امروز ترور و ناامنی به پدیده مسلط در منطقه غرب آسیا تبدیل شده و تروریستها و اقدامات تروریستی آنها به ابزار سیاستهای غرب بدل شدهاند. چشمانداز صلح و ثبات این منطقه بیش از هر زمان دیگری تیره شده و خطر تجزیه، بسیاری از کشورهای منطقه را تهدید میکند
راه و روش غرب در تروریستپروری
16 تير 1394 ساعت 18:01
امروز ترور و ناامنی به پدیده مسلط در منطقه غرب آسیا تبدیل شده و تروریستها و اقدامات تروریستی آنها به ابزار سیاستهای غرب بدل شدهاند. چشمانداز صلح و ثبات این منطقه بیش از هر زمان دیگری تیره شده و خطر تجزیه، بسیاری از کشورهای منطقه را تهدید میکند
حمید مولایی: انفجار مسجد شیعیان در کویت توسط گروه تروریستی داعش فاز جدیدی از اقدامات تروریستهای منطقه است و نشان می دهد حرکت رو به رشد این گروه تروریستی با کمک آمریکا و هم پیمانهایش در محدوده عراق و سوریه نخواهد ماند و سایر کشورها را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد.
آمریکا که خود از عوامل ایجاد گروه تروریستی داعش به حساب میآیند به یقین تحت تاثیر بازگشت تروریستهای سفر کرده به سوریه و عراق و سایر کشور های اسلامی قرار خواهد گرفت. لذا همین هم اکنون نیز خود را نشان داده است و بروز حملات تروریستی در برخی از کشور های اروپایی نشان می دهد این مرحله آغاز شده است.
شکل دهی به گروه تروریستی القاعده برای مقابله با ارتش سرخ شوروی در جنگ افغانستان، به عنوان نقطه آغازین تروریست پروری برای بازی های استعماری استمرار داشته و امروز به نا امنی و بی ثباتی کل منطقه غرب آسیا (خاور میانه) انجامیده است. ثبات و امنیت کشور های عراق و سوریه از دست رفته و چشم انداز روشنی برای تمامیت این کشور ها قابل تصور نیست. موج ترور و وحشت بسیاری از کشور های منطقه را فرا گرفته است. ترور های سازمان های یافته و برنامه ریزی شده ای از کویت و عربستان و لیبی و تونس فراتر رفته و در برخی کشور های اروپایی نیز گزارش شده است.
اما همه این مصائب، ورای موجودیت گروه تروریستی داعش، ریشه در سیاست تروریست پروری کشورهای غربی، طلایه داران و قهرمانان فعلی مبارزه با داعش دارد، در حالی که استراتژی تروریست پروری و تبلیغ مبارزه قهرمان گونه با تروریست ها از جانب غرب، در چهارچوب سیاست کلی "ویران کردن و دوباره ساختن" خاورمیانه قرار گرفته و این سیاست، به سیاست مسلط غرب در منطقه بدل شده است.
اما گسترش دامنه فعالیت های داعش و سایر تروریست ها در کشور های نظیر لیبی و تونس و ظهور حملات تروریستی در کشور های غربی نشان از این امر دارد که کشور های غربی با وجود تمام محاسبات و برنامه ریزی های صورت گرفته برای بهره برداری از موج جدید تروریست پروری در منطقه، در نهایت امر خود در مرحله بعد قربانی آتش خود خواهند بود.
شروع تروریست پروری در منطقه:
گروه تروریستی القاعده با کمکهای مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به خصوص سه کشور عربستان، پاکستان و ایالات متحده برای مبارزه با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت.
جنگ افغانستان به عنوان بستر شکل گیری این گروه و مقدمه برای تروریست پروری، زمینه ها و منافع مشترک بسیار زیادی را برای القاعده و حامیان آن فراهم ساخت. مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و انتقام از جنگ ویتنام از جمله اهداف آمریکا در حمایت از القاعده بود. اما بعد از پایان جنگ افغانستان، رویکردهای هر دو طرف تغییر کرد. [1]
گروه تروریستی القاعده که به وسیله اسامهبنلادن پایه ریزی شد و با حمایت های دولت های منطقه ای و جهانی از جمله سه کشور فوق تقویت شده بود، بعد از نبرد افغانستان اساس مبارزات تروریستی خود را تلاش برای احیای حکومت اسلامی و مبارزه با حکومت های منطقه ای و قدرت های جهانی قرار داد. درحالی که ظواهری علاقه شدیدی به "دشمن نزدیک" که دولت حسنی مبارک و دولت های منطقه ای معنی می شد، داشت. بنلادن معتقد بود تنها راه به چالش کشیدن خاورمیانه حمله به سر ابلیس، یعنی ایالاتمتحده و یا به تعبیر آنها "دشمن دور" است.
لذا این باور تا زمان مرگ اسامه بن لادن ادامه داشت و می توان حمله به برجهای دوقلو را به عنوان نماد این رویکرد ارزیابی کرد. در این راستا نیز ایالاتمتحده به عنوان مثال موردی این نوشتار شدیدترین نوع مبارزه و برخورد را با این گروه تروریستی به کاربسته بود.[2]
اما با مرگ اسامه بنلادن این گروه تروریستی با تبعیت از رویکرد ظواهری مبارزه با دولت های خاور میانه(به خصوص شیعیان) را در دستور کار خود قرار داده و به طبع همین تغییر رویکرد ایالات متحده نیز به صورت غیر محسوسی سیاست خود را در رابطه با این گروه تروریستی تغییر داده و به حمایت از آنها می پردازد.
این تغییر رویه به خصوص در سوریه و زمانی که یک هماهنگی ظاهری بین منافع آنها دیده می شود بسیار ملموس تر شده است. طوری که امروز دوباره ایالات متحده تربیت و حمایت از گروه های تروریستی را در دستور کار قرار داده و این اقدام خود را با شعار مبارزه با داعش توجیه می کند. [3]
اما در کلیت امر دو رویکرد غرب مبنی بر حمایت از گروههای تکفیری علیه کشورهای مستقل، و بر عکس سرکوب آنها در مواقع رویارویی با منافع و هم پیمانان آنها، نقشه ثابت موجودیت این گروهها بوده است.
از لحظ ماهیت گروه های تروریستی حاضر در منطقه نیز بایستی توجه شود که اکثر گروه های تکفیری و تروریستی مستقر در عراق و سوریه یا از گروه القاعده تفکیک شده اند و یا اینکه ارتباط و همکاری گسترده و نزدیکی با گروه القاعده دارند. اما مسئله ای که اهمیت دارد این است که گروه غرب و ایالات متحده به عنوان شکل دهندگان اصلی این گروه ها همچنان از این گروه ها برای پیشبرد اهداف خود نیاز دارند.
*ظهور داعش، فاز جدید تروریست پروری
ظهور داعش در منطقه یکی از نکات اصلی مبحث تروریست پروری در منطقه است. چراکه در تمام مقطعی که داعش از سوریه و عراق سربرآورد و به دلیل ناتوانی در مقابل سایر رقبا و ارتش سوریه به طرف عراق متمرکز شد، تعلل و حمایت های پشت پرده در رابطه با این گروه نیز ادامه داشت. قدرت های بین المللی از جمله ایالات متحده، به عنوان حامیان این گروه ها در سوریه، در تمام مراحل قدرت گیری داعش و سایر گروه ها به خاطر تضعیف دولت بشار اسد از این گروه ها حمایت می کردند. اما با گسترش دامنه فعالیت های آنها در عراق و علی الظاهر با تهدید منافع هم پیمانان آمریکا در منطقه، سیاست آمریکایی ها و در کلیت امر کشور های گروه غرب، نسبت به آنها نیز تغییر یافت و مبارزه نیم بند با داعش در دستور کار قرار گرفت. مبارزه ای که به باور نویسنده جزئی از پروسه قهرمان پروری از غرب در افکار عمومی منطقه و سرپوش گذاشتن بر سیاست های آنها محسوب میشود.
طوری که رابطه پیچیده غرب با گروه تروریستی القاعده، با گروه داعش نیز در حال تکرار است. چراکه این گروه تروریستی نیز به ابزاری برای تامین منافع کشور های غربی و آمریکا بدل شده است. به بیان دیگر مبارزه با داعش برای کشور های غربی دست آوردهای بسیاری داشته که مهمترین آن معرفی وجهه آنها به خصوص آمریکا به عنوان کشور های ضد تروریسم بوده است.
لذا حملات مهندسی شده که بر علیه داعش صورت می گیرد، نشان از این امر دارد که مرحله سکوت و حمایت ضمنی از داعش به سر آمده و مرحله جدیدی با حمله نظامی نیم بند ایالات متحده به نیروهای داعش در عراق به صورت بی رمق اما هدفمندی در جریان است. اما این تغییر موضع به معنای حذف این گروه و پایان مداخلات کشور های منطقه ای و بین المللی نخواهد بود. کشور های گروه غرب همچنان از این گروه ها در راستای منافع خود استفاده خواهند کرد.
تروریست های القاعده , النصره , داعش و سایر شورشیان مسلح که به نام اسلام مدتهاست دست به انواع خشونت ها و جنایات میزنند در حقیقت گروهی خارج شده و متفرقه هستند که به کمک دولت های غربی از انزوا بیرون آمده اند . این گروهها روح اتحاد میان مسلمانان را ارکان مهم دین مبین اسلام است نشانه رفته اند. لذا نابودی منطقه، اسلام و باور های اسلامی امروزه به دستور العمل مشترک آنها تبدیل شده است. طوری که زمان و منطقه فعالیت آنها به خوبی گویای این امر است.
اما مسئله اساسی و شاه کلید بحث این است که همین خاورمیانه جنگ زده و بحران زا ، یک روی دیگر سیاستهای غرب و به بهترین وجه ممکن تامین کننده اهداف کشور های غربی است.
خاورمیانه ویران شده و ناآرام، بخشی از پازل غربیها است. همین خاورمیانه بازار پر فروش تسلیحات و ادوات غربی، محل کار مستشاران نظامی، بستر بده بستانهای سیاسی و جایگاهی برای جلوه بشر دوستی غربی ها و آمریکایی ها است.
اما اوضاع به همین منوال باقی نخواهد ماند. در مرحله بعد، باز غربی ها بازیگران اصلی خواهند بود. غربی ها و شرکت های چند ملیتی آنها فرشتگان سازندگی و پیام آوران صلح و آرامش به خاورمیانه جنگ زده خواهند بود!، لذا ورای استراتژی تروریست پروری و تبلیغ مبارزه قهرمان گونه با تروریست ها از جانب غرب تحت عنوان سیاست کلی "ویران کردن و دوباره ساختن" آنها در خاورمیانه قرار داد و این سیاست به سیاست مسلط غرب در منطقه بدل گردیده است.
شکی وجود ندارد که در رابطه با گروههای تروریستی و نسخه امروزین آن داعش برنامه ریزی فوق العاده ای صورت گرفته و امروز خاورمیانه و بسیاری از کشور های مسلمان اسیر سیاست غربی ها شدهاند.
این سیستم طوری طراحی شده که کشور های غربی در مقام قهرمان مبارزه با افراط و ترور در منطقه معرفی شده اند. اما اهداف و منافع آنها در همین نا امنی و ترور قرار دارد. اما کشورهای غربی از جمله آمریکا که خود از عوامل ایجاد گروه تروریستی داعش به حساب میآیند به یقین تحت تاثیر بازگشت تروریستهای سفر کرده به سوریه و عراق و سایر کشور های اسلامی قرار خواهد گرفت. لذا همین هم اکنون نیز خود را نشان داده است و بروز حملات تروریستی در برخی از کشور های اروپایی نشان می دهد این مرحله آغاز شده است.
پی نوشت:
1. Colonel John M. ”Matt” Venhaus, U.S. Army, Why Youth Join al-Qaeda, Uni ted States Ins titute of Peac eMay 2010, P: 5.
2. Lloyd C. Gardner, The Road to Tahrir Square: Egypt and the United States from the Rise of Nasser to the Fall of Mubarak, New press, 2011, P:169.
3. John Rollins, Coordinator, “Al Qaeda and Affiliates: Historical Perspective, Global Presence, and Implications for U.S. Policy”, Congressional Research Service, February 5, 2010, P:9.
منبع: فارس
کد مطلب: 30889