1- نقش بازار در قیام 15 خرداد؛ رحیم روحبخش؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، (1381)
کتاب «نقش بازار در قیام 15 خرداد» به قلم آقای رحیم روحبخش، سعی دارد با پژوهش در اسناد ساواک، خلأ اخبار مستند از حضور بازاریان در قیام 15 خرداد سال 1342 را جبران کند. اسنادی که به تبیین شیوههای مبارزات بازاریان همچون اعتصاب و تعطیلی بازار، تظاهرات، تحصنها و ارایهی کمکهای مالی به مبارزان و خانوادههای زندانیان سیاسی میپردازد.
در بخش اول کتاب، با عنوان «بازار در چشمانداز تاریخی آن (ص15)» نویسنده با اشاره به نقش بازار بهعنوان مرکز معیشت و فعالیتهای اقتصادی و مسجد بهعنوان محل عبادت و فعالیتهای دینی و ارتباط بازاریان با سایر اقشار جامعه به پیوندهای مذهبی میان بازاریان و روحانیت پرداخته و معتقد است بر اثر این تعامل، روح تمدن در جامعه دمیده شد. سپس به این نکته اشاره دارد که: در طول دو قرن اخیر، تغییر و تحولات اجتماعی و اقتصادی در زندگی شهری بر وضع بازار و بازاریان نیز تأثیر داشته است؛ بهطوری که آنها با تحکیم پیوند با روحانیون به مقابله با تحولات پیشآمده پرداختند. بهعنوان نمونه «شاید بتوان سرنخ مراحل تقابل بازار و حکومت را در جریان اعطای امتیازهای اقتصادی به خارجیان در اواخر دورهی قاجار یافت (ص22)». در صفحات دیگر نویسنده اشاره میکند: بازار با استفاده از اهرم اقتصادی و اعتقاد دینی و جذب اقشار مختلف جامعه به مقابله با حکومت پرداخت. این اتحاد، سرمنشأ تحولات عمدهی سیاسی دیگری نظیر جنبش تنباکو، انقلاب مشروطیت و همچنین نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. در نهایت بازاریان با تشکیل «نهضت مقاومت ملی (ص25)» و همچنین تأسیس کمیتهی بازار، فعالیتها و مبارزات خود را سازماندهی کردند.
در ادامهی این بخش، نویسنده به بررسی اوضاع بازار با محوریت تهران در آستانهی قیام 15 خرداد میپردازد: «بازاریان علاوه بر پرداخت وجوه شرعیه و خدمات عامالمنفعه با تکثیر اعلامیههای مراجع و توزیع گستردهی آن و همچنین تعطیلی بازار و در نتیجه رکود اقتصادی و کمیابی کالاها تودهی مردم را بهعنوان ناراضیان از نظام درآوردند.
تاکتیک دیگر آنها، اطلاعرسانی در شبکهی گسترده با وجود اختناق حاکم بر جامعه بود که این توانایی فقط از مستقل بودن بازار از حکومت نشأت میگرفت (ص28).»
در بخش دوم کتاب با عنوان «نقش بازار تهران در قیام 15 خرداد (ص35)» نویسنده در فصل اول به فعالیتهای بازار تهران در آستانهی قیام 15 خرداد پرداخته و میافزاید: «تقارن محرم 1342 با شدت پیدا کردن مبارزات مردم، فرصت مغتنمی برای فعالان سیاسی به وجود آورده بود که مراسم سوگواری امام حسین m را به مجالس اعتراض و انتقاد نسبت به اقدامات نظام حاکم تبدیل کنند و با افشاگری علیه حاکمیت، تودهی مردم مؤمن را از اقدامات نظام حاکم آگاه سازند (ص37)».
نویسنده میافزاید که تظاهرات عاشورای آن سال، بهعنوان یکی از جلوههای این افشاگریهاست و در راستای آن، دستگیری آیتالله خمینی پس از سخنرانی شدیداللحن عصر عاشورا، رهبری ایشان بر این نهضت را بیش از پیش آشکار کرد.
در ادامه نویسنده با اشاره به دستگیری آیتالله خمینی و انتقال ایشان به تهران به سیر تاریخی اتفاقها تا روز 29 خرداد آن سال میپردازد.
در نهایت وی به یادبود چهلم شهدای قیام 15 خرداد پرداخته و اشاره میکند که تقارن سالروز رحلت پیامبراکرم j با روز چهلم شهدای 15 خرداد، در واقع به اعتراض به دستگیری آیتالله خمینی و درخواست آزادی ایشان تبدیل شد. بازاریان با ایجاد جنگ روانی و پخش شایعات مختلف به مقابله با عوامل رژیم شاهنشاهی پرداختند که این حضور بازاریان و تقبل خطرهای جانی و مالی، نشانگر عمق ایمان آنان و اهمیت آنان به مرجعیت بود.
فصل دوم این بخش، به حضور طیب حاجرضایی که بیانگر مردمی و خودجوش بودن قیام است اشاره دارد و نمونهای از وفاداری اقشار و صاحبان مشاغل سنتی نظیر بارفروشان میادین به مرجعیت است.
در بخشهایی از این فصل آمده است: «نظام که با تطمیع و برنامهریزی تودهی عظیم لوطیمنش در کودتای 28 مرداد به خواستههای خود رسیده بود این بار به خاطر از دست دادن مشروعیت و مقبولیت خود در بین وفاداران سابق شاه ضربهی سختی متحمل شد و طبق برخی اظهارات، نصیری به رییس دادگاه تجدیدنظر اعلام میکند:
«باید 15 خرداد به حساب یکی گذاشته شود و خواستار اجرای حکم اعدام طیب حاجرضایی و حاجاسماعیل رضایی میشود (ص72)».
وی میافزاید که مهمترین بازتاب اعدام طیب و حاجاسماعیل رضایی، تعطیلی یکروزهی درس برخی مراجع و مدرسان حوزهی علمیهی قم بوده است.
فصل سوم اشاره به مهاجرت علما به تهران دارد که در طی آن بازاریان با سفر به برخی شهرها و دعوت از علما برای سفر به تهران و همچنین پشتیبانی مالی و تبلیغی از مبارزه، بیش از پیش وفاداری و اهتمام خویش را در همسویی با روحانیون به نمایش گذاشتند.
در فصل چهارم کتاب، نویسنده به شرح ادعای وابستگی قیام به خارج از کشور پرداخته و سخنرانی شاه در مراسم افتتاح سدّ شهناز در همدان را سرمنشأ این ادعا خوانده است.
شاه در این سخنرانی ادعا کرده بود: «جای تأسف است که یک ملت شیعه [ایران] از یک دوستانی [مصر] برای سقوط رژیمش پول میگیرد، آنهم نفری 25 ریال (ص80)». به اعتقاد نویسنده، این ادعای شاه نه تنها مورد استقبال افکار عمومی قرار نگرفت، حتی دستاندرکاران نظام نیز توجه چندانی به آن نکردند. برخی مطبوعات مانند پیغام امروز در یکی از سرمقالههای خود نوشت که اگر وضع مردم بهتر بود، حاضر نمیشدند سر خود را به بهای 25 ریال بفروشند.
بخش سوم و پایانی کتاب، اشاره به نقش بازار شهرستانها در قیام 15 خرداد دارد که از جمله به اصفهان، تبریز، مشهد و چند شهر دیگر اشاره میکند که نقطهی مشترک همهی آنها حضور بازاریان متدیّن و همراهی آنان با مرجعیت است.
در بخش نتیجهگیری، نویسنده به سؤالی پاسخ میدهد که در ابتدای کتاب دربارهی نقش و میزان دخالت بازار در این قیام مطرح شده بود. در این قسمت آمده است: «حضور و دخالت دو گروه روحانی و بازاری در چارچوب تعامل نهادهای سنتی و مذهبی (ص171)» ماحصل بحث است. نکتهی دیگری که در این بخش به آن اشاره شده سرعت شگفتانگیز اطلاعرسانی در گسترهی جغرافیایی کشور با توجه به کمبود امکانات و خفقان حاکم بر جامعه است.
در پایان هم به فهرست تفصیلی اسناد مربوطه اشاره شده است. کتاب «نقش بازار در قیام 15 خرداد» در سه بخش و در 431 صفحه به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در بهار سال 1381 منتشر شده است.
2- اصلاحات آمریکایی و قیام پانزده خرداد؛ عباس خلجی؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی (1381)
ریشهها و علل قیام 15 خرداد را باید در برنامهها و سیاستهای رژیم محمدرضا پهلوی جستوجو کرد؛ زیرا این قیام واکنش بلافصل اقدامات رژیم شاه است. در این میان، اقدامات اصلاحی دورهی 1342- 1339 رابطهی مستقیمی با تحولات سیاسی- اجتماعی ایران دارند. این اصلاحات با ظاهری فریبنده دارای خاستگاهی بیرونی و انگیزهای غیرملی بود؛ از اینرو، پیآمدهای ناهمگونی در بر داشت. این ابعاد ناهمگون سبب نارضایتی و واکنش نیروهای سیاسی کشور، بهویژه نیروهای مذهبی به رهبری امام خمینی شد و با حضور مردم در صحنه، مبارزه و رهبری معظمله به قیام 15 خرداد انجامید.
قیام 15 خرداد دارای خاستگاهی درونی، انگیزهای مذهبی، ماهیتی اسلامی و روندی خودجوش بود و با تأثیر شگرف خود، سرآغاز مهمترین تحول تاریخ معاصر ایران شد. کتاب اصلاحات آمریکایی و قیام 15 خرداد، اصلاحات سالهای 1342- 1339 را بهعنوان متغیر مستقل و قیام 15 خرداد را بهعنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار داده و رابطهی آن دو را بررسی و میزان تأثیر برنامههای اصلاحی را بر وقوع قیام سنجیده است و میکوشد به سؤالهای زیر پاسخ گوید:
1- بین اصلاحات دورهی 1342- 1339 رژیم شاه و قیام 15 خرداد 1342 چه رابطهی علت و معلولی وجود دارد؟
2- آیا اصلاحات دورهی مزبور عامل ایجاد قیام 15 خرداد بود؟
3- کدام یک از جنبههای اصلاحات (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) نقش عمدهای در وقوع قیام داشتند؟
مؤلف کتاب برای پاسخ به سؤالهای مزبور، فرضیهی تحقیق را بر اصول زیر استوار کرده است: «منشأ و خاستگاه برونزا، انگیزهها و اهداف غیرملی و سودجویانهی آمریکا و شخص شاه و جهت گیری غلط اصلاحات دورهی 1342- 1339 که موجب تأمین منافع بیگانگان، ضربه به منافع ملی، خدشه به استقلال کشور و تقویت قدرت شخصی شاه شد و ماهیت سیاسی، غیرواقعی و ضدمذهبی، روند نامتعارف، غیرطبیعی و غیرقانونی و نتایج ناهمگون و تشنجآفرین آن موجب قیام 15 خرداد 1342 شد.»
اثر حاضر در سه بخش به نگارش درآمده است. بخش اول در چهار فصل به بررسی اصلاحات دورهی 1342- 1339 رژیم شاه میپردازد و پس از بررسی اوضاع و فضای باز سیاسی، اصلاحات ارضی، لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
بخش دوم در پنج فصل به قیام 15 خرداد اختصاص دارد که در فصول مختلف آن منشأ و خاستگاه قیام 15 خرداد، انگیزه و اهداف، ماهیت و سرشت، روند و فرایند و نیز نتایج و پیآمدهای قیام 15 خرداد بررسی شده است. آخرین بخش کتاب در پنج فصل به بررسی رابطهی اصلاحات دورهی 1342- 1339 و قیام 15 خرداد پرداخته است. تأثیر منشأ و خاستگاه برونزای اصلاحات بر وقوع قیام، تأثیر انگیزه و اهداف غیرملی و شخصی و سودجویانهی اصلاحات، تأثیر ماهیت و سرشت سیاسی، غیرواقعی و مغایر شرع اصلاحات بر وقوع قیام، تأثیر روند فرایند غیرقانونی، غیرطبیعی و نامتعارف اصلاحات بر وقوع قیام و سرانجام تأثیر نتایج و پیآمدهای ناهمگون و تشنجآفرین اصلاحات بر وقوع قیام، موضوعات مورد بررسی در بخش آخر کتاب هستند.
اصلاحات آمریکایی و قیام 15 خرداد در زمرهی کتابهای تحلیلی قیام 15 خرداد به شمار میرود که آقای عباس خلجی آن را به نگارش درآورده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1381 آن را به چاپ رسانده است. کتاب 343 صفحه است.
3- تاریخ قیام 15 خرداد 1342 به روایت اسناد؛ جواد منصوری؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی (1378)
تبیین، تحلیل و بازگویی مستند واقعیتهای تاریخ معاصر ایران بر عهدهی پژوهشگران و تاریخنگاران معاصر است تا با یافتههای علمی و اسناد مستند و متقن، درک و شناخت واقعیتهای تاریخی را برای نسلهای آینده ملموستر کنند. هر یک از حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز برگی از کتاب تاریخ معاصر است که تبیین و تحلیل مستند آنها در روشن شدن بسیاری از حقایق و واقعیتهای تاریخی مؤثر است. در این میان قیام پانزده خرداد 1342 به دلیل آنکه مرحلهی آغازین نهضت اسلامی بوده است اهمیت شایانی دارد. در سالهای اخیر، دربارهی آن واقعه کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است؛ اما به نظر میرسد هنوز تمامی ابعاد و زوایای آن مورد بررسی و تحلیل مستند قرار نگرفته است. شاید بتوان گفت کتابی که معرفی آن در پی میآید با رویکرد به اسناد، تلاش دوچندانی در شناختن زوایای پنهان و پیدای قیام پانزده خرداد انجام داده است!
تاریخ قیام 15 خرداد 1342 به روایت اسناد، عنوان کتابی است در دو جلد که با استفاده از اسناد معتبر برجایمانده از ساواک و شهربانی دورهی پهلوی و نیز تحقیقات میدانی، بسیاری از جریانها و پدیدههای سیاسی رویداده در طول حدود دو دهه از تاریخ ایران را به تصویر کشیده و مورد تجزیه و تحلیل مستند قرار داده است. در مقدمهی کتاب هم آمده است که بسیاری از اسناد مورد استفاده، برای اولین بار منتشر میشوند.
در اثر حاضر، وقایعی چون کودتای 28 مرداد، شکست نهضت ملی و پیآمدهای آن، انتقال سلطهی انگلستان به آمریکا و آثار آن، شناخت رهبران و گروههای ضدرژیم پهلوی، علل شروع نهضت اسلامی، دستگیری امام خمینی(ره)، قیام 15 خرداد، ادامهی مبارزات، احیای کاپیتولاسیون و موضعگیری امام و تبعید ایشان، دلایل تداوم نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب و تغییرات روابط خارجی از کودتای 28 مرداد 32 تا 1343 براساس اسناد و مدارک و با استفاده از مطبوعات و کتابها تجزیه و تحلیل شده است.
نویسنده در مقدمهی کتاب، دلیل استفادهی همزمان از سند در کنار منابع و مآخذ تحلیلی را چنین عنوان کرده که ممکن است یک سند به تنهایی گویای همهی واقعیتها دربارهی یک رویداد نباشد؛ لذا از منابع، قراین و مآخذ دیگر نیز در رد یا قبول آن بهره گرفته شده است.
فراوانی و کثرت وقایع و رویدادهای به چالش کشیده شده در این کتاب سبب شده است که در جریان تجزیه و تحلیل رویدادها به جزییات کمتر توجه شود و فقط مطالب اساسی و مهمی که در شناخت قضایا و اشخاص مؤثر بودهاند مطرح شدهاند و این موضوع شاید یکی از نقاط ضعف کتاب باشد که به رغم عنوانش مطالب و رویدادهایی را تحلیل کرده که ارتباط چندان قویای با تاریخ قیام 15 خرداد ندارند. نویسنده دلیل پرداختن به بحث دولتها، نخستوزیران و رجال دیگر دولتی را نیز نقش داشتن آنان در اجرای سیاستهای تحمیلی دولتها دانسته است.
کتاب حاضر در دو جلد تدوین و نگارش یافته است. نویسنده در جلد اول، رویدادهای دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا وقوع قیام 15 خرداد را به تحلیل نشسته و در جلد دوم، سیر وقایع را از قیام 15 خرداد تا اواسط شهریور 1343 پی گرفته است.
جلد اول پس از پیشگفتار و مقدمه، دارای سه بخش زیر است: «تحولات پس از کودتا از زاهدی تا عَلَم» (در چهار فصل: «اهداف کودتا»، «دوران زاهدی و علاء»، «دوران اقبال و شریفامامی» و «دوران امینی»)، «تحولات دوران علم» (در سه فصل: «اجرای سیاستهای جدید آمریکا و آغاز نهضت اسلامی»، «تغییرات در روابط خارجی» و «انقلاب سفید»)، «از فیضیه تا 15 خرداد» (در دو فصل: «واقعهی فیضیه و پیآمدهای آن» و «محرم سال 1383 (خرداد 1342»). در پایان هر یک از بخشها نیز اسناد مربوط به همان بخش به ترتیب توالی تاریخی قرار گرفته است. پایان بخش جلد اول هم پیوستها، گاهشمار، منابع، تصاویر و فهرست اعلام است.
جلد دوم اثر دارای دو بخش است: بخش اول «قیام 15 خرداد» نام گرفته و در فصولی با عناوین «دستگیری امام و قیام مردم»، «مبارزات مراجع و علما»، «مواضع و اقدامات رژیم»، «بازتاب قیام» و «ویژگیهای قیام 15 خرداد» تدوین شده است. بخش دوم تحت عنوان «تداوم قیام» و دارای فصول: «حرکتهای مردمی»، «تغییر مواضع رژیم» و «تحولات سیاسی پس از انتصاب منصور» است. پایانبخش جلد دوم نیز گاهشمار، تصاویر و فهرست اعلام است. جلد اول 888 صفحه و جلد دوم 756 صفحه دارد.
در بخشی از مقدمهی ناشر آمده است که کتاب حاضر در صدد است به سؤالهای زیر پاسخ گوید و گوشههایی از سلطهی آمریکا بر ایران را به روایت اسناد بازگو کند: «امریکا از چه زمانی به دخالت فعالانه در ایران اسلامی دست یازید؟ برای بسط سلطهی خود چه راههایی را پیمود و چه نقشههایی را ترسیم کرد و چگونه با موانع احتمالی به مبارزه برخاست؟ چگونه دخالت آمریکا به قیام 15 خرداد منجر گردید و پیآمدهای آن چه بود و چگونه بعد از آن به سلطهگری بیرقیب در ایران مبدل شد؟»
تاریخ قیام 15 خرداد 1342 به روایت اسناد به قلم جواد منصوری نگارش یافته و در سال 1377 جلد اول آن و در 1378 جلد دوم آن از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی انتشار یافته است.
4- نقش روحانیت در قیام 15 خرداد؛ فریبا جعفری؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی (1385)
در سالهای پس از پیروزی انقلاب، چندین مرکز فعال تاریخی بر آن شدند برای روشن شدن زوایای پنهان و پیدای تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی، سیر فعالیتها و مبارزات روحانیون همراه امام را برای ثبت در تاریخ مورد پژوهش قرار دهند. در این میان، «مرکز بررسی اسناد تاریخی» به انتشار کتابهای مستندی با عنوان «یاران امام به روایت اسناد ساواک» اقدام کرد و به چاپ دهها عنوان کتاب در این زمینه توفیق یافت. مرکز اسناد انقلاب اسلامی مؤسسهی دیگری است که در کنار انتشار اسناد مبارزان به صورت انفرادی (پروندههای بر جایمانده از ساواک)، خاطرات آنان را نیز در قالب کتاب با اسناد مربوطه تلفیق و آثاری به شکل تحلیلی منتشر کرد. مراکز پژوهشی دیگری هم هستند که در حد وُسع و توان خود در این عرصه قدم و قلم میزنند.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پژوهش اخیر خود، نقش روحانیت در قیام 15 خرداد را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است. در اثر حاضر، نویسنده پیش از پرداختن به قیام 15 خرداد، به نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران پرداخته و نقش این قشر مذهبی را در دوران نهضت مشروطه و سپس رضاشاه پهلوی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. به نظر وی «فهم عمیق دگرگونیهای تاریخ معاصر ایران بدون بررسی نیروهای مذهبی امکانپذیر نیست و نقش روحانیت شیعه در جامعهی ایران با تحولات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارتباط مستقیم دارد. تعاملات دین و جامعهی ایران یعنی روحانیون با نظام سیاسی، بخش عمدهای از تحولات تاریخ ایران را به خود اختصاص داده است. در واقع، آنان با احساس وظیفه دربارهی دفاع از حریم اسلام در صدد ایجاد جامعه و حکومت مطابق با اصول اسلام بودهاند. ویژگی برجستهی روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران موفقیت در پیشوایی معنوی و دینی جامعه اسلامی است که در حوادث سیاسی و اجتماعی دویست سال اخیر در ایران به خوبی خود را نشان داده است.
برای پی بردن به نقش روحانیت، تحلیل جایگاه، نقش و عملکرد روحانیون در چند رخداد نظیر جنبش تنباکو، نهضت مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت ضروری مینماید (ص17 و 18)«.
نویسنده با این استدلال، سپس با بررسی اوضاع اجتماعی- سیاسی ایران در آستانهی قیام 15 خرداد کوشیده است زمینههای قیام 15 خرداد 1342 را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. در این رابطه به موضعگیری علما در قبال اصلاحات مورد نظر شاه اشاره کرده و تلاش رژیم پهلوی در رویارویی و سرکوبی مستقیم روحانیت را کاویده و همین امر را یکی از عوامل مؤثر در ایجاد وقایع منجر به قیام 15 خرداد دانسته است: «یکی از عوامل مؤثر در ایجاد وقایع منجر به قیام پانزده خرداد حملهی رژیم شاه به مدرسهی فیضیهی قم و مدرسهی طالبیهی تبریز و بیاحترامی نسبت به روحانیت بود. این حمله به دنبال سلسلهمخالفتهای روحانیون با اقدامهای پیشنهادی شاه و تحریم رفراندوم و نتایج آن، توسط آنان صورت گرفت (ص93)». به دنبال اقدامهای سرکوبگرانهی رژیم در قبال مخالفان، بهویژه روحانیون، آنها فعالیتها و مبارزات خود را در ماههای محرم و صفر سال 1342 گسترش دادند که به دستگیری عدهای از آنها منجر شد. با آن که ساواک قبل از محرم از وعاظ خواسته بود بر منابر علیه شخص اول مملکت سخن نگویند، علیه اسراییل سخنی به میان نیاورند و مرتب به گوش مردم نخوانند اسلام در خطر است؛ اما روحانیون بدون اعتنا به درخواستهای ساواک در افشای حقایق پافشاری کردند و همین موضوع، دستگیری آنان را سبب شد.
نویسنده سپس به سخنرانی امام در مدرسهی فیضیه و بازتاب آن اشاره کرده و فعالیت روحانیون را در روزهای پس از دستگیری امام مورد بررسی قرار داده است. او در تشریح فعالیت مبارزاتی روحانیون و نقش آن در ایجاد انگیزهی قیام مردمی در اعتراض به دستگیری آیتاللّه خمینی به تقسیمبندی روحانیون شهرستانی اقدام کرده و وقایع 15 خرداد بسیاری از شهرستانها را با محوریت فعالیتهای روحانیون شهرستان مزبور باز کرده است.
نویسنده، آخرین فصل از کتاب (فصل پنجم) را به بازتاب قیام 15 خرداد در محافل و مطبوعات اختصاص داده و آن را به مطبوعات داخلی و خارجی تقسیمبندی کرده است.
«دو روزنامهی اطلاعات و کیهان- که پرتیراژترین و مهمترین روزنامههای آن زمان بودند- بعد از حادثهی پانزده خرداد، تیترهای اصلی خود را به نظریات مقامات دولتی دربارهی واقعه و اوضاع شهرها اختصاص دادند. کیهان خبر از حکومت نظامی در تهران و شیراز و استقرار توپ و تانک در میدانهای شهر تهران داد. اتهامات شاه علیه شرکتکنندگان در قیام، یکی از خبرهای اصلی روزنامهها بود (ص104)».
کتاب نقش روحانیت در قیام 15 خرداد در دو بخش و پنج فصل تنظیم شده که بخش دوم آن حاوی اسناد و تصاویر است.
باید اذعان کرد نقش روحانیون در دگرگونیهای تاریخ معاصر ایران به مراتب فراتر از آن است که در اثر حاضر به آن اشاره شده است؛ اما اثر حاضر نیز در جای خود شایستهی توجه است که براساس اندک اسنادِ در دسترس نقش روحانیت ایران با نثر روایی تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است.
کتاب چهارصد صفحه است که از صفحهی 120 به بعد به اسناد و تصاویر اختصاص یافته است. نقش روحانیت در قیام 15 خرداد را فریبا جعفری نگارش کرده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی در 1385 منتشر ساخته است.
5- مجموعه مقالات همایش پانزده خرداد: «زمینهها و بسترها»، به کوشش: دفتر ادبیات انقلاب اسلامی؛ سورهی مهر (1388)
دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (وابسته به حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی)، در تاریخ 12 خردادماه سال 1387، پس از یک فراخوان دوسالهی مقاله از سراسر کشور، اقدام به برپایی همایش یکروزهی علمی- پژوهشی با نام «15 خرداد 1342، زمینهها و بسترها» کرد تا همانطور که از نامش پیداست، به بررسی «زمینهها و بسترها»ی این حرکت عظیم مردمی بپردازد. در مجموع 87 مقاله به این مرکز ارسال شده بود که تعداد چهل مقاله برای بررسی در همایش و چاپ انتخاب شدند.
دو جلد «مجموعه مقالات همایش 15 خرداد 1342، زمینهها و بسترها» شامل چهل مقالهی برگزیدهی این همایش و همچنین متن دو سخنرانی است که هر دوی این سخنرانیها در جلد اوّل کتاب آمدهاند. در جلد اوّل، هجده مقاله در ده موضوع امام خمینی، فیضیه، انقلاب سفید، محرّم، دانشجویان، بازار، مشهد، تبریز و خاطرات، مطرح شدهاند و 22 مقالهی دیگر این همایش در جلد دوّم تحت موضوعات اسراییل و صهیونیسم، بهاییت، دولت علی امینی، دولت اسدالله عَلَم، دینستیزی حکومت پهلوی، حاکمیت پهلوی، نظام بینالملل و دولت شریفامامی مورد بررسی قرار گرفتهاند. از آنجا که همایش 15 خرداد 1342 به منظور شناساندن و بررسی دقیق ریشههای این رخداد تاریخی برگزار شد، بر آن شدیم که نگاهی هرچند گذرا بر این دو جلد کتاب بیندازیم.
جلد اوّل این مجموعه، با متن سخنرانی افتتاحیهی همایش آغاز میشود که توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی- رییس وقت مجلس خبرگان رهبری- ایراد شد. سخنان آقای هاشمی رفسنجانی از این حیث مورد توجه و ارزشیابی قرار میگیرد که ایشان بهعنوان یکی از شاهدین قیام 15 خرداد 1342 به بررسی ریشهها و حوادث زمینههای این حرکت تاریخی پرداختند و موضعگیریهای هوشمندانهی امام در مقابله با این حوادث را تحلیل کردند.
پنج مقالهی آغازین این کتاب همگی به نوعی مربوط میشوند به موضوع امام خمینی. بهعنوان مثال مقالهی اوّل با نام «بازتغییر مفهوم عاشورا و قیام پانزده خرداد» نوشتهی «محمدجواد هراتی» به بررسی قیام عاشورا و مفهوم آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه در 15 خرداد 1342 رنگ و بوی تازهای به مفهوم عاشورا بخشیده شد و امام خمینی چه نقشی در این تازگی و روحبخشی داشت. چهار مقالهی دیگر که در حیطهی این موضوع قرار دارند عبارتاند از: «امام، احیای هویت مغفول روحانیت»، نوشتهی «دکتر محمدعلی صالحی»؛ «بررسی مبانی و ریشههای اندیشهی سیاسی امام خمینی در قیام 15 خرداد 1342»، نوشتهی «اعظم شاهمردی»، که نشان میدهد در پس قیام 15 خرداد هیچ اندیشه و گرایشی از کمونیسم و روشنفکران غربی وجود نداشته و فقط اندیشههای ناب شیعی امام و رهبران دینی آن را به جلو رانده است؛ «روابط و مناسبات آیتالله شیخ حسین لنکرانی و امام خمینی از آغاز تا قیام 15 خرداد 1342»، نوشتهی «علی ابوالحسنی (مُنذر)»؛ و «تحلیل بررسی اقدامات امام خمینی و مواضع ایشان در سالهای (42- 1340)»، نوشتهی «محبوبه صدیقی» که به بررسی رفتارهای متقابل امام در مقابل اقدامهای غربگرایانهی شاه در ایران میپردازد.
موضوع مشهد، دو مقاله را در این کتاب جای داده است. مقالهی اوّل، با عنوان: «زمینهها و بسترهای قیام 15 خرداد در مشهد با تکیه بر نقش علما»، نوشتهی «حسن شمسآبادی»؛ و «جریانهای فرهنگی- سیاسی حوزهی مشهد در آستانهی نهضت خرداد»، نوشتهی «غلامرضا جلالی». جلالی در مقالهی خود به بررسی جریانهایی میپردازد که در مشهد به موازات قم به راه افتادند و 15 خرداد مشهد را رقم زدند.
مدرسهی فیضیهی قم و مدرسهی طالبیهی تبریز موضوعاتی هستند که چهار مقاله از این مجموعه مقالات را به خود اختصاص دادهاند. در مورد فیضیه دو مقاله در همایش 15 خرداد 1342 مطرح شد. مقالهی اول مستقیماً به حادثهی فیضیه و مواضع علما دربارهی آن میپردازد و عنوان آن هم صراحتاً معرّف محتواست. این مقاله را «عباس سراج» قلم زده و در صفحهی 223 جلد اوّل تحت عنوان حادثهی مدرسهی فیضیهی قم (2/1/42) به چاپ رسیده است؛ اما مقالهی دوم نگاه گستردهتری به پیآمدهای فیضیه دارد. این مقاله را «فاطمه فرهمند» با عنوان «بررسی واقعهی فیضیه در دوّم فروردین 1342 و پیآمدهای آن» به همایش ارایه کردهاند.
انقلاب سفید شاه نیز از مواردی است که بهعنوان یک بستر برای قیام 15 خرداد، در همایش مطرح شد و دو مقاله از این کتاب را به خود اختصاص داد. موضوعات بازار، محرّم و دانشجویان، هر کدام یک مقاله را در دل این کتاب جای دادهاند.
جلد دوّم مجموعه مقالات با مقاله: «بحران ساختاری حاکمیت پهلوی، نظریهی وابستگی و قیام 15 خرداد 1342» نوشتهی دکتر «روحالله بهرامی» و دکتر «مهدی اصلاح» آغاز میشود. امّا موضوعی که بیشترین مقالات جلد 2 را به خود اختصاص داده است، موضوع اسراییل است. در باب روابط ایران و اسراییل و بازتاب آنها در قیام 15 خرداد 1342 و موضعگیریهای امام، هفت مقاله در این مجلّد به چاپ رسیده است. مفصلترین آنها مقالههایی هستند که «محمدتقی تقیپور» با عنوان: «حماسهی خرداد، نقبی به دسیسههای یهودی در ایران از دیدگاه امام» و «مهتاب شورمیج» با عنوان: «روابط ایران و اسراییل در فاصلهی سالهای 1342- 1340» نوشتهاند. در کل 134 صفحه از این کتاب به موضوع اسراییل پرداخته است.
موضوع بحثبرانگیز دیگری که در همایش 15 خرداد 1342 مطرح شد، موضوع «بهاییت» بود که چهار مقالهی منتخب آن در این مجموعه به چاپ رسیده است. از مقالههای ارزنده در این باب میتوان به مقالهی «بهاییت: 1343- 1340»، نوشتهی «اکرم راشدی» اشاره کرد که به نفوذ بهاییان در حکومت پهلوی، بهویژه پس از کودتای 28 مرداد 1332، و برخورد امام با این فرقه بین سالهای 1340 تا 1343 میپردازد.
همایش 15 خرداد 1342، در بررسی بسترهای قیام 15 خرداد، نگاهی ویژه به دولتهای حاکم شاه بین سالهای 1340 تا 1342 دارد. این نگاه را میتوان در مقالههای ارایهشده دید. یک مقاله به دولت شریفامامی پرداخته، سه مقاله دولت علی امینی را بررسی میکنند و دو مقاله هم دولت علی امینی را زیر ذرهبین گذاشتهاند.
دورهی پهلوی، دورهای بود که حاکمان آن دو هدف عمده را در نظر داشتند. هدف اوّل کاهش قدرت و نفوذ دین و روحانیت و هدف دوّم ارتباط بیرویه با کشورها و فرهنگهای بیگانه که آن هم در طول هدف اوّل بود.
این دو هدف عمده، از جمله عواملی بودند که زمینهساز قیام 15 خرداد شدند و نتیجهی معکوس آنها، همانی شد که حکومت پهلوی را به زانو درآورد. در همایش 15 خرداد 1342، این دو عامل بهعنوان بسترهای قیام 15 خرداد مطرح شدند و بالطبع مقالات جالبی نیز در این حیطه مطرح و به چاپ رسیدند که از جملهی آنها میتوان به مقالات جلوههای دینستیزی در نشریات عصر پهلوی نوشتهی «مریم غفاریجاهد»، جلوههای دینستیزی در فرهنگ رسمی ایران عصر پهلوی سالهای 40 تا 42 اثر دکتر «محمد باغستانیکوزهگر» و قیام خرداد و بحران مشروعیت رژیم نوشتهی «غلامعلی پاشازاده» اشاره کرد. دو مقاله نیز به بررسی روابط خارجی ایران در دورهی سالهای 1349 تا 1342 پرداختهاند.
«مجموعه مقالات همایش 15 خرداد 1342، زمینهها و بسترها» را انتشارات سورهی مهر در سال 1388 در دو جلد منتشر کرد که جلد اوّل آن 488 صفحه و جلد دوم 529 صفحه دارد. قطع این کتاب وزیری است و جدا از مقالات، حاوی تصاویر تعدادی از تلگرافها و اعلامیههای مربوط به 15 خرداد 1342 نیز هست.