روزنامهی «ایندیپندنت» در 27 آذر 1368، با چاپ عکس بزرگی در صفحهی اول خود، صحنهای از یک مسجد در شمال شرقی لندن را به نمایش گذاشت و زیر آن نوشت: این یکی از هزاران مسجدی است که در آن تمامی حاضران در مسجد به نشانهی تأیید فرمان صادره از سوی امام خمینی (ره) مبنی بر مرگ رشدی، دستهای خود را بلند کردهاند.
«بسمه تعالی، انا للّه و انا الیه راجعون. به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنها را یافتند سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هرکس در این راه کشته شود شهید است، انشاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد، ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای عملش برسد. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته»[1]
این حکمی بود که توسط امام خمینی در 25 بهمن 1367 صادر شد و سرآغاز فصل جدیدی از انقلاب جهانی اسلام و مقابلهی کفر و ایمان گردید. اما این حکم به چه دلیل از سوی امام صادر شد؟ واکنش جهان اسلام به این حکم چه بود؟ اینها سؤالاتی است که نوشتار حاضر به دنبال پاسخگویی به آنهاست.
امام خمینی و مقابله با تهاجم شیطانی علیه اسلام
رویارویی غرب و شرق، بالاخص تقابل غرب با اسلام، ریشهای کهن دارد و فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. در این فرازوفرود هرچند ابتدا مسلمانان به فتوحات و برتریهای قابل توجهی در مقابل غرب دست یافتند و تمدن اسلامی شکوفایی بیسابقهای را تجربه کرد، اما دیری نگذشت که غرب به تهاجم متقابل نسبت به شرق و اسلام دست یازید و این تهاجم از زمان جنگهای صلیبی تا پایان قرن هجدهم عموماً به شکل نظامی و نه چندان موفق ادامه یافت. از قرن نوزدهم به بعد، تهاجم غرب علیه اسلام شکل همهجانبهتری به خود گرفت و غرب مسلح به صنعت و سازماندهی نوین سیاسی و اجتماعی، تلاش بیوقفهای را برای شناخت و مقابله با اسلام ترتیب داد و در این زمینه، بسیار موفق عمل کرد.
تهاجم نظامی، استعمار، ترویج ناسیونالیسم و جدا کردن ملتهای مسلمان از یکدیگر، ابداع فرقهها و نحلههای جدید و حمایت از آنها برای از بین بردن وحدت مسلمانان و... از جمله اقدامات غرب برای مقابله با قدرت اسلام و مسلمانان بود.
تقابل همهجانبهی غرب با شرق و بهویژه با ملل مسلمان در دو دههی آخر قرن بیستم، جلوهی بارزتری یافت. اینبار یک مسلمانزادهی غربزده، عروسک خیمهشببازی تهاجم شیطانی غرب علیه اسلام گردید تا با کتاب خود، ضربهای اساسی به مبانی اسلام وارد کند.
سلمان انیس رشدی که در خانوادهای مسلمان در هند متولد شده بود، بعد از سیزدهسالگی به انگلستان رفت و در رشتهی ادبیات در دانشگاه کمبریج تحصیل نمود. بیست سال زندگی در انگلستان، رشدی را کاملاً غربزده کرد و او شروع به نوشتن رمانهای متعددی نمود و در آنها اوضاع زندگی، فرهنگ، سنت و آداب اجتماعی کشورهایی چون هندوستان، پاکستان و نیکاراگوئه را به باد انتقاد گرفت.[2]
با نوشتن رمان «آیات شیطانی» علاوه بر دریافت 850 هزار پوند حقالزحمه، جوایز مختلفی نیز دریافت نمود؛ کتابش بهعنوان کتاب سال معرفی گردید، عضویت در انستیتو فیلم انگلستان، هیئت مشاورین انستیتو هنر و انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان و دریافت لقب شوالیه از طرف ملکهی انگلستان، پاداش خوشخدمتی وی به غرب بوده است.
بعد از هند، پاکستان و نیکاراگوئه، رشدی کار بزرگتری را برای غرب انجام داد و اینبار نه کشوری خاص، بلکه جهان اسلام را نشانه گرفت. وی با نوشتن رمان «آیات شیطانی» علاوه بر دریافت 850 هزار پوند حقالزحمه، جوایز مختلفی نیز دریافت نمود؛ کتابش بهعنوان کتاب سال معرفی گردید، عضویت در انستیتو فیلم انگلستان، هیئت مشاورین انستیتو هنر و انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان و دریافت لقب شوالیه از طرف ملکهی انگلستان، پاداش خوشخدمتی وی به غرب بوده است.
توطئهی فرهنگی غرب علیه اسلام محدود به انتشار کتاب «آیات شیطانی» نشد، بلکه همزمان با چاپ این کتاب که سرشار از تلمیحات موهون دربارهی پیامبر، قرآن، جبرئیل و وحی، صحابهی بزرگ پیامبر، خانواده و زنان پیامبر و... بود، فعالیتهای دیگری نیز برای مقابله با اسلام صورت گرفت؛ تصویب قانون جدیدی در مجلس لردهای انگلیس مبنی بر اینکه همهی دانشآموزان مدارس دولتی باید در برنامههای مذهبی صبحگاهی و کلاسهای تعلیمات دینی مسیحیت شرکت کنند، در حالی که نیممیلیون از این دانشآموزان مسلمان بودند، پخش رقص رقاصههای عریان همزمان با سورههای قرآن در تلویزیون آلمان غربی، ساخت فیلم «سوره البقره» که در آن موهونترین عبارات علیه اسلام به کار گرفته شده بود توسط سازمان سیا و پخش آن در بازارهای مصر و... همه نمونههایی از این تهاجم شیطانی غرب علیه اسلام بود.[3]
در این شرایط، امام خمینی بهخوبی خطری را که متوجه فرهنگ اسلامی بود درک نمودند و با اعلام حکم اعدام سلمان رشدی، گامی محکم در مقابل تهاجم غرب برداشتند.
استقبال گستردهی جهان اسلام از حکم امام خمینی
هرچند پیش از صدور حکم امام خمینی دربارهی سلمان رشدی، واکنشهای زیادی اعم از تظاهرات، سانسور و سوزاندن کتاب، در برخی از کشورهای اسلامی علیه کتاب آیات شیطانی و نویسندهی آن صورت گرفته بود،[4] اما این واکنشها در نظر رشدی و حامیان غربی او چندان جدی گرفته نمیشد و حتی رشدی انعکاس این واکنشها و تظاهرات در رسانههای جمعی را وسیلهای برای معروفیت بیشتر خود در جهان میپنداشت و احساس رضایت میکرد.
با صدور حکم ارتداد رشدی توسط امام خمینی، واکنشهای مردم و نخبگان مذهبی در سراسر جهان اسلام، جانی دوباره گرفت و اینبار برای اولینبار سلمان رشدی و حامیانش احساس خطر کردند؛ چراکه دیگر واکنش مسلمانان به معنای شهرت بیشتر رشدی نبود، بلکه شمارش معکوسی برای پایان زندگی و آرامش شیطانی وی محسوب میشد. بدین ترتیب، بلافاصله پس از انعکاس بینالمللی فتوای امام در مورد رشدی، وی بهناچار به زندگی مخفی تحت حفاظت پلیس انگلیس (اسکاتلندیار) روی آورد.[5]
الف) حمایت از حکم امام خمینی در ایران
از فردای صدور حکم امام خمینی، دولت جمهوری اسلامی ایران عزای عمومی اعلام کرد و از هستههای مقاومت حزبالله در سراسر جهان خواست که در مقابل این حرکت استکبار بایستند. وزارت خارجه سفرا و کاردارهای سفارت چند کشور اروپایی را که نسبت به فتوای امام موضعی غیرمنطقی اتخاذ کرده بودند، احضار کرد و به موضعگیری دولتهای آنها شدیداً اعتراض نمود. در ادامه همچنین دولت خواستار آن شد که موضوع کتاب آیات شیطانی در دستور کار وزرای خارجه و سران کشورهای عضو کنفرانس اسلامی قرار گیرد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز طی نامهای با بیش از 170 امضا، خواستار برخورد مناسب کنفرانس بینالمجالس با مسئلهی انتشار کتاب «آیات شیطانی» شدند.[6]
همگام با دولت و مجلس، همهی علما و صاحبنظران دینی هم پشت سر امام صف کشیدند و فتوای امام را درست، بجا و لازمالاجرا دانستند؛ حتی بنیاد 15خرداد، دو میلیون دلار برای مجری حکم امام جایزه قرار داد و گفت جایزه را روز اجرا با سود بانکیاش میدهد.[7] مردم نیز با شرکت در تظاهرات گستردهای، حمایت خود از حکم امام را اعلام کردند.
ب) بازتاب حکم امام خمینی در ممالک اسلامی
بعد از صدور حکم امام خمینی، تظاهرات وسیعی در جهان اسلام به حمایت از آن به وقوع پیوست. نخبگان و مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی در کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش و ترکیه به حمایت از حکم امام خمینی پرداختند:
در پاکستان زمانی که فتوای امام خمینی انتشار یافت، خشم مردم اوجی تازه گرفت. روحانیون و رهبران جمعیتهای اسلامی نیز همگام با مردم، نسبت به فتوای امام خمینی موضعی مثبت اتخاذ کردند و اعلام نمودند که از نظر فقهی، رشدی واجبالقتل است و فتوای آیتالله خمینی مطابق قرآن و سنت است. این حمایت بهویژه حمایت علمای اهل سنت از فتوای امام، تصویر درخشندهای از وحدت همگی مسلمانان علیه توطئهی «آیات شیطانی» را نمایان کرد.
در هند نیز فتوای امام خمینی آهنگ دل مسلمانان بود؛ پیامی بود که فریادها را در خود خلاصه میکرد. مولانا سید عبدالله بخاری امام مسجد اهل تسنن، مولانا سید علی نقوی امام مسجد جامع شیعیان، پروفسور لطیف رئیس بخش انگلیسی دانشگاه جدید مدرس و دیگر علما و شخصیتهای برجستهی هند، صدور فرمان قتل رشدی را تأیید کردند. مردم مسلمان هند نیز در منطقهی کشمیر، بمبئی و دهلی تظاهرات کردند و حرکت پرشوری را در تأیید حکم امام خمینی به نمایش گذاشتند.[8]
سلمان رشدی که تا پیش از فتوای امام، اعتراض مسلمانان را عاملی برای تقویت شهرت خود میشمرد، با حکم امام احساس خطر کرد؛ چراکه شمارش معکوس برای پایان زندگی وی آغاز شد. بلافاصله پس از انعکاس بینالمللی فتوای امام در مورد رشدی، وی بهناچار به زندگی مخفی تحت حفاظت پلیس انگلیس روی آورد.
در بنگلادش نیز هفت تن از رهبران متنفذ مذهبی در بیانیهای از مردم خواستند که تمامی نسخ کتاب آیات شیطانی را بسوزانند و ناشران آن را به کیفر برسانند. به دنبال این بیانیه، مردم مسلمان راهپیمایی گستردهای ترتیب دادند و در آن از فتوای امام خمینی حمایت کردند.
در ترکیه مردم، روحانیون، نویسندگان و شخصیتهای مسلمان از فتوای امام خمینی حمایت کردند. عزیز اوتار از رهبران شیعیان شرق ترکیه در این خصوص گفت: «فتوای امام خمینی لازمالاجراست و سلمان رشدی واجبالقتل است.»[9]
در دیگر کشورهای مسلمان از جمله کشورهای عربی، اگرچه سران سازشکار آنها در برابر تحقیر اسلام سکوت اختیار کردند، اما علمای دینی و مردم ساکت ننشسته و واکنشهای مختلفی در حمایت از حکم مرگ سلمان رشدی از خود نشان دادند. در لبنان رهبر اهل تسنن جنبش توحید اسلامی، حکم امام را مشت محکم اسلام بر دهان کفار دانست. شصت تن از علمای شیعه و سنی لبنان نیز در اجتماعی در بیروت فتوای امام را قانونی و شرعی تلقی کردند و اعلام کردند که کلیهی امکانات خود را در اختیار امام قرار خواهند داد. مطبوعات مصر نیز بهصراحت از فتوای امام حمایت کردند و جنبش اسلامی مصر نیز بر آن صحه گذاشت. در کویت، الجزایر، سوریه، سودان و... نیز حرکتهای متعددی در حمایت از حکم امام خمینی صورت گرفت.[10]
استقبال گسترده از حکم امام خمینی به کشورهای مسلمان محدود نشد، بلکه مسلمانان مقیم کشورهای غربی نیز با برگزاری تجمعات اعتراضآمیز و صدور بیانیههای متعدد، حمایت خود را از حکم امام خمینی نشان دادند. روزنامهی «ایندیپندنت» در 27 آذر 1368، با چاپ عکس بزرگی در صفحهی اول خود، صحنهای از یک مسجد در شمال شرقی لندن را به نمایش گذاشت و زیر آن نوشت: این یکی از هزاران مسجدی است که در آن تمامی حاضران در مسجد به نشانهی تأیید فرمان صادره از سوی امام خمینی مبنی بر مرگ رشدی، دستهای خود را بلند کردهاند.[11]
البته گفتنی است که علاوه بر مسلمانها، بعضی از روشنفکران و نویسندگان غیرمسلمان نیز بر سلمان رشدی ایراد گرفته و حکم امام خمینی را تأیید کردهاند. فوتیس کاتیس یونانی در نامهای به نشریهی «نئیانتروپی» برخورد قاطع امام خمینی با توطئهی انتشار کتاب «آیات شیطانی» را مورد تمجید قرار داده و مینویسد: «آیتالله خمینی یک رهبر پرارزش برای کشور و مذهبش میباشد... در حال حاضر، در همهجای دنیا همهی دینداران برخاستهاند و سرکردهی صهیونیستها یعنی رشدی را میخواهند... ایکاش که رهبری نیز برای کشور ما پیدا شود که احترام و مقام عالی ملت و مذهب را حفظ کند که هر صهیونیست مانند اسکور جزه، کارگردان آمریکایی فیلم آخرین وسوسههای مسیح، نتواند آن را خوار کند...»[12]
فرجام سخن
تقابل همهجانبهی غرب با شرق و بهویژه با ملل مسلمان در دو دههی آخر قرن بیستم، بهصورت تهاجمی شیطانی و به قلم یک مسلمانزادهی غربزده، مبانی اساسی اسلام را نشانه گرفت. امام خمینی که بهخوبی خطر توطئهی استکبار را درک کرده بود، با صدور حکم اعدام سلمان رشدی، مهر پایانی بر آغاز این تهاجم زد؛ بهویژه آنکه این حکم در جهان اسلام با استقبال گستردهای روبهرو شد. حمایت گستردهی مسلمان از حکم اعدام نویسندهی کتاب آیات شیطانی آنقدر وسیع بود که همگان بهویژه حامیان غربی سلمان رشدی را به شگفتی واداشت و نه تنها سایهای از مرگ را بر سر سلمان رشدی حاکم کرد، بلکه جبههی متحدی را در مقابل استکبار جهانی به وجود آورد.(*)
پی نوشت ها
1. صابر گرد عازبانی، پرتو آیات رحمانی در رد سلمان رشدی و آیات شیطانی، ترجمهی حسین گورژی، مهاباد، هیوا، 1380، ص 54.
[2]. فاطمه حسینی، پشت جلد یک کتاب (بررسی توطئهی آیات شیطانی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 15 تا 18.
[3]. بینام، آیات شیطانی بارزترین جلوهی دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، تهران، مؤسسهی فرهنگی قدر ولایت، 1373، ص 34.
[4]. پال اسپراک من، آیههای شیطانی و ترجمههای فارسی آن در ایران، ایرانشناسی، زمستان 1381، شمارهی 56، ص 811.
[5]. بینام، تهاجم شیطانی نقدی بر آیههای شیطانی، علوم قرآن و حدیث، بهار 1384، شمارهی 8، ص 34.
[6]. بینام، آیات شیطانی بارزترین جلوهی دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، همان، ص 14 تا 16.
[7]. مقدا د منتظری، با چشم باز؛ سلمان رشدی، تهران، ایران، 1388، ص 34 و 35.
[8]. سید عطاءالله مهاجرانی، نقد توطئهی آیات شیطانی، تهران، اطلاعات، ص 1370، ص 168 تا 171.
[9]. همان، ص 172 تا 175.
[10]. همان، ص 179 تا 183.
[11]. حسینی، همان، ص 108.
[12]. بینام، آیات شیطانی بارزترین جلوهی دشمنی استکبار جهانی با اسلام ناب محمدی، همان، ص 48.
منبع:برهان