حاجى خلیل خان قزوینى ملک التجار که به همراهى سرجان ملکم با نامههاى فتحعلى شاه عازم هندوستان شده بود،مأموریت داشت که پس از ملاقات با فرمانفرماى کل هندوستان براى انجام سفارت خویش به لندن برود.وقتى وارد بمبئى شد،کارگزاران انگلیس از او به گرمى پذیرایى کردند و براى آنکه سفیر ایران از آسیب و صدمههاى احتمالى محفوظ باشد،قریب 200 تن سرباز بومى هند را به نگهبانى منزل او گماشتند . . .
کافه تاریخ- کشکول
حاجى خلیل خان قزوینى ملک التجار که به همراهى سرجان ملکم با نامههاى فتحعلى شاه عازم هندوستان شده بود،مأموریت داشت که پس از ملاقات با فرمانفرماى کل هندوستان براى انجام سفارت خویش به لندن برود.وقتى وارد بمبئى شد،کارگزاران انگلیس از او به گرمى پذیرایى کردند و براى آنکه سفیر ایران از آسیب و صدمههاى احتمالى محفوظ باشد،قریب 200 تن سرباز بومى هند را به نگهبانى منزل او گماشتند.در یکى از روزها نزدیک غروب آفتاب همراهان سفیر درصدد شکار برآمدند و جمعى از هندوها که قتل طیور را گناهى بزرگ مىشمردند از این حرکت به خشم آمدند و چون افکار عمومى مردم هند سخت علیه استعمارگران انگلیسى تهییج شده بود و سفیر ایران را وابسته به انگلیسها مىدانستند به خانه سفیر حملهور شدند و در حین زدوخورد حاجى خلیل خان به ضرب گلوله از پا درآمد(1219 هجرى قمرى).
فرماندار بمبئى شورشیان را با دویست تن سرباز بومى که در جلوگیرى از شورشیان تعلل ورزیده بودند،دستگیر و زندانى کرد و مراتب را به لرد ولزلى فرمانفرماى کل هندوستان اطلاع داد.وى فورا نامهاى به شاه ایران نوشت و به همراهى کنسول انگلیس در بصره و جمعى از معاریف بمبئى که عموما جامهى سیاه دربر کرده بودند،براى عذرخواهى به دربار ایران روانه ساخت و آن هیئت در چمن سلطانیه حضور فتحعلى شاه رسیدند.شاه که آن واقعه را یک امر عادى تلقى نموده بود از فرستادگان فرمانفرماى هند تقاضا کرد که کسانى را که به جرم قتل سفیر به زندان انداختهاند آزاد کنند و محمد نبى خان خواهرزاده سفیر مقتول را به جاى او به همراهى آن هیئت روانه هندوستان کرد(1219 هجرى قمرى مطابق با 1803 میلادى).