محمدرضا سرشار در وبلاگ شخصی اش نوشت:
اگر اغراق نباشد رادیو نقش بسیار پررنگ تری نسبت به تلویزیون ، در دهه شصت داشت. یکی از برنامه های بسیار پر طرفدار رادیو ، قصه ظهر جمعه بود. قصه ظهر جمعه برنامه ای بود که از بدو تاسیس رادیو به راه افتاده بود و در طول سالیان متمادی راویان متعددی به خود دیده بود. از ابتدای سال شصت محمدرضا سرشار کار گویندگی در قصه ظهر جمعه را آغاز کرد. او صدای بسیار مناسبی برای قصه گویی داشت و قصه های انتخاب شده نیز اکثر شنوندگان را راضی می کرد. قصه ظهر جمعه در سال شصت و سه بعنوان دومین برنامه پرطرفدار رادیو با نظرمردم، انتخاب شد. محمد رضا سرشار یا همان رضا رهگذر عاقبت در سال هشتاد و چهار از اجرای این برنامه کناره گرفت. قصه ظهر جمعه را در همه حال می شد گوش داد، چه هنگام پائین آمدن از دربند و توچال، چه زمان انتظار در استادیوم برای شروع بازی، چه زیریک درخت در پیک نیک ، چه هنگام مسافرت در ماشین و اتوبوس، چه هنگام لم دادن توی خانه، چه در خط مقدم جبهه و چه در ظهرهای دلگیر جمعه در سربازی. قصه ظهر جمعه شاید به تنهایی خاطره خاصی نباشد اما در دل تعداد بیشماری از خاطرات دهه شصت تنیده شده است.