کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گفت‎وگو با فرج‎الله سلحشور(1)

سینمای ایران؛ اتاق فرهنگی جنگ دشمن

6 تير 1394 ساعت 0:11

خلق و تولید آثار و محصولات هنری متعهد به آرمانها و ارزشهای اسلامی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در این راستا و تا به امروز گامهای بلندی ازسوی هنرمندان متعهد کشورمان برداشته شده است. نکته مهم در این باب میزان نیاز یک هنرمند ارزشی و متعهد بر مقوله تخصص و مهارت است. رابطه تعهد و تخصص در امر هنر به خصوص بحث سینما فحوای گفتگوی ما با فرج الله سلحشور کارگردان تئاتر و سینمای کشورمان را تشکیل داده است که در ادامه می خوانید.


تعهد و تخصص دو مقوله مهم در زندگی یک هنرمند است. در آغاز بفرمایید که اساسا تعریف شما از تخصص و تعهد چیست؟ به‎نظر من تعهد عهدی است که فرد با خدا می‎بندد و مسئولیتی است که در قبال اعتقاداتش دارد. اما تخصص فن، تکنیک یا فرمولی است که انسان یاد می‌گیرد. برای انسان مومن تخصص‎ تعهد ایجاد می‎کند؛ یعنی از او بازخواست می‎شود چرا این علمی که داری را به‎کار نبستی و از این توانمندی که داری استفاده نکردی. متاسفانه خیلی از متخصصین اندوخته‎‎های علمی، فنی و تکنیکی‎شان را فقط شخصی می‎بینند و گمان می‎کنند این اندوخته‎ها فقط مال خودشان است و باید به‎نفع خودشان از آن بهره‎برداری کنند درحالی‎که این‎طور نیست. آنچه که انسان دارد از سلامتی و از مال دنیا، زیبایی، جوانی، علم و... همه این‎ها نعمت‎‎هایی است که خدا به انسان داده و این‎ها را بایستی به‎عنوان انسانی که در راستای تعبد و بندگی  به‎کار ببندد.  اگر چه خیلی از مسائل را خدا به انسان داده اما چیز‎های هم هست که خود انسان تلاش کرده و اندوخته است اما این دلیل نمی‎شود بگویم چون خودم یادگرفتم پس باید در برابرش بایستم و به هیچکس پاسخگو نیستم در مجموع من تخصص را مجموع اندوخته‎‎های شخصی انسان می‎دانم و تعهد و تعبد آن بخش از مسئولیتی است که انسان در قبال اعتقاداتش دارد. تعهد و تخصص انسان مومن و معتقد باید در جهت تعبد و ایمانش باشد.

 

شما به‎عنوان یک هنرمند در حوزه مسائل هنری کدامیک را مقدم بر دیگری می‎دانید؟ بعضی‎ها می‎گویند تعهد و تخصص مثل دو بال یک پرنده هستند هر کدام که نباشد آن پرنده نمی‎تواند پرواز کند اما من این اعتقاد را ندارم چون دو بال برای یک پرنده مساوی هستند من تخصص و تعهد را مساوی نمی‎دانم من معتقدم که یک هنرمند بایستی هم تعهد و تعبد و ایمان و تقوا داشته باشد و در جهت ایمان و تقوایش تلاش کند و هم باید آن رشته‎ای را که در آن فعالیت دارد خوب بشناسد این دو مساوی نیستند بلکه دو خط تشکیل‎دهنده یک صلیب هستند منتها خط بلند‎تر تعهد و تعبد، و خط کوتاه‎تر تخصص است اما هر کدام که نباشند صلیبی وجود ندارد اینکه کوتاه‎تر است دلیل این نیست که نباشد اگر نباشد اصلا صلیب نیست ولی اگر بخواهیم نمره بدهیم به تخصص باید بدهیم هشتاد و به تعبد و تعهد باید بدهیم صد، اما اگر هر کدام نباشد صلیبی شکل نمی‎گیرد.

 

جایگاه این دو مفهوم را در سینمای ایران به‎خصوص سینمای بعد از انقلاب چگونه می‎بینید؟ باید ببینیم سینما را چه کسی بنیان‎گذاری کرده است سینما از کجا به دنیا منتشر و با چه اهدافی ایجاد شده است ما الان انرژی هسته‎ای را پیگیری می‎کنیم در زمینه انرژی هسته‎ای به تخصص رسیدیم این تکنولوژی را برای چه امری یاد گرفته‎ایم اگر برای کسب قدرت باشد خب طبیعی هست که ما باید بمب اتم بسازیم و ازش استفاده زورمدارانه بکنیم اگر نه و بخواهیم در جهت خدمت به بندگان خدا استفاده بکنیم کما اینکه ما الان داریم همین کار را میکنیم و این برای آمریکا و صاحبان قدرت که در دنیا به‎دنبال زورگویی هستند قابل فهم نیست که انسانی می‎تواند صاحب یک تکنلوژی یا یک قدرت باشد و آن‎قدرت توان تخریب و سلطه را داشته باشد اما از آن استفاده‎ای نکند. نمی‎توانند این موضوع را باور کنند چون خودشان از قدرت برای تخریب استفاده کرده‎اند برای سلطه استفاده کرده‎اند عین این هم در زمینه هنر است. به هنرمند و فیلمساز گفتند تو برای رسیدن به اهدافت برای اینکه در عرصه مسابقه زندگی از دیگران جلو بزنی بالاتر باشی برای اینکه در جشنواره‎ها اول بشوی، تو باید هنر را وسیله لذت بردن از دنیا قرار بدهی نه خدمت کردن به‎جامعه ات و هنر یک وسیله تفریحی است که هم خودت و دیگران باید فقط از آن لذت ببری و به نفسانیات و امور دنیوی ات برسی. درحالی‎که خودش یعنی نظام سلطه این استفاده را نمی‎کند و از هنر به‎خصوص سینما برای تخریب ملت‎ها استفاده می‎کند و اصلا هم به‎عنوان امر تفریحی از آن استفاده نمی‎کند فیلم می‎سازد برای اینکه ملت خودش را به اوج برساند، از این فیلم‎ها استفاده سیاسی می‎کند و برای اینکه فرهنگ خودش را به دنیا مسلط کند فرهنگ‎‎های دنیا را از بین می‎برد به فیلمساز‎های دنیا می‎گوید که شما فرهنگ کشور خودتان را نابود کنید. هرچه داستان در فرهنگ و جامعه شماست که نباید به فیلم تبدیل شود، شما باید در داستان‎ها را خلاقیت به خرج دهید. داستان‎‎های که تغییر می‎کنند دیگر ماهیتشان عوض شده. داستان‎‎های زیادی در بین ملت ایران اتفاق افتاده است ولی همین داستان بخشی از هویت ایرانی است شما این داستان‎ها را وقتی تغییرش دادید دیگر آن فرهنگ بومی تو نیست بلکه انعکاس فرهنگ توست. ارزش‎‎های اعتقادی هم همین‎طور است شما می‎خواهید در مورد زندگی امام خمینی فیلم بسازید اینکه بخواهید عین امام را بسازید که کپی کاری است اگر بتواند زندگی ایشان را عوض کند آن موقع زرنگ هستید امام حسین می‎سازید اگر بگوی نظر شخصی من این است و واقعه کربلا را تغییرش بدی آن موقع خلاق هستی به همین لحاظ است که فیلمسازی مملکت ما در اختیار اعتقادات مان نیست و در اختیار فرهنگ بومی این مملکت نیست فیلمساز ما یک هنرمند در خدمت اعتقادات جامعه‎اش نیست به او گفته‎اند که تو بایستی زشتی‎‎های جامعه ات را ببینی نه زیبای‎ها و ارزش هایش را، باید منتقد باشی، باید طرح موضوع کنی بعضی از کلمات زیبا را به‎کار می‎برند و و هنرمند هم چون از سطح شعور علم و ادراک پایینی برخوردار است نمی‎گذارند هنرمند از سطح علمی، ادراکی، اخلاقی و تربیتی بالای برخوردار باشد بایستی کسی هنرمند شود که بتوان فریبش داد و وادارش کرد به ساخت فیلمی که اسمش سیاه نگری است.

 

ادامه دارد . . .


کد مطلب: 22750

آدرس مطلب :
https://www.cafetarikh.com/news/22750/سینمای-ایران-اتاق-فرهنگی-جنگ-دشمن

کافه تاریخ
  https://www.cafetarikh.com