شامگاه 23 بهمن 86بود که خبری از دمشق رسید. انفجاری در منطقه کفرسوسه روی داد. نخستین اطلاعات حکایت از ان داشت که ظاهرا کپسول گازی منفجر شده است. ذهن کمتر به سوی مسائل تروریستی متمایل می شد. سیستم امنیتی سوریه در ان روزها به اندازه کافی قدرتمند بود. ساعات پایانی شب خبرهای تکمیلی اما تایید نشده حکایت از اقدامی تروریستی داشت.
آن زمان مدیر کل اخبار شبکه عرب زبان العالم بودم. حوالی ساعت شش صبح ، دکتر پیمان جبلی سفیر کنونی ایران در تونس که مدیر وقت دفتر العالم در بیروت بود در تماسی به من گفت :عماد مغنیه در اقدام تروریستی دمشق به شهادت رسیده است. خبر مهم تر از آنی بود که تصور می شد. منبع خبر را پرسیدم. دکتر جبلی گفت : دختر شهید مغنیه به یکی از دوستانش که در دفتر العالم کار می کرد ، اطلاع داده است. خبر پیگیری شد ، دریافتیم که قرار است تا ساعت 10 صبح ، حزب الله لبنان در این زمینه بیانیه ای منتشر کند. خبر را در کنداکتور قرار ندادم. نمی دانستم که حزب الله در بیانیه به هویت شهید اشاره خواهد کرد یا نه ؟ ایا شهید را با اسم مستعار " حاج رضوان" تشییع خواهند کرد؟ و ... .
تا ان لحظه تصویر گویایی از حادثه تروریستی شب گذشته دریافت نشده بود . بی درنگ برای پیدا کردن تصویر فعال شدیم. اقای شهیدی که آن زمان مدیر دفتر در دمشق بود تصاویری را همان شب از حادثه ارسال کرده بود اما با محل حادثه به سبب جلوگیری نیروهای امنیتی فاصله داشت. آقای شهیدی ساعتی پس از ان خبر داد که یکی از دانش آموزان ایرانی که منزلشان نزدیک محل بوده است از همان لحظات نخستین انفجار با موبایل تصاویری غیرحرفه ای گرفته است. داشتن تصاویر اختصاصی از ان رویداد می توانست یک مزیت نسبی برای هر شبکه خبری باشد. حاضر بودیم تصاویر را خریداری کنیم که خوشبختانه بسرعت دریافت و با لوگوی اختصاصی پخش شد.
تلویزیون مبتنی بر تصویر است و کار در دهه دوم قرن بیست و یکم راحت تر شده است. هر فردی بالقوه یک تصویر بردار است. پس همه رویدادها یی که دارای ارزش خبری است می تواند در قاب رسانه جای گیرد اگر برای برای ساماندهی خبرنگار شهروندی چاره اندیشی شود.