آقا، رعایا چای نکارند. ما به قدری پول داریم که می توانیم هر محصولی را که نداریم از خارج وارد کنیم . به همین سادگی.
هویدا: لطفا رعایا چای نکارند!
18 دی 1395 ساعت 18:27
آقا، رعایا چای نکارند. ما به قدری پول داریم که می توانیم هر محصولی را که نداریم از خارج وارد کنیم . به همین سادگی.
جوان و تاریخ- اخبار تاریخی
افزایش قیمت نفت یک توهم به معنای دقیق کلمه در میان رجال سیاسی ایران از جمله شاه و نخست وزیر ایجاد کرد. در این میان اولین چیزی که به عنوان سوال در اذهان این رجال سیاسی خطور کرد این بود که این پول را چگونه می بایست خرج کرد؟ پاسخ این پرسش باعث نفی تولید ملی و تکیه بیشتر و بیشتر به کالای خارجی و از بین رفتن کشاورزی و اقتصاد کشور شد. عبارات زیر به خوبی بیانگر این واقعیت است:
«هویدا وقتی لایحه بودجه را تقدیم مجلس کرد، این آقا بلند شد و گفت: شما چای را از کشاورز لاهیجان 12 ریال می خرید در حالی که برای او 20 ریال تمام می شود. آن وقت در لایحه بودجه واردات چای را هم تشویق کرده اید. چای خارجی 30 تومان تموم می شود. هویدا وقتی این حرفها را شنید از جای خود برخاست و گفت: آقا، رعایا چای نکارند. ما به قدری پول داریم که می توانیم هر محصولی را که نداریم از خارج وارد کنیم . به همین سادگی. بعدها آشکار شد هر کشوری که یک راه در آمد طبیعی مثلا یک ماده ی معدنی در اختیار دارد حق ندارد دنبال منابع تولیدی دیگر برود. و این یک تز رسمی آمریکایی است که سایه ی شوم خود را بر سر مردم جهان سوم گسترده است!»1
1-احمد نفیسی، گفتگو با احمد نفیسی، به کوشش مرتضی رسولی پور، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1394، ص 91
کد مطلب: 33001