه نجف را نرفت چون فقه گرایی و به نوعی تاریخ فقه گرایی مبنای حوزه علمیه قم واقع شد ودر همین حوزه ی فقهی با مبنای فقه نگری تاریخی نظریه ولایت فقیه توسط امام بازتولید شد.اما آن جریان اصول گرایی تا پایان با حکومت پهلوی همراهی کرد مثل مرحوم صاحب کفایه خراسانی که در مشهد همانطور که در خاطرات رهبری هم هست به شدت با مبارزه با پهلوی مخالفت میکردند و مرحوم نایینی هم حتی در دوره اول پهلوی به شدت با حکومت پهلوی همراهی کرد و شاگردان ایشان مثل مرحوم آیت الله خویی هم با مبارزه با پهلوی مخالفت میکردند.در واقع این اصولیها این مسیر همراهی با مشروطه در حکومت پهلوی که از آن جدا نبود،ادامه دادند.اما حوزه علمیه قم که مبنا را بر فقه گذاشته بود روی نظریه ولایت فقیه کار کرد و در نتیجه به این وسیله مشروطه انگلیسی را سرنگون کرد و جمهوری اسلامی را تشکیل داد.اما این مشروطه انگلیسی در دوره بعد از انقلاب سعی کرد با محوریت بحث آزادی و لیبرالیسم که در قالب روشنفکری دینی میبینیم، خودش را بازتولید کند که این قصه در حال رخ دادن است.که به نظر من اوج این قصه در خود سال 88 پیگیری شد که به یک نوعی میخواستند حگومت پهلویها را سرکار بیاورند که میدیدیم رضا پهلوی یک حضور رادیو تلویزیونی و رسانه ای پیدا کرده بود و به دنبال این قصه بود.و همین روشنفکری دینی میبینیم که به شدت دنبال این هست که جلال و مرحوم شریعتی را بکوبد که اخیرا در قالب تراژدی پروتستانیزم اسلامی مطرح شد. الان هم بحث مشروطه انگلیسی دارد بازتولید میشود در قالب روشنفکری دینی در قالب روشنفکری مذهبی و با محوریت حوزه ی فکری و فلسفی پوپری.یعنی عدالتخواهی مرحوم جلال و شریعتی در مقابل آزادی خواهی پوپری.
بعد از صحبت راجع به این زمینه ها و پیامدها تا به امروز،باز اگر بخواهیم برگردیم به دوره ی ظهور جنبش مشروطه به نظر شما اصلی ترین ویژگی جامعه ایرانی که شرایط را برای به وجود آمدن این اتفاق مهیا میکند چیست؟
همانطور که عرض کردم وابستگی اقتصادی بازار به انگلستان هست که در بعد پارچه که عرض کردم در بحث تنباکو که ماجراهایش مربوط به قبل است در بعد چای و سایر مسائل که این وابستگی قابل مشاهده هست.و در واقع همین وابستگی بود که بیشترین زمینه را فراهم کرد برای مشروطه.بعد هم که نفت پیدا شد باز هم این وابستگی نفتی در دوره پهلوی با بحثهای اقتصاد جهانی و اینها ادامه پیدا کرد.که حالا باید بحث کرد راجع به این مساله که نهضتهای ضد انگلیسی زیادی تقریبا مصادف با جنگ جهانی اول در ایران پیدا شد که بعضی هایش هم به تحریک روسها بود مثل نهضت جنگل و میرزاکوچک خان جنگلی یا در جنوب نهضت دلیران تنگستان که در واقع آنها هم با تحریک آلمانیها بود که البته انگلیسیها به کمک رضاشاه توانستند هم در شمال نهضت جنگل را لت و پار کنند و هم حرکت کلنل پسیانی را در خراسان و در مناطق مختلف هم توانستند با خرید خانهای محلی این نهصتها را سرکوب کنند مثل شیخ خزعل.که به هر حال این ماجرای وابستگی در مساله نفت هم پیداست و بعد در قصه جنگ جهانی دوم میبینیم که چطور انگلیسیها همین رضاخان را با تمام تشکیلاتش کنار میزنند و از شمال تا جنوب را در اختیار میگیرند.پس در نتیجه مهمترین ویژگی ای که باعث به وجود آمدن زمینه مشروطه شد همین وابستگی اقتصادی بود.
ادامه دارد . . .