صبح روز بعد که ما عبور می کردیم کامیون های بزرگی بودند که از پشت به در مسجد گوهرشاد چسبانده بودند و گویا جنازه ها را حمل می کردند. یکی دو روز هم به تمیز کردن خون ها پرداختند.
جوی خونی که در مسجد گوهرشاد به راه افتاد
28 تير 1395 ساعت 21:21
صبح روز بعد که ما عبور می کردیم کامیون های بزرگی بودند که از پشت به در مسجد گوهرشاد چسبانده بودند و گویا جنازه ها را حمل می کردند. یکی دو روز هم به تمیز کردن خون ها پرداختند.
جوان و تاریخ- اخبار تاریخی
درباره کشتار مسجد گوهرشاد و میزان کشته ها روایت های متعددی وجود دارد. طبیعتا حکومت پهلوی تلاش می کرد تا اینگونه بنمایاند که تعداد کشته شده ها زیاد نبوده است. اما توصیفی که یکی از شاهدان و ناظران حادثه بیان می کند می تواند عمق فاجعه را نشان دهد. این توصیف به خوبی بیانگر آن است که قتل و عام انسانی گسترده ای روی داده است:
«اسدی والی خراسان گویا در باطن با مردم و علما بود و به کسانی که از دهات و جاهای دور برای اعتراض به کشف حجاب به مشهد می آمدند، کمک می کرد. به همین دلیل در این جریان بین فرمانده لشکر خراسان و والی اختلاف بود که فرمانده لشکر پیروز شد. هین فرمانده به مرکز گزارش داده بود که ایشان عامل شلوغی و یا هر چیزی را فراهم کرده است.»
«مردم چند شبانه روز در مسجد اجتماع کرده بودند.... روز آخر اعتراضات معلوم می شود که با آنها اتمام حجت می کنند که هر کس اگر امشب اینجا بماند خطر دارد. یک عده ای را بیرون می کنند؛ یک عده ای هم آنجا باقی می ماند. در مورد تعداد آنها روایت زیاد است: بعضی ها چهار هزار نفر، برخی ها چهارصد و پانصد نفر را تخمین می زنند. هر تعداد که بودند، گویا بعد از ساعت دوازده شب درها را می بندند و قتل عامی انجام می شود. صبح روز بعد که ما عبور می کردیم کامیون های بزرگی بودند که از پشت به در مسجد گوهرشاد چسبانده بودند و گویا جنازه ها را حمل می کردند. یکی دو روز هم به تمیز کردن خون ها پرداختند. البته مرحوم اسدی را دو روز بعد از آن اعدام کردند.»1
پی نوشت ها:
1-خاطرات حسن گرامی، مصاحبه گر: مرتضی میردار، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، صص 36-37
کد مطلب: 32939