بررسی تاریخ کُرد نشان می دهد که این قوم بزرگ آریایی، برای حفظ ملیت و آداب و رسوم اخلاق ایرانی، معتقد و پایبند و استوار و همیشه در دفاع از استقلال و ملیت ایران زمین پیش قدم بوده اند و در هر عصر و نسلی در تحکیم وحدت ملی و هماهنگی با تمدن جدید همدوش و همپای هم میهنان ایرانی خویش گام های مؤثری برداشته اند و پاک اندیشی و وطن دوستی و میهمان نوازی و جنگاوری خود را صادقانه و هوشمندانه عملاً نشان داده اند
بررسی تاریخ کُرد نشان می دهد که این قوم بزرگ آریایی، برای حفظ ملیت و آداب و رسوم اخلاق ایرانی، معتقد و پایبند و استوار و همیشه در دفاع از استقلال و ملیت ایران زمین پیش قدم بوده اند و در هر عصر و نسلی در تحکیم وحدت ملی و هماهنگی با تمدن جدید همدوش و همپای هم میهنان ایرانی خویش گام های مؤثری برداشته اند و پاک اندیشی و وطن دوستی و میهمان نوازی و جنگاوری خود را صادقانه و هوشمندانه عملاً نشان داده اند
نقش قوم در حفظ هویت ملی
بررسی تاریخ کُرد نشان می دهد که این قوم بزرگ آریایی، برای حفظ ملیت و آداب و رسوم اخلاق ایرانی، معتقد و پایبند و استوار و همیشه در دفاع از استقلال و ملیت ایران زمین پیش قدم بوده اند و در هر عصر و نسلی در تحکیم وحدت ملی و هماهنگی با تمدن جدید همدوش و همپای هم میهنان ایرانی خویش گام های مؤثری برداشته اند و پاک اندیشی و وطن دوستی و میهمان نوازی و جنگاوری خود را صادقانه و هوشمندانه عملاً نشان داده اند ( یاسمی منقول در: کوشا، 1378، 34 ).
جنبش های ملی و انقلاب اسلامی
کردها مانند سایر اقوام ایرانی در تحولات سیاسی کشور نقشی برجسته داشته اند. این نقش را می توان در نهضت هایی از جمله مشروطیت و انقلاب اسلامی ملاحظه کرد. برای مثال در نهضت مشروطه کردها نقشی قابل توجه داشتند؛ به عنوان نمونه کرمانشاهان به ویژه شهر کرمانشاه، مرکز ایالت غرب ایران در نهضت مشروطیت ایران بر ضد رژیم استبدادی قاجار سهم بسزایی داشت و از مراکز مهم این نهضت بوده و انقلاب های مشروطه و زد و خوردهای متعاقب ان که در این منطقه اتفاق افتاده است، از مهم ترین وقایع سده ی 14 هـ .ق تاریخ ایران به شمار می رود. ( افشار سیستانی، 1371، 874 ).
نقش تمام اقوام ایرانی از جمله کردها در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی انکارناپذیر است. در صحبت با مردم کردستان به صراحت می توان ریشه های انقلاب اسلامی را در این استان شناسایی کرد. مردم از دوران طاغوت در کردستان خاطرات تلخی از زندگی خود به ویژه در روستاها دارند. وجود تبعیض بین افراد شهری و روستایی و بین طبقاتی در برخورداری از امکانات اولیه، زندگی اکثریت مردم استان کردستان را تشنه اجرای عدالت کرده بود، به گونه ای که مردمان این استان، نظام جمهوری اسلامی را بانی اجرای عدالت دانستند و با تمام وجود برای ظهور و حفظ نظام جمهوری اسلامی قهرمانانه جان فشانی کرده اند.صحبت از انقلاب و تغییر و تحولات در کردستان از سالیان طولانی و قبل از انقلاب اسلامی در میان مردم به ویژه روحانیون و روشنفکران کردستانی وجود داشت و شاهد این مدعا وجود زندانیان سیاسی در بند رژیم ستم شاهی بود که آمار آن به ده ها نفر می رسید.
در اوایل شکل گیری انقلاب و قیام های مردمی علیه رژیم استبداد و خفقان شاهنشاهی، گروه های مردمی و مذهبی مورد اطمینان عموم مردم به حمایت از حضرت امام خمینی ( ره ) برخاستند که از آن به بعد سایر اقشار مردم نیز دنباله رو آن حرکت شدند. به طوری که در سال 57 مبارزه با حکومت استبداد ستم شاهی فراگیر شد و مردم کلیه شهرهای استان کردستان در سرمای شدید و زیر برف و باران با سردادن شعارهایی از قبیل « نه سازش نه تسلیم نه ذلت»، « یا فتح یا شهادت»، « استقلال آزادی جمهوری اسلامی»، « مرگ بر شاه»، «ما شاه را نمی خواهیم» و « ای شاه خائن آواره گردی خاک وطن را ویرانه کردی» نقش تاریخی خود را در سرنوشت کشور ایفا کردند.
در اوایل دی ماه 57 به خاطر شهادت عده ای از جوانان که در ماجرای تظاهرات خیابانی علیه شاه نقش داشتند، پیام های امام به مردم این دیار، شور و شوق خاصی ایجاد می کرد و به آن ها جرئت و جسارت می داد. امام خمینی ( ره ) در یکی از پیام هایشان به مردم کردستان که در تاریخ 57/10/24 صادر کردند می فرمایند: « خدمت علمای اعلام و خطبای کرام و عموم اهالی محترم کردستان ایدهم الله تعالی پس از اهدای سلام و تحیت در این موقع که وطن ما حساس ترین مراحل تاریخ را می گذراند و ملت مسلمان ایران با وحشی ترین دژخیمان روبرو هستند بر تمامی طبقات محترم کشور فرض است که با وحدت کلمه از کشور و اسلام عزیز دفاع کنند و دست خائنان و جانیان را از آن قطع کنند که غفلت از وظیفه موجب سستی نهضت اسلامی و خدای نخواسته شکست آن می شود.»
امام در ادامه پیامشان به مردم کردستان می فرمایند:« اینجانب از اهالی محترم آن ناحیه کمال تشکر را دارم که دین خود را به اسلام و مسلمین به نحو شایسته ادا نموده اند و در این نهضت عظیم سهم بسزایی داشته اند. خداوند تعالی به آن ها خیر عنایت فرماید. از قول اینجانب به دهقانان و کشاورزان محترم تذکر دهید که گول تبلیغات بی اساس را نخورید. اسلام و حکومت اسلامی برای شما احترام زیاد قائل است و با شما به بهترین وجه رفتار می کند و حتماً بدانید که حال همه طبقات در حکومت اسلامی مثل زمان طاغوت نیست که در آن همه را از هستی ساقط نمود. از خداوند تعالی پیروزی مسلمین و ملت مظلوم را خواهانم.»
در سایر مناطق کردنشین نیز همین وضعیت حاکم بود، ازجمله استان کرمانشاه که یکی از مراکز اصلی قیام علیه رژیم مستبد شاهنشاهی بود. مردم این خطه در پی درگذشت حاج آقا مصطفی خمینی اولین واکنش عمومی خود را نسبت به رژیم شاهنشاهی نشان دادند و همانند مردم سایر نقاط ایران مخالفت خود را با رژیم پهلوی به صورت تظاهرات و همچنین ایراد سخنرانی در مساجد اعلام کردند. یکی شعارهایی که در روز چهارده آبان 1357 مردم کرمانشاهان می دادند. این بود که: « بیا خمینی، وطن انقلاب است، نقشه دشمنان تو بر آب است» ( افشار سیستانی، 1371، ج1، 446 ).
اما از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان انقلاب که منافع خود را به واسطه سرنگونی رژیم پهلوی از دست داده بودند، سعی کردند با سازماندهی و راه اندازی جریانات مختلف و ارائه کمک های مادی، تسلیحاتی و ... نظام نوپای انقلابی را براندازند. در همین راستا، تشکل ها و گروهک هایی مانند دموکرات، کومله، پیکار، منافقین، فداییان خلق و حزب توده، کردستان را کانون مقابله با نظام اسلامی قرار دادند. در واقع گروهک هایی مانند سازمان منافقین، چریک های فدایی خلق، پیکار و سلطنت طلب ها که غیر بومی بودند با شعار احقاق حقوق مردم کُرد، مراکز فرماندهی خود را به کردستان منتقل کردند تا به مقابله مسلحانه با انقلاب بپردازند. علاوه بر این ها احزاب و گروه های خلق الساعه نظیر: گروه رزمندگان، اشرف دهقان، طوفان، طرفداران انور خوجه، ساواکی ها، افسران گارد شاهنشاهی و تعدادی از فئودال ها و سران ایلات و عشایری وابسته به رژیم پهلوی و... نیز در آشوب سازی در کردستان و مبارزه علیه نظام اسلامی حضور داشتند. شعار بعضی از این گروهک ها مثل منافقین به مراتب داغ تر از حزب دموکرات کردستان بود، به گونه ای که در سال 63 که حزب دموکرات سیاست مذاکره با دولت مرکزی را مطرح کرد، آن ها مخالفت نموده و بر مبارزه مسلحانه اصرار می کردند.
نکته حائز اهمیت این است که این گروهک ها که به نام مردم کُرد، کردستان را به میدان جنگ علیه نظام نوپای اسلامی تبدیل کرده بودند، به لحاظ ایدئولوژی، اهداف و انگیزه ها و وابستگی به بیگانگان، در مقابل دین مردم، اهداف و انتظارات و تعلقات سرزمینی و حس بیگانه ستیزی آن ها قرار داشتند. گروهک کومله ( سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران ) که در اواخر دهه 1340 توسط افراد کُرد و غیرکُرد تشکیل شده بود، در آغاز گرایش مائوئیستی داشت. در اوایل دهه ی 1360 مائوئیسم را محکوم و در اواخر سال 1362 در همکاری با سایر سازمان های کوچک چپ گرا مانند سهند، حزب کمونیست ایران را تأسیس کرد ( احمدی، 1382، 100 ). در واقع جهان بینی کومله تلفیقی از ایدئولوژی مائوئیسم، رادیکالیسم و آنارشیسم است. حزب دموکرات کردستان ایران به رهبری قاسملو از دیگر احزاب آن زمان بود. قاسملو که دارای تمایلات چپ بود چند ماه قبل از پیروزی انقلاب وارد کشور شد و هدایت نیروهای مخالف کُرد را در قالب حزب دموکرات کردستان ایران بر عهده گرفت ( مقصودی، 1380، 306 ).
ریشه اولیه این حزب به دوران قبل از انقلاب و در چهارچوب اهداف اتحاد جماهیر شوروی برمی گردد. در واقع دولت شوروی از مدت ها قبل از جنگ جهانی دوم به فکر ایجاد جبهه ای خودی در برابر مناطقی از خاورمیانه بود که تحت کنترل انگلستان قرار داشتند؛ لذا آن ها به فکر ایجاد ناسیونالیسم کرد در مناطق کردنشین افتادند.آقابکف، مأمور اطلاعاتی شوروی در خاطرات خود به این علاقه اشاره کرده است. به وجود آمدن چنین منطقه ای راه را برای حمله شوروی به عراق که در آن زمان مستعمره انگلستان بود هموار می ساخت، لذا شوروی در سال 1927 به فکر تأسیس یک جمهوری کُرد در مناطق کردنشین خاک خود افتاد تا با جلب مردان کرد کشورهای مجاور، زمینه ی استقلال آن ها را فراهم آورد، ولی این مسئله مورد موافقت وزیر وقت امور خارجه شوروی قرار نگرفت و برنامه جایگزینی برای انجام فعالیت های روان شناختی و جاسوسی در منطقه برای کمک های بعدی به شوروی آغاز شد.
اولین مرکزی که برای این منظور انتخاب شد شهر ساوجبلاغ بود. اشغال ایران در 1320 امکان به وجود آمدن جمهوری کرد از خاک ایران و الحاق بعدی آن را به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی محتمل تر ساخت ( آقابکف، 1357، 139 ). پس از انقلاب نیز همه گروه های فعال در کردستان تحت حمایتهای بیگانگان از جمله امریکا و عراق بودند؛ چنان که در یکی از اسناد لانه جاسوسی، وابسته فرهنگی سفارت امریکا در پاریس ضمن ارسالل گزارش ملاقاتی که در مرداد ماه 58 با دو ایرانی فراری ( نهاوندی و مشیر ) داشته به کمک برای تحریک قومیت ها در ایران اشاره می کند: «... او گفت جای تردیدی نیست که مقدار قابل توجهی پول خارجی برای تأمین اسلحه ها به کردستان سرازیر شده است. او گمان نمی کند که منبع این پول ها امریکا باشد، بلکه برعکس فکر می کند که احتمالاً این گونه نیست... او حدس می زند که اسرائیل، عراق یا عربستان احتمالاً منابع مورد نظر هستند» ( دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، 1368، 127 ). با وجود این گروهک های ضدانقلاب در کردستان کمک های زیادی را از سوی رژیم بعثی عراق برای تجزیه کردستان و مبارزه و جنگ علیه نظام اسلامی دریافت کردند. این کمک ها با شروع جنگ تحمیلی در ابعاد نظامی، مالی و تبلیغاتی به حزب دموکرات کردستان ایران و کومله افزایش بیشتری یافت ( مقصودی، 1380، 312 ).
امام ( ره ) در یکی از پیام هایشان در مورخه 58/5/29 در رابطه با توطئه های ضدانقلاب به مردم کردستان اشاره کردند: « اهالی محترم کردستان، دوستان معظم من! پس از پیروزی انقلاب و اعلام جمهوری اسلامی گروه هایی که با اسلام دشمن هستند و از وابستگان اجانب می باشند، شروع به فعالیت بر ضد نهضت اسلامی و بر ضد جمهوری اسلامی نمودند و شما برادران دیدید که حزب دموکرات کردستان وابستگی مستقیم با امریکا و صهیونیزم دارد. در آستانه تشکیل مجلس خبرگان و پس از راه پیمایی عظیم مسلمین برای قدس، سرکردگان خائن این حزب جوانان را اغفال نموده و به برادرکشی کشاندند. برادران مسلمان من! شما به تبلیغات فریبنده این مخالفین اسلام که می خواهند کشور مسلمان ما را به کفر بکشند گوش ندهید و نگذارید جوانان عزیز به دام این منحرفین بیفتند. من از اهالی محترم کردستان تشکر وافر می کنم که به تعهد انسانی و اسلامی خود باقی هستند و از آنان تقاضا می کنم که از قوای انتظامی اسلامی پشتیبانی کنند و سران این حزب و مفسدین را در این منطقه بگیرند و تحویل مأمورین دهند و بدانند که با این عمل رضای خداوند تعالی و پیغمبر عظیم الشأن اسلام را به دست آورده اند ( خمینی ( امام )، 1367، 257 ).
صدام حسین رئیس جمهور عراق نیز در فروردین سال 1360 اعلام کرد که:« ما آماده ایم هرگونه کمک من جمله سلاحی که مورد نیاز مردم خوزستان و سایر ملت های ایران به ویژه کردها و بلوچ ها و همه ی وطن پرستان واقعی و شریف می باشد، به آن ها بدهیم» ( کدیور، 1372، 218-219 ).
اشغال مناطق غرب و جنوب غرب ایران به وسیله ارتش عراق را باید نتیجه همکاری نیروهای تجزیه طلب مانند حزب دموکرات و کومله و سایر گروهک های ضدانقلاب دانست؛ گروه هایی که در ظاهر شعارهای ملی گرایی و دموکراسی خواهی سر می دادند و در باطن، مردم کردستان را به عنوان خائن و نیروهای نظامی انقلاب را به عنوان شورشی در خیابان ها و کوه های کردستان سر می بریدند. با این حال، مردم کردستان به خوبی این گروهک ها را شناختند و در برابر آن ها مقاومت کردند. بخشی از برخوردهای هم وطنان کرد با ضدانقلاب را می توان در برخورد پیش مرگان کرد مسلمان با آن ها ملاحظه کرد.
با توجه به ناکامی گروهک های پیش گفته در سال های ابتدایی انقلاب، برای بی ثباتی و نهایتاً جداسازی مناطق کردنشین ایران، در سال های اخیر نیز گروهک پژاک با تدابیر سرویس های اطلاعاتی خارجی از جمله انگلیس، امریکا و رژیم صهیونیستی راه اندازی شد. در واقع گروهک پژاک یکی از ابزارهای امریکا برای به وجود آوردن و نشان دادن گسست قومیتی در ایران می باشد.
ایدئولوژی و باورهای اعتقادی این گروهک نیز برخلاف اعتقادات مردم کردستان می باشد.آن ها سنت ها و نظام خانواده مبتنی بر شوهر و زن را نفی می کنند و اعتقاد به اشتراک جنسی در جامعه ( بی بندباری جنسی ) دارند. پژاک با همانندسازی ایدئولوژی صهیونیزم نقشی مانند یهود برای کرد قائل است و نشانه های روشنی از تأثیرپذیری از تئوریسین های یهود دارد و در واقع محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیزم می باشد. از نظر آن ها دین به طور عام و اسلام به صورت خاص مظهر عقب ماندگی خاورمیانه است. همچنین مانند مارکسیست ها دین را عامل نظام طبقاتی، افیون جامعه و عامل ایست تمدنی می دانند ( محمدی ایروانلو، 1389 ).
از سوی دیگر، این گروهک مانند گروهک های ضدانقلاب گذشته، به کشتار مردم بی گناه کُرد و مدافعان مرزهای کشور پرداخته و در این راستا، طی چند سال گذشته ده ها هم وطن کُرد را ترور کردند، از جمله ترور ماموستا شیخ الاسلام، انور اشکاوند، طیب کشور دوست، رئوف برتنی، حسین ربوسه، داریوش چاپاری، جلال بارنامه، صالح شریفی، ماموستا محمدعارف کردستانی هوشیار مردوخی، سعدی شیرزادی فرزند امام جمعه مریوان، عبدالکریم کهنه پوشی، اسعد انجمنه ای، هادی شیرزادی، شهید سعدی بهداشت یار روستای دری از توابع شهرستان مریوان، ماموستا ملابرهان عالی امام جمعه موقت سنندج، شهید ماموستا ملامحمد شیخ الاسلام، نماینده کردستان در مجلس خبرگان رهبری و...
پر واضح است که اقدامات غیرقانونی، خشونت آمیز و به شهادت رساندن عده ای از فرزندان این مرز و بوم اعم از سنی و شیعه نشان می دهد که اهداف این گروهک به مانند اسلاف خود در پوشش برخی شعارها فقط در راستای اهداف هژمونیک و سلطه جویانه امریکاست که این امر از دید مردم منطقه اعم از سنی و شیعه پنهان نبوده است.
دفاع از تمامیت ارضی
یکی از مقاطعی که هویت قومی در هویت ملی همسویی و تجلی می یابد، تعرضات و تجاوزات بیگانگان به سرزمین مادری است. در این رابطه سرزمین ایران سرشار از فداکاری اقوام ایرانی برای حفظ تمامیت ارضی میهن است که این میهن دوستی قوم کُرد را می توان در دوران باستان و نیز دوره اسلامی مشاهده کرد. در همین چهارچوب یکی از حکایت های قوم کرد در زمینه ی فداکاری برای سرزمین ایران، حکایت امیرخان برادوست است؛ وی که مردی شجاع و متهور بود و حکومت محلی ارومیه و اشنویه را به دست داشت در راه استقلال ایران تلاش های عظیمی از خود نشان داد و به خوبی با نیروهای روم مبارزه کرد و مانع نفوذ آن ها به کردستان و ایران شد.
او در جنگی که میان رومیان و شاه طهماسب صفوی روی داد بر ضد رومیان و به نفع شاه طهماسب وارد جنگ شد و رشادت های فراوانی از خود نشان داد و سرانجام یک دستش را بر سر اهدافش از دست داد. بعداً بنا به فرمان شاه عباس، زرگران ارومیه، یک دست مصنوعی از طلای ناب برای وی ساختند که از آن زمان به بعد به « خانی به پ زیّرین » ( خان زرین دست ) مشهور شد ( لطفی نیا، 1388، 189 ).
ایل زنگنه نیز که کهن ترین تشکیلات ایلی ایرانی هستند، ریشه در حماسه و تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم دوانیده و در تمامی دوران تاریخ این سرزمین برای سربلندی و صیانت و استقلال ایران قد برافراشته اند. زمانی که احمدپاشا فرمانده سپاه عثمانی ها به ایران حمله کرد و دست به قتل و غارت مردم بی گناه غرب زد، نادرشاه، حسین قلی خان زنگنه را که حاکم فراهان بود، به مقابله عثمانی ها رهسپار کرد. حسین قلی خان امیرزنگنه و سپاه نادری در دوازده کیلومتری کرمانشاه با نیروی عثمانی روبرو شدند. دلیرمردان زنگنه و کلهر در این نبرد پایداری ها کردند، ولی شکست خوردند و نادر مجبور شد عازم کرمانشاه شود و در نهایت عثمانی ها را از غرب ایران بیرون راند ( افشار سیستانی، 1371، 1221 ). و یا طایفه کندوله از طوایف معروف در منطقه کرمانشاهان در سیر تاریخی خود در سراسر دوران مأموریت فوج زنگنه در عصر قاجار به سبب ابراز شجاعت و لیاقت، در نبردهای آذربایجان و هرات و خراسان و... افرادی از آنان به منصب خانی طایفه و سلطانی در قشون رسیدند ( رحمانی، 1387، 19 ).
ایل سنجابی نیز از ایل های بنام، مشهور و وطن دوست کُرد ایران است که در غرب شهرستان کرمانشاه پیرامون شهرستان اسلام آباد زندگی می کنند. در زمان محمدشاه قاجار، اردویی شامل دویست سوار از این ایل تجهیز شده و برای جنگ هرات و محاصره ی آن اعزام شد. چون آستر جامه ی خان های آن ها از پوست سنجاب بود، فرمانده سپاه ایران آنان را سنجاب پوش یا سنجابی نامیده است که از آن پس، این ایل به سنجابی شهرت یافت ( افشار سیستانی، 1371، 1165 ).
با پیروزی انقلاب اسلامی جریانات ضدانقلاب داخلی و خارجی متوجه مناطق مرزی کشور شدند. به دلیل همجواری با عراق، حزب بعث که از ابتدای انقلاب اسلامی همواره یکی از مخالفان منطقه ای ایران بود، از فرصت استفاده کرده و اقدام به تجهیز عناصر ضد انقلابی نمود که از سراسر ایران خود را به مناطق مرزی غرب و شمال غرب کشور می رساندند. لذا مردم غیور مناطق کردنشین از همان روزهای اول انقلاب اسلامی به مقابله با جریان بازی خورده خارجی پرداخت. در همین چهارچوب مردم مناطق کردنشین با تشکیل گروه های انقلابی، به مبارزه با گروه های ضدانقلاب و عناصر حزب بعث پرداختند. سازمان پیش مرگان کُرد مسلمان، از جمله این گروه ها بود.
طرح اولیه ی تأسیس و تشکیل سازمان پیش مرگان مسلمان کرد در سال 58 و قبل از آغاز جنگ تحمیلی در کرمانشاه و با تلاش شهید محمد بروجردی و تعدادی از نیروهای بومی منطقه و اعضای کمیته انقلاب اسلامی- که مجبور به ترک کردستان شده بودند- شکل گرفت و بعد از گذشت چند سال، سازمان پیش مرگان کُرد مسلمان به جایی رسید که در بسیاری از عملیات های مقابله با ضدانقلاب و همچنین هشت سال دفاع مقدس نقش ویژه و حیاتی برعهده گرفت.
در حالی که در ابتدا هدف از تشکیل و راه اندازی پیش مرگان مسلمان کُرد مقابله با ضدانقلاب در استان کردستان و پاک سازی این منطقه از وجود افراد فریب خورده بود، ولی بعد از گذشت یک سال و با آغاز جنگ تحمیلی، سازمان پیش مرگان مسلمان کُرد با مردم این خطه عملیات های مختلف علیه دشمن بعثی را در مناطق مختلف استان برعهده گرفت. امام خمینی ( ره ) طی سخنانی در 59/4/21 خطاب به پیش مرگان مسلمان کرد می فرمایند:«من از این جوان های پیش مرگ که به راستی اثبات کردند که فداکار اسلام هستند و لشکر پیغمبر اسلام هستند، تشکر می کنم. من به شما علاقه دارم، علاقه ی یک مسلم به مسلم و یک پدر به فرزند، و شما را دعا می کنم. از وقتی که شما قیام کرده اید در مقابل اشرار و در مقابل اشخاصی که می خواستند نهضت اسلامی را سرکوب کنند، من از شما با تمام قوا پشتیبانی و هم دعا کردم. خداوند شما را ان شاءالله برای اسلام حفظ کند و شما جوان ها را در پیشگاه خدای مقدس بزرگ آبرومند کند...».
آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در خصوص پیش مرگان کُرد چنین می فرمایند:« من در همین جا باید یاد جوانان دلاور پیش مرگان مسلمان کُرد را گرامی بدارم. این مردان دلاور از جوان و پیر که از روزهای اول و سال های اول پیروزی انقلاب، اینجا قیام کردند و در مقابل دشمن که نظیر فداکاری آن ها را ما کمتر در هر نقطه ی دیگری دیده ایم، ایستادند. دلیلش را عرض بکنم؛ چون سخن به گزاف نمی خواهیم بگوییم. حقیقت قضیه این است که برادر بسیجی یا پاسدار در هر نقطه ای، در هر استانی، در چشم مردم با یک عظمتی مورد توجه قرار می گیرد؛ مردم در سایه امنیت او احساس امنیت می کنند. جوان پیش مرگ مسلمان کرد در این نقطه و به خصوص در مناطق نزدیک مرز، در حالی که خود حافظ امنیت کوچه و بازار و شهر و بیابان بود، دشمنان از او انتقام می گرفتند؛ گروه های مسلح مزدور دشمن به انتقام رشادت های این جوانان، حتی گاهی خانواده های آن ها را از دم تیغ بی رحمانه جنایت خودشان گذراندند، اما این مردان شجاع در مقابل این مشکلات ایستادند، صبر کردند؛ لذاست که من از صمیم قلب معتقدم که جوانان دلاور پیش مرگان مسلمان کرد، در شمار اول و در صف مقدم دلاوران این کشور قرار دارند.»
با وجود خاتمه جنگ تحمیلی، حس پاسداری و دفاع از مرزها و سرزمین ایران، کماکان پررنگ باقی مانده است. هم اینک دو هزار و چهارصد نفر از پیش مرگان کرد مسلمان در قالب طرح محسنین، به سپاه وصل شدند و به عنوان پاسدار در این نیرو مشغول به خدمت می باشند.
از نشانه های بارز و مهم نقش اقوام در حفظ هویت ملی و کیان سرزمینی در دوران پس از انقلاب، فداکاری و نثار جان برای آن است. در این رابطه کردها، شهدای زیادی در راه دفاع از انقلاب و در دفاع مقدس داده اند. به عنوان نمونه آمار شهدای استان کردستان حدود پنج هزار و چهارصد شهید، آمار شهدای روحانی هفتاد شهید، هشت هزار جانباز و ایثارگر و هشتصد و پنج آزاده می باشد.
شهید پرویز کاکسوزی در روستای گاوشله قراتوره از توابع شهرستان دیواندره متولد شد. او ابتدا به عضویت سازمان پیش مرگان کرد و سپس به عضویت سپاه پاسداران درآمده و در کسوت پاسداری به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
شهید حمیدرضا کاوه در شهرستان قروه به دنیا آمد. وی که فرمانده گردان عملیاتی پایگاه مریوان بود در حین یکی از عملیات ها به شهادت رسید.
شهید علی سلیمان پور در روستای خشک دره شهرستان بانه به دنیا آمد. او که ابتدا به عضویت سازمان پیش مرگان کرد شاخه ی بانه درآمده بود، پس از مدتی به سمت فرماندهی این گردان ارتقا یافت و در هنگام شهادت در همین پست فرماندهی قرار داشت.
شهید مجید لطفی در روستای میرآباد علیا از توابع بانه به دنیا آمد. وی به هنگام شهادت، فرمانده گردان ضربت حضرت رسول بانه بود.
شهید احمد کرمی از توابع قروه، فرمانده اطلاعات و عملیات سپاه شهرستان قروه.
شهید ابراهیم مرادی از توابع شهرستان مریوان، فرمانده گردان های نبی اکرم و شهید بهشتی مریوان.
شهید حاج سعید توفیقی از روستاهای تابع سنندج و مسئول اطلاعات سازمان پیش مرگان مسلمان کرد، مسئول بسیج بازاریان سنندج و فرمانده گردان ضربت حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله وسلم )شهرستان سنندج.
شهید جمیل شهسواری از روستاهای تابع دیواندره و فرمانده گردان حضرت رسول این شهرستان.
شهید حاج هوشنگ ورمقانی متولد روستاهای اطراف سقز، فرمانده گردان نیروهای اعزامی از قروه در نبرد با کفار بعثی در قصر شیرین بود. وی تا پایان جنگ تحمیلی به عنوان جانشین ستاد و فرمانده موقت تیپ در جبهه های جنوب و جزیره مجنون با دشمن جنگید.
شهید محمدمصطفی مردوخی از روستاهای توابع شهرستان مریوان، مؤسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مریوان و فرمانده آن بود.
شهید عثمان فرشته در روستای دلمرز از توابع مریوان به دنیا آمد. وی از سوی شهید محمد بروجردی به سمت فرمانده گروه ضربت سپاه منصوب شده بود ( بنیاد شهید، 1381، 25-95 ). روستای دلمرز همچنین زادگاه تعداد دیگری از شهدای مظلوم دفاع مقدس است. از جمله شهیدان کیکاوس پیری، سالار پیری، عدوس خرده ران، عثمان فرشته، براخاص خرمن انداخته، محمد شریف فرشته، عبدالغنی خودسوز، سنجر فرشته، عزیز فرشین،آزاد خودسوز و..
منبع: راسخون